بعضی از نوشته های این دوستمون منو یاد خودم میندازه
بنده هدفم از یاد گرفتن هر سه این زبان ها، لذت بردن از زیبایی هایی هست که تو هر کدوم از این ها وجود داره!
مشکل شما اینه که مثل من بخاطر علاقه مطالعه نمی کنی که بفهمی چی میگم.
دوست عزیز
زود قضاوت نکن! اینجا همه به برنامه نویسی علاقه دارن. مطمئنا هر کسی که به صورت مداوم اینجا میاد از سر علاقه ست نه از سر اجبار.
عزیز من شمایی که بخاطر پول و مقام و .. مطالعه میکنی(اونم با هزارتا رنج و زحمت که بدت میاد از مطالعه کردن) خودتو با من مقایسه نکن که برنامه نویسی روحم رو ارضا می کنه.
هیچ کس از پول فرار نمی کنه!
شما یه حرفه ای دارید (هر چند به صورت تفریحی کار می کنید)، اگه شما کاری انجام بدید که در قبالش پولی بگیرید، هم تفریح کردید و هم کسب درآمد!
بنده کنار رایانه فلسفه هم مطالعه می کنم
خب بهتر، یکم فلسفی باهات حرف میزنم
به نظر من، شما بیش از حد به هوش و نبوغتون تکیه کردید و یه کوچولو غرور دارید (البته این خصلت اکثر آدمای باهوشه).
بدترین اشتباه (در یادگیری کامپیوتر) شاخه به شاخه شدنه، دقیقا چیزی که شما گرفتارش شدید.
شما قابلیت های ذهنی بنده رو در حد عالی فرض کن. با این معیار تخمین بزن!
منم به هوش و استعداد خودم می بالیدم! فک می کردم برنامه نویسی هم مثل زیست و زمین شناسی و تاریخ و... که شب امتحان بخونی و بری سر جلسه...
مثل شما شروع به جمع کردن منابع فارسی و انگلیسی شدم. اگه قفسه کتابمو بهت نشون بدم موهای تنت سیخ میشه(حتی از بعضی از زبانها چند تا کتاب خریدم ولی دریغ از خوندن کامل یکیشون!).
شروع کردم به C خوندن. ولی چون فک می کردم دارم عقب میمونم و بقیه زبانها رو یاد نمی گیرم، از وسط کار می رفتم Pascal می خوندم و... این داستان ادامه داشت تا الان که همه چی بلدم و هیچی بلد نیستم!!!
تاریخ عضویت منو نگاه کن: آبان 1386. اگه از اون موقع یه زبان رو کامل می خوندم اینجا حرفی واسه گفتن داشتم!(ناگفته نماند 2ماه بعد عضویت رفتم سربازی)
اگه شمام میخوای به روزگار من دچار شی همه زبانها رو با هم یاد بگیر!
اینی که بچه ها دارن می گن یه زبان رو بخون از سر تجربه ست، اونهام همین راه رو رفتن و دارن بهتون میگن.
اینو برا همیشه داشته باش:
اقیانوسی نباش به عمق گودال، گوادلی باش به عمق اقیانوس