نقل قول:
خلاصه ماجرای ما اینطوریاست :
من میخوام برم یک جایی که خیلی دوسش دارم وآرزومه که برم اونجا زندگی کنم(دانشگاه و ادامه تحصیل) ولی یک دیوار بلند سر راه هست که باید از اون بپرم (کنکور).
ترسم از اینه که نتونم از دیوار بپرم و مجبور شم اینطرف دیوار بمونم
و مشکل از اینجا شروع میشه که راه و رسم زندگی اینور دیوار و بلد نیستم (بازار کار)
حالا موندم تمرین کنم بپرم یا راه رسم زندگی اینورو یاد بگیرم ؟!
ممکنه وقتی که میزارم واسه پریدن (همراه با ریسک) باعث بشه از اینوریا عقب بیافتم !
به هر حال تصمیم گرفتم تا اونجایی که میتونم سعی کنم بپرم
هر چند نظراتی که اینجا مطرح میشه نظرات شخصی است و تعدادی موافق و مخالف داره اما می تونه در تصمیم گیری موثر باشه. شما باید ببینید آیا رسیدن به هدفت فقط با گذشتن از کنکور میسر است؟ اگر واقعا اینطور است باید ریسک کنید ، بدون ریسک کردن زندگی روال معمولی خودش را پیش می برد، اگر می خواهید روال عادی زندگیتان تغییر دهید به آن شوک وارد کنید یکی از این مسائل می تونه ریسک کردن باشه. بسیاری از افراد بعد از دانشگاه سردرگم می شوند (من جمله خودم) و نمی دانند چه کار کنند. مهمترین چیزی که می تونه به شما کمک کنه تعیین هدف هست. کتابی که دوستمان اشاره کردند (حکایت دولت و فرزانگی) و سایر کتبی از این دست یک پیام مهم داره :
"هدف خود را مشخص کنید و به خود تلقین کنید که می توانید آنرا انجام دهید و راه رسیدن به آنرا پیدا کنید، اگر فکر کردید جایی اشتباه کردید برگردید و دوباره سعی کنید"
نقل قول:
یک نکته دیگه همون حرف دوستون بود که گفت ببین درس و دانشگاه تا حالا ارضات کرده یا نه ؟
این منو خیلی امیدوار کرد
راستش من اصلا از لحاظ درسی احساس رضایت نمیکنم (از خودم)
یعنی هنوز ارضا نشدم
من درسای تخصصی رو تو دانشگاه پوکوندم
چون واقعا علاقه داشتم بهشون
معماری رو تو 4 ترم قبل از خودم و 2 ترم بعد از خودم max شدم
الکتریکی رو 20 گرفتم
الکترونیک رو 19
و ..........
بجون خودم هیچم دنبال نمره و این چیزا نبودم
حال میکردم واسه خودم
اما حالابه درد هیچی نمیخورن
به این حرف دقت کنید، رضایت نداشتن از نظر درسی یعنی اینکه شما باید درستان را ادامه بدهید، اما باید راهش را پیدا کنید. در ایران دانشگاه و بازار کار فنی دو مقوله جدا از هم هستند ، در کارشناسی ارشد این موضوع را بخوبی احساس می کنید، یکی از استاد های ما حرف جالبی می زد "در دنیا دانشگاهها از لحاظ علمی 10 سال جلوتر از صنعت هستند" ، و وای به حال ایران! شما در کارشناسی ارشد جهش عجیبی را در مقایسه با مقطع کارشناسی می بینید. هر چه در کارشناسی می دیدید که درسهای دهه 80-90 را به خورد شما می دادند الان دیگر اطلاعات زیر 2000 غیر قابل قبول برای اساتید است و درسها شکل دیگری به خود می گیرند مثل اینکه اینجا ایران نیست.تمام این حرفها را زدم که بدانید اگر در مقطع ارشد به ادامه تحصیل پرداختید از بازار کار جدا خواهید شد و اگر بخواهید به آن فکر کنید درس را از دست خواهید داد، در آن مقطع فقط دو راه انتخاب دارید : درس یا کار . به هر کدام اهمیت بدهید از دیگری دور خواهید شد. شما فقط می توانید در یکی موفق شوید.
موضوع دیگر در مورد حرف شما است " راستش من اصلا از لحاظ درسی احساس رضایت نمیکنم "
بدانید که ارضا شدن از لحاظ درسی فقط با مقاطع بالاتر دانشگاهی برطرف نمی شود، کسانی را می شناسم رشته ای را به عنوان حرفه اصلی خود در نظر گرفته اند و در آن بسیار پیشرفت کرده اند و می توان از آنها به عنوان یک آدم موفق یاد کرد. می تونه این رشته یکی از شاخه های برنامه نوسی؛پایگاه داده ؛شبکه ؛ شاخه های مهندسی نرم افزار و ... باشه .شما می توانید رشته مورد علاقه خود را ادامه داده و به مدارج بالا آن برسید. کار همیشه وجود داره و برای کسانی که تخصص در مورد خاصی را داشته باشند بیشتر است ، پس اگر می خواهید در بازار کار موفق شوید به دنبال تخصص پیدا کردن در موضوع مورد علاقه خود باشید و اگر می خواهید روزی به کسی چیزی در مقام یک استاد یاد دهید یا به دنبال کار تحقیقاتی هستید با تمام توان عزم خود را برای گذشتن از سد کنکور جزم کنید.
هدف خود را مشخص کنید و راه رسیدن به آنرا پیدا کنید
-----------------------------
نقل قول:
رسیدن به کمال ! یکی دیگه از اهدف انسانهاست که سه هدف قبلی را نغض می کند. با دنبال کردن این هدف به سه هدف قبلی دست پیدامی کنید ولی دیگر برای شما ارزشی ندارند ! در این زمانه انسان هایی که دنبال این مهم هستند خیلی کم پیدا می شوند. خیلی ها در ابتدای راه چنین هدفی دارند ولی با گذشت زمان به اهداف دیگری که همه سست و ناپایدار و موقتی هستند گرایش پیدا می کنند. باشد که هدف همه ی ما رسیدن به کمال باشد.
با این حرف شما موافقم هر چند حرفهای دوستمون (لینوکس) را نغض نمی کنم. اما به عنوان یک تجربه باید عرض کنم که شخصا با این هدف وارد مقطع ارشد شدم اما مشکلات زندگی باعث شد ابتدا فقط برای گذران زندگی وارد بازار کار شوم و بعد غرق آن شدم . به عنوان یک نصیحت دوستانه اینو بگم که اگر با این هدف وارد مقاطع بالاتر شدید ، وارد بازار کار فنی نشوید ، و اگر مجبور هستید کار خود را مرتبط با دانشگاه و تحقیقات انتخاب کنید.
موفق باشید