پست ها رو خوندم، اینم جواب بنده:
من بسیاری از دوستان و اقوام نزدیکم بیرون ایران تحصیل می کنند یا کار میکنن. اول از همه اینکه به نظر بنده اصلا هیچ ربطی به دانشگاه و نظام آموزشی نداره که شما تو فلان کمپانی یا رشته استخدام و موفق بشید یا خیر. چه تو ایران، چه همه جای دنیا، بسیاری هستند که تحصیلات عالیه دارند ولی واقعا کار خاصی ازشون بر نمیاد، و بلعکس بسیاری هستند که تحصیلات تاپی ندارند یا از دانشگاه های بخصوصی فارغ التحصیل نشدن ولی کارشون حرفه ای و چشمگیر هست. آسمون همه جای دنیا یه رنگه! ایران و آمریکا و اروپا نداره.
تو سالهای دانشجویی من به شخصه به چند دلیل بطور وحشتناکی از ادامه تحصیل وکار تو ایران نا امید و دلسرد شدم. خیلی دانشجو ها هستند که لقمه آماده میخوان، می خوان استاد و دانشگاه بیاد چهاد تا ورد بخونه آقایون و خانوم ها بشن مهندس. نه خیر آقا همچین چیزی نیست، خودتون باید دنبالش باشید. برای مثال توجه داشته باشید که همین دو سه سال پیش تو یه آمار بین المللی که درباره میزان مطالعه آزاد مردم کشورهای مختلف ارائه شد، میانگین مطالعه آزاد مردم انگلیس نزدیک به هشت ساعت در روز بود. خود ما که ایرانی هستیم خبر داریم تو مملکتمون چی میگذره. مردم عادی ما آیا روزی حتی یک ساعت مطالعه آزاد دارند؟ چند درصد از مردم ما به زبان انگلیسی یا زبان های دوم و سومی آشنایی دارند؟ حال آنکه در نظام های آموزشی غربی از مقاطع پایین مثل دبیرستان تدریس زبان های دوگانه و سه گانه الزامی است، گرچه زبان مورد نظر به انتخاب دانشجویان خواهد بود. سوال برانگیزه که هنوز می بینیم دانشجویان رشته مهندسی بخصوص، دنبال منابع فارسی میگردن و منابع انگلیسی و رفرنس های اصلی رو مطالعه نمی کنن.
با بسیاری از اساتید برخورد داشتم طی چندین ترم تحصیلی، که متاسفانه بار علمی و سواد عملیشون از خود بنده دانشجو هم کمتر و ضعیف تر بود. همینجا عرض کنم که بنده نه مدعی هستم، نه قصد جسارت و زیر سوال بردن دیگران رو دارم. مشک آن است که خود ببوید، نه آن که عطار بگوید. دانشجو و استاد دانشگاه ستودنی هم زیاد داریم تو همین ایران، بحث چیز دیگریست.
یکی از اساتید بود برای پروژه پایان ترم قرار بود بنده با دات نت پروژه روتحویل بدم، فرمودند دات نت که مربوط به برنامه نویسی شبکه میشه، لطف کنید با دلفی بنویسید. همونطور که می دونید چند وقتی است که طبق مقرر نامه وزارت علوم اساتید واحد های نظری باید فوق لیسانس باشن. حالا بنده سوالم اینه: استاد دانشگاهی که فوق لیسانس از دانشکده مهندسی شیراز که از دانشکده های مهندسی خوب ایران هست، فارغ التحصیل شده و از من دانشجو بار علمی، اطلاعات عمومی، تجربه عملی، زبان انگلیسی و غیره اش ضعیف تره، جای من دانشجو تو این سیستم کجاست؟!
از این حرف ها بگذریم، خودتون مطمئنا دلتون خونه بارها و بارها هم نمونه هاش رو همه جای این کشور به چشم دیدین.
عموی خود بنده تو ایران از دانشکده مهندسی شیراز لیسانس برق قدرت گرفت، فوق لیسانس مخابرات رو از یکی از دانشگاه های تهران گرفت و بعد هم بورس شدبرای ادامه تحصیل در کانادا. الان هم دکترا رو گرفته و در دانشگاه McMaster مشغول به تدریس و کار در چند شرکت مهندسی هست. چیزی که بنده می دونم اینه که در درجه اول شرکت ها و دانشگاه های همه جای دنیا قبل از رزومه کاری شما، مدرک تحصیلی شما براشون مهمه. از کدوم دانشگاه فارغ التحصیل شدین، با چه معدلی و غیره. دانشگاه های آمریکی مخصوصا به یک چیزی که خیلی اهمیت میدن اینه که بدونن شما در کنار تحصیلات دانشگاهی چه فعالیت هایی داشتین؟ تو رشته های ورزشی، هنری فعالیت می کنید؟ مطالعات ازاد و شخصی شما در چه زمینه هایی هست و غیره. بعد از اون هم بله، نمونه کارها و سابقه کاری شما مهمه.
البته نظر شخصی بنده هست ولی کلا تو این مملکت کار حرفه ای کردن وقت تلف کردن است. چرا که 1) کسی به درستی به کار شما ارج نخواهد داد. 2) کار حرفه ای شما دقیقا کجا قراره استفاده بشه؟ یه نگاه به دور و برمون بکنیم ببینیم جایگاه و فرهنگ تکنولوژی و صنعت نرم افزار تو این کشور کجاست. 3) آیا امنیت شغلی و درآمد مناسب و شایسته کاری که دارین تحویل میدین رو میگیرین؟ و و و .... . تحصیل هم تو ایران بنظر بنده برای کسانی که میتونن از ایران برن اتلاف وقت، انرژی و سرمایه است. شما می تونید تو کشوری مثل هند با ماهی 500 هزار تومن تحصیل کنید و بعد از فارغ التحصیل شدن خیلی راحت از یکی از کشورهای اروپایی و خود آمریکا پذیرش برای ادامه تحصیل بگیرید. اعتبار این دانشگاه های هندی رو حالا بسنجید با دانشگاه های ایران. واحد های نامربوط زیادی پاس می کنیم، واحد هایی که اصلا منسوخ محسوب میشن و اصولا کارایی یا ربطی به مهندسی نرم افزار ندارن. دانشجویان آن جوهر و تجربه و تخصص لازم برای بازار کار رو کسب نمی کنن. از تمام اینها گذشته وقتی رفتین آمریکا، کانادا و غیره یک سالی حد اقل باید واحد جبرانی بگذارنید. الله اعلم. یه فرق نظان آموزشی اونور اینه که دانشجویان رو برای متخصص شدن و آماده کردن برای ورود به بازار کار و عرصه علم و صنعت پرورش میدن، ولی ما متاسفانه فقط کتاب می خونیم که بگیم مهندس هستیم، گرچه اگر باشیم هم بستر کار و پیشرفت مناسبی فراهم نیست.
مسلمه که اگر شرکتی یا یک کمپانی ببینه فلان شخص براش مفیده و تخصص و تجربه کاری لازم رو داره ازش استفاده خواهد کرد، ولو اینکه تحصیلات و سابقه کاری و رزومه مورد نظر رو نداشته باشه. خیلی از ماها می تونیم فرهنگ و جایگاه تکنولوژی و صنعت کامپیوتر و نرم افزار رو تو ایران بالا ببریم و توسعه بدیم. لازم نیست کارهای عجیب و غریبی هم کرد، همین مدیران محترم سایت برنامه نویس برای مثال. خیلی خدمت بزرگی دارن می کنن در حق همه ماها که همچین سرویسی رو رایگان به ما میدن. بحث میکنیم، یاد میگیریم، فعالیت می کنیم و غیره. ولی در آخر باید بدونید که تو کشوری که عملا و اصولا مردم نقشی در تعیین سرنوشت سیستم مدنی و زیرساخت های اساسی کشور ندارند، به امید درست شدن یا تغییری اساسی نشستن اتلاف جوانی است.
کوتاه کنم حرف رو. هرچه تحصیلات و مدارک و رزومه کاری قوی تر و حرفه ای تری داشته باشید مسلما در کسب کار و درآمد بیشتر و بهتر موفق تر خواهید بود. ولی توجه داشته باشید که اولا اگر شما کارتون رو خوب بلد باشین و درست انجامش بدین، کسی که ارزش کار شما رو بدونه و بهش نیاز داشته باشه، از دیگر مقولات چشم پوشی خواهد کرد. به قول انگلیسی ها "یا بهترین باش، یا اولین".
درباره این هم که اول تاپیک گفته شده بود باید بی خوابی و سختی و غیره کشید... . ببینید دوست عزیز، هر چیزی بهایی داره. برخی افراد با کار کمتر شاید زودتر به نتیجه برسن و به هدف نزدیکتر بشن. برخی هم شاید لازم باشه دوچندان یا چندین برابر تلاش کنن تا به همون درجه از موفقیت برسن. مهم اینه که به اون نتیجه برسیم. دیر و زود داره، سوخت و سوز نداره. کار سختی کردیم هممون که به عنوان حرفه اصلی و منبع درآمد و تامین زندگیمون مهندسی نرم افزار رو انتخاب کردیم تو ایران، ولی مطمئن باشید اگر در مسیر درست، به شکل درست و به انداره کافی تلاش کنیم همه روزی به اون نتیجه و موفقیت مورد نظر دست پیدا خواهیم کرد.
در آخر هم به نظر بنده خوبه که دنبال هدف های بزرگی مثل کار در مایکروسافت و گوگل و غیره باشیم. ولی یکی از چیزهایی که من از کتاب زندگی نامه جناب "بیل گیتس" و تجربه بندگی خود و دیگران یاد گرفتم اینه که هدف هاتون رو واقع بینانه و عملی انتخاب کنید. شما می تونید تو فکر کار برای غول های صنعت نرم افزار باشید، می تونید هم پله پله جلو برید. تحصیلات رو بالا ببرید. مدارک فنی مورد نیاز رو کسب کنید. تو ایران سابقه کار و رزومه خوبی بسازید. از ایران خارج شید، با سیستم زندگی اروپایی و آمریکایی منطبق شید. چند سال کار کنید و رزومه کاری حرفه ای تر و قوی تری بسازید. و بعد برای چنین هدف هایی اقدام کنید. این پست را با جمله ای از یکی از بزرگان که نامش رو بخاطر ندارم (!) تموم می کنم:
همواره به کار خود ادامه دهید. نگران نباشید، اگر کار خود را خوب انجام می دهید، خود به سراغتان خواهند آمد.
موفق باشید، روز و روزگار خوش.
آرمین ضیاء