سلام دوستان بیائید یک مقدار مشاعره:
ای نام تو بهترین سرآغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
ای یاد تو مونس روانم
جز نام تو نیست بر زبانم
Printable View
سلام دوستان بیائید یک مقدار مشاعره:
ای نام تو بهترین سرآغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
ای یاد تو مونس روانم
جز نام تو نیست بر زبانم
م :
میازار موری که دانه کش است -----@----- که جان دارد و جان شیرین خوش است
مـزن بـر سـر نـاتـوان دسـت زور -----@----- کـه روزی در افـتـی به پـایـش چـو مـــور
رو سر بنه به بالین
تنها مرا رها کن
ترک من خراب
شبگرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا
شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا
خواهی برو جفا کن
باز آ، باز آ، هر آنکه هستی باز آ /_/_/_/_/_ گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ
این درگه ما، درگه نومیدی نیست /_/_/_/_/_ صد بار اگر توبه شکستی باز آ
/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_/_
این دود سیه فام که از بام وطن خواست /_/_/_/_/_ از ماست که بر ماست
وین شعله سوزان که برآمد زچپ و راست /_/_/_/_/_ از ماست که بر ماست
جان گر به لب ما رسد از غیر ننالیم /_/_/_/_/_ با کس نسگالیم
از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست /_/_/_/_/_ از ماست که بر ماست
تا بوده چشم عاشق در راه يار بوده ---------- بي آنكه وعده باشد در انتظار بوده
تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو -------- تا تو به داد من رسي، من به خدا رسيده ام
تصحیح می کنم . پست همزمان
ه
هر کجا شاخه گلي همرنگ خون رويد ز خاک
کشته ي عشقي است مدفون، از مزار ما مپرس
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست ---------- واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
ای بابا هی ما پست میدیم یکی قبلش میده خراب میشه :پرانتر
ت :
تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم ----- تبسمی کن و جان بین که همی سپرم
ر :
رفیقی بایدم همدم، به شادی یار و در غم هم ----- وزین خویشان نامحرم مرا بیگانگی باید
ش :
شوق شهرت رفت و ذوق آرزوها هم که مُرد ----- موي کم کم شد سپيد، از خواب بيدارم کنيد
ن :
نمي توان به تو شرح بلاي هجران کرد------فتاده ام به بلايي که شرح نتوان کرد
دریاب کنون که نعمتت هست به دست
کین دولت و ملک می رود دست به دست
ت :
تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید -- دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
د:
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت | این عوعوی سگان شما نیز بگذرد (سیف الدین فرغانی)
د:
دنيا به روي سينه ي من دست رد گذاشت---بر هر چه آرزو به دلم بود سد گذاشت
(ميثم اماني)
ت :
ترا که هر چه مراد است در جهان داری-----چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری
(حافظ)
يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور -------- كلبه ي احزان شود روزي گلستان غم مخور
ق :
قطره ی اشکیم اما در درون دل نهان ----- گر به سوی دیده ره یابیم دریا می شویم
(مسکین بخارایی)
من بدين خوبي و زيبايي نديدم روي را / وين دلاويزي و دلبندي نباشد موي را
بوستان سعدی.
از عمر من آنچه هست برجاي ------ بستان و به عمر ليلي افزاي
ی :
یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم----هر چند در این عهد خریدار ندارد
(صائب تبریزی )
ديشب اومدم خونتون نبودي --------- راستشو بگو كجا رفته بودي . :لبخند:
نقل قول:
ديشب اومدم خونتون نبودي --------- راستشو بگو كجا رفته بودي
رفيق اشتباه گفتي . حرف آخرش "ي" بود . :لبخند:نقل قول:
در باغ دولت دگران بود مدتی | این گل ، ز گلستان شما نیز بگذرد
ی:
یواش یواش رفته بودم / جایی که خود نمیدونم:لبخند::لبخند:
منم لازم شد كه دوباره اين بيت رو بگم :
روزي ز سر سنگ عقابي به هوا خاست ------------ و اندر طلب طعمه پروبال بياراست
تویی که برسر خوبان کشوری چون تاج
سزد اگر همه دلبران دهندت باج
دو چشم شوخ تو بر هم زده خطا و حبش
به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج
شخصی بد ما به خلق میگفت ***************** ما چهره زه غم نمی خراشیم
ما نیکی او به خلق گفتیم ***************** تا هر دو دروغ گفته باشیم
ا x.xoma تقلب نکن دیگه :دی
م :
ما ز یاران چشم یاری داشتیم ----- خود غلط بود آنچه می پنداشتی
ی بده :پی
یه مشت سربازیم جون به کف --- ازرائیل با اکیپ ما جوره پسنقل قول:
ی بده :پی
س بده:لبخند:
سخت می ترسم به حیرت انتظارم بگذرد ----رفته باشم از خود آن ساعت که یارم بگذر
ر بده بوبو :دی
رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس -- تا به خاک در آصف نرسد فریادمنقل قول:
ر بده بوبو :دی
م تکراری نده ها...:لبخند:
م :
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن----منم که ديده نيالوده ام به بد ديدن
ن :
نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک ... ، غم این خفته ی چند خواب در چشم ترم می شکند
دلم از کار این جهان بگرفت
راست خواهی دلم ز جان بگرفت
تا قفل قفس باز شد آن سوخته پر رفت ------ دلواپس ما بود وليكن به سفر رفت
تویی که بر سر کشور خوبانی چون تاج سزد اگر همه دلبران دهندت باج
تو مو می بینی و مجنون پیچش مو ------تو ابرو او اشارت های ابرو
و باده بابا :دی
ج باید می دادی !!نقل قول:
تو مو می بینی و مجنون پیچش مو ------تو ابرو او اشارت های ابرو
و باده بابا :دی
جستـم از دام ، به دام آر گـرفتار دگـر -------------- من نه آنم که فریب تو خورم بار دگر
شد طبیب من بیمار مسیحا نفسی -------------- تــو بــرو بـهـر عـلـاج دل بـیـمــار دگـر
وحشی بافقی ...
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم / بعد از تو روا باشد نقض همه پيمانها
الا یا ایهالساقی ادرکاسن وناولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها