سلام؛
when linus start to work on linux , theye were no seriuos free software , there were high need for this kind of thing , but it is not like this today , after all , freesoftwares are growing much and it is impossible to create a control panel for all of them
من حتی فکر میکنم امروز ، نیل به مقصودی که وصفش کردم راحتر هم هست :) هزاران هزار توسعه گر سورس آزاد در قالب گروههای مختلف ، انتشار آزاد رو تجربه کردن و حالا این یه فرهنگ پذیرفته شده و در حال توسعه است . اون روزها نبود . حالا جامعه ها و کمپانی های متعددی هستند که میتونن روی این مسئله سرمایه گذاری کنن ، اون موقع خیر و حالا سورس آزاد جدی گرفته میشه ، اون موقع نمیشد ، و البته حالا برای افزایش همه گیری سورس آزاد نیاز به افزایش جامعیت و کیفیت و سهولت کاربرد هست ، اون روزها نبود . اگر نگاهی به پتانسیل موجود بندازیم ، ایضا" به تجارب موفقی که بعضا" وجود داره ( مثل YAST - Mozilla Framework - Mono و ... ) فکر میکنم منصفانه
باشه اگر فکر کنیم خیلی بعید و دور از انتظار نیست اگر این تلاشها گسترش پیدا کنه تا جائی که یه روز یک AD جامع و سازگار و سورس آزاد ، یک ERPی جامع و سورس آزاد ( همین الان هم وجود داره و همیشه تو تاپ تنه سورس فورج هست :) ) ، یک CRM
گسترده و سورس آزاد ( هست ) و ... داشته باشیم . من در مورد اتفاقات خیلی بعید و دور از ذهن صحبت نمیکنم . بخشی از آنچه من به عنوان ایده مطرح میکنم همین الان هم وجود داره و بعضا در حال کاربرده .
مقایسه ات کمی غیر منصفانه است . SCO یک بحث جداست و منطقی نیست اسمش کنار SuSe یا IBM بیاد . اما بطور کل نظر من اینه :Slackware or Debian is that to they are doing this because of the community , but Redhat , SuSE , IBM and even novell do what they done just for themself , greate example of this kind of friends is SCO group
توسعهء رایگان و فعالیت "فقط" برای سورس آزاد ، قابل تقدیر و ستایشه . همونقدر که پرداختن به موسیقی فقط برای موسیقی ، پرداختن به نقاشی فقط برای نقاشی و ... هم قابل ستایشه . بعضی از بزرگترین آثار هنری وقتی خلق شدند که خالقشون فقط به ذات اون هنر توجه میکرده و نه بازخوردها و بازتابهای انتشار اون . "باب مارلی" یک نمونهء بارز است :) اما از طرف دیگه من اعتقاد دارم "همیشه" اینطور نیست که یک اثر خلاقانه و با ارزش ، فقط محصول چنین کسانی باشه ؛ با اینکه Chirs de Burgh یه خوانندهء کاملا" بازاری است اما برخی از آثارش هنوز بی بدیله :) مثل YAST ! :P
این میتونه یه دیدگاه قابل پذیرش باشه که توسعه گران سورس آزاد رو اون دو گروه دسته بندی کرد . اما من نمیتونم قبول کنم منطقی باشه که فکر کنیم پس آنچه کمپانیهای تجاری میسازند کمکی به سورس آزاد نمیکنه ، اون رو توسعه نمیده ، و "دنیا" رو از فوائد اون بهره مند نمیکنه ... ؛ در واقع اینطور نیست :) برای من - و امثال من - اول از همه ، خیلی مهمه که یه محصول خوب وجود داشته باشه و به سورس آزاد پایبند باشه ولو یه کمپانی تجاری اون رو توسعه داده باشه . یک شبهه اینجا ایجاد میشه : طبیعیه که یک کمپانی همیشه "منافع شخصی" اش رو بر هر چیز ِ دیگری ارجح بدونه . اگر به وضعیتی رسیدیم که توش منافع شخصی کمپانی با اصول سورس آزاد متناقض شد چی ؟ جواب من اینه که "باید" کمپانیهائی که به سورس آزاد وابستگی پیدا میکنن ، قبل از تعریف ِ منفعت ، اون رو با اصول سورس آزاد سازگار کنن ؛ هر رفتاری غیر از این نتیجه اش تولید یک SCO ی دیگر خواهد بود . اما از طرف دیگه نمیشه فرض کرد چون "ممکنه" یه روزی دست آدم ببره و خون بیاد ، از همین الان باند پیچیش کنیم . شرکتهائی مثل SuSe سالهاست در حال توسعهء سورس آزاد هستند و حتی به نظر نمیاد قصد داشته باشن روزی از این جریان سیال اطلاعات ، بدون توجه به اصول سورس آزاد بهره مند بشن . اگر چنین ایده ای وجود میداشت ، میتونست به عنوان اولین نمود ، بعد از خرید مونو ، خودش رو نشون بده . چون پروژهء مونو مطمئنا" مهمترین و بزرگترین کلید ِ برد سورس آزاد در نبرد با تکنولوژی های توسعه نرم افزار مایکروسافت خواهد بود . دات نت سریعه . ( = Development time ) این رو همه جا میشنوی ؛ و این خیلی اهمیت داره . اما SuSe/ناول ضمن حمایت از مونو و ادامهء توسعه اش ، همچنان به سورس آزاد پایبند هستند در حالیکه مطمئنا" نسخهء کامل شدهء مونو ، حتی اگر بصورت تجاری ارائه بشه ، استقبال کننده های زیادی خواهد داشت و ...
فکر میکنم بهتر باشه قرار بگذاریم که به فعالیتهای تجاری سورس آزاد بد بین نباشیم ، هر چند میدونیم ممکنه برخی از اونها بعد از مدتی اصل سورس آزاد رو زیر پا بگذارن .
My Idea زیاد اهمیتی نداره :) هر چند دارم در موردش حرف میزنم ، از اصل سورس آزاد دفاع میکنم ، اما همین الان دارم از ویندوز استفاده میکنم و برای ویندوز توسعه گری میکنم . در تمام ساعات روزانه . اگر ما تو یک دبیرستان بشینیم و با چند تا محصل صحبت کنیم ، میتونیم بپرسیم تو از کدوم خوشت میاد عزیزم ؟ و با کدوم بیشتر حال میکنی ؟ :P اما اگر وارد دنیای واقعی کاربرد نرم افزار بشیم ، قراره یک نفر به ما بگه چی میخواد و چطوری میخواد و ما مطابق میل و پروپوزال او ، محصول تولید کنیم . پس قبل از اینکه مهم باشه من و تو چی میخوایم ، مهمه که عامه ، یعنی کاربران ، سرمایه گذاران ، مدیران ارشد و تصمیم سازان چی میخوان و چطور فکر میکنن . Sad But True . :) ( این استتیوس محبوب منه :wink: )opensource software is extreme customizable , but not by normal people , and windows is customizable for even normal people , you what is your idea ?
فکر کنم هر دومون ایده مشترکی در مورد "عامه" داشته باشیم اما در مورد نحوه ء برخورد باهاشون احتمالا" متفاوت فکر میکنیم . من نظرم رو قبلا" گفتم . عامه چیزی رو خواهند پذیرفت که سریعتر ، ساده تر ، یکدست تر و یکریخت تر و جامع تر ، بتونه برای یک هدف خاص یه راه حل مشخص بهشون ارائه کنه . تو میگی این باید عوض بشه . من میگم خوبه که عوض بشه چون معتقد نیستم "باید" ِ من و تو راه به جائی ببره ، در حالیکه معتقدم ، من و تو ممکنه بتونیم با حفظ اصول سورس آزاد ، فضا رو به شکلی تغییر بدیم که ایدهء قدیمی ِ ما بتونه به نیازهای امروز ِ "همه" جواب بده . این به عقیدهء امثال ِ من ، تنها راه موفقیت و توسعه است :)
پس من بستری رو میپسندم که بصورت همزمان ، هم از فوائد سورس آزاد بهره مند باشه و هم تا حد ممکن بشه صفت " ابزاری برای خیلی ها " رو بهش متصف کرد . ( اگر نخایم بگیم ابزاری برای همه ... که اغراق آمیزه ) ؛ در یک جمله ، باید از قابلیتهای نفوذگر پسند سورس آزاد ، داخل جامعهء توسعه گر استفاده کرد و لذت برد ، اما برای دنیای خارج ِ این مجموعه ، رابطهائی یکدست ، جامع و زیبا و سهل الوصول تهیه کرد . این نه عقب نشینی از مواضع سورس آزاده ، نه استحاله شدن در فرهنگ مبتذل مایکروسافت :P به عقیدهء من این فقط یک اسم داره : واقعیت گرائی محض و بدون افزودنی . Sad But True . این True اش است که باید برای من و تو مهم باشه ، اگر دنبال توسعه هستیم :wink:
موفق باشی :)