یک روزی من می خواستم سورس یک برنامه ی خیلی ساده را به دانشجویی یاد بدم والا اصلن نمی دونستم چطوری حالیش کنم، اول فکر کردم مشکل از اونه ولی وقتی کمی فکر کردم و دیدم یکی مثل تنن بام چطوری تونسته این قدر شبکه، سیستم عامل و... را این قدر شیرین و قابل درک بگه پس یه فرقی هست چطوریه یکی می شه جعفر نژاد قمی(نگم بهتره) و یکی می شه تنن بام یا استالینگز و...
نوشتن مهم نیست، مهم بیان کردن مطالب به زبان قابل درک برای دیگران است.برای من کمی عجیب است که شما خیلی راحت می گید می خوام کتاب بنویسم اونم در چند موضوع مهم که نیاز به حداقل چندین و چند سال مطالعه ی فراوان و چندین سال تدریس است تا بشه طریقه ی اموزش را متوجه شد.
دوست عزیز در مورد حرفام کمی فکر کن اگه هنوز بر حرفتون پا برجا هستید بگید چون من یه چند تا دفتر صد برگ را خط خطی کردم شاید بتونم چاپ بکنمشون.
نکته: تمامی حرف ها بر این اساس است که شما می خواهید کتاب چاپ کنید نه این کتاب های الکترونیکی ابکی(حداقل ورژن ایرانیش).ضمنن مطلبی را به اشتباه اموزش دادن یا در موردش اطلاع کافی نداشتن و نشر ان یه جورایی جالب نیست(نمی گم گناه است چون نمی دونم)