متدولوژي CDM :
مقدمه :
سرنام Custom Development Method
دنبال روي متدولوژي Case Method ريچارد باركر
يك درك درست و دقيق از نيازمندي هاي كسب وكار براي رسيدن به يك سيستم كامل به دست مي آيد
براي پروژه هاي متوسط و بزرگ تدوين شده است . ولي براي پروژه هاي كوچكتر نيز قابل استفاده مي باشد.
تمام چرخه ي حيات توسعه ي سيستم ،پوشش داده مي شود .
نگرش هاي زيادي از توليد و توسعه نرم افزار را پشتيباني مي كند.
مي تواندپروژه هاي حوزه ي سيستم هاي اطلاعاتي را به طرق مختلف مديريت نمايد
فاز هادرCDM :
پروژه ها در CDM در قالب فاز ها ( مراحل ) هدايت مي گردند . در اين فاز ها كيفيت و نقاط كنترل براي هماهنگي فعاليت هايي كه داراي مقاصد مشتركي هستند ، ارائه مي شود .



فاز تعريف :
مقصود از فاز تعريف ، تعيين نيازمندي هاي سازمان و سيستم هاي اطلاعاتي ، در بالاترين سطح و براي رسيدن به مجموعه اهداف تعريف شدة سازمان لازم مي باشد
فاز تحليل
مقصود از فاز تحليل ، تنظيم رسمي نياز مندي هاي تفصيلي ، براي سيستم هاي كاربردي كامپيوتري مي باشد . در فاز تحليل ، حوزه هاي كسب و كاري سازمان كه قبلا در فاز تعريف ، معين شده است بررسي مي گردد
فاز طراحي :
مقصود از فاز طراحي ، گرفتن نياز مندي ها از فاز تحليل و تبديل آن ها به مشخصات تفصيلي سيستم مي باشد
فاز ساخت
مقصود از فاز ساخت ، كد كردن و آزمون نمودن كاربردها با استفاده از تكنيك هاي مناسب مي باشد
فاز انتقال
مقصود از فاز انتقال ، نصب سيستم كاربردي ، آماده سازي پرسنل مشتري ، براي استفاده و راهبري سيستم و سپس بهره برداري از آن مي باشد . تيم پروژه در فاز انتقال ، نصب ، آموزش هاي پرسنل ، حمايت از تست هاي پذيرش و قرار دادن كاربردها در وضعيت بهره برداري را ، به عهده دارد
فاز بهره برداري
مقصود از فاز بهره برداري ، پشتيباني از كاربردها ، اطمينان از اجراي روان كاربردها و طرح ريزي براي توسعه هاي كاركردي آن ها در آتيه مي باشد .
هر فاز حاوي موارد زير مي باشد :
  • وظائف تفكيك شده
  • خروجي ها
  • تخمين زمان برحسب فرآيندو نقش داران پروژه
  • زمان بندي گانت چارت
  • پيشنهاد زمان بندي
  • جايگزيني نيرو


فرآيند ها در CDM:
تعريف :
يك فرآيند از مجموعه ي وظايف ( تكاليف ) وابسته و مربوط به هم تشكيل شده است كه براي حصول به هدف مشخصي تدوين گشته است . هر فرآيند باعث بوجود آمدن خروجي يا خروجي هايي مي گردد.

1- تعريف نيازمندي هاي كسب و كار :
در اين فر آيند ، نياز هاي كسب و كار براي ساخت سيستم هاي كاربردي تعريف مي شود
2- بررسي سيستم هاي موجود :
يكي از نيازمندي هاي مهم در پروژه هاي توسعه سيستم هاي اطلاعاتي ، جايگزين نمودن سيستم هاي مكانيزه با معماري فني قديمي، با سيستم هايي است كه با معماري فني جديد توسعه خواهد يافت ، مي باشد اين وظيفه را اين فرآيند برعهده دارد.

3 - معماري فني :
در فرآيند معماري فني ، عناصر پيكره ي فني توسعه سيستم مشخص مي گردد.
4- طراحي و ساخت پايگاه داده :
اين فرايند با ايجاد طرح پايگاه داده منطقي ، از روي مدل داده اي سيستم شروع مي شود و باتكميل تعريف داده هاي پايگاه داده براي بهره برداري خاتمه مي يابد .
5- طراحي و ساخت پيمانه :
قلب پروژه اي كه در آن CDM استفاده مي شود ، طراحي و ساخت پيمانه است .
6 - تبديل داده ها:
هدف از تبديل داده ها ، انتقال دادن ، تبديل كردن و آزمون نمودن تمامي داده هاي موجودي است كه براي آزمون يا كار عملياتي كاربرد ها مورد نياز مي باشد
7 - مستند سازي :
فرآيند مستند سازي بر روي تهيه مستندات متني با كيفيت بالا تمركز دارد . تمام مستندات آموزشي و فني كاربران ، در پروژه تهيه مي شود .
8- تست :
فرآيند تست يك راه كار همبسته براي تست نمودن كيفيت كار تمامي عناصر يك سيستم كاربردي مي باشد . اين فرآيند شامل آزمون كاركردي پيمانه ها ، تست همبستة پيمانه ها در سطح كسب و كار و تست پذيرش و همبسته ي سيستم ها مي باشد .
9- آموزش :
هدف فرآيند آموزش ، تمهيد كاربران و راهبراني است كه به اندازه كافي آموزش ديده باشند تا بتوانند وظايف اجرايي سيستم جديد را انجام دهند

10-انتقال :
فرآيند انتقال به وسيله تعريف زود هنگام نيازمندي هاي معين ، براي تغيير و تحول به سيستم جديدشروع مي شود و شامل تكاليفي است كه براي اجراي عناصر اوليه همچون توسعه سيستم جديد ، برنامه نصب ، تهيه محيط بهره برداري ، انجام تغيير و تحول و كنار زدن هرگونه سيستم قديمي مورد نياز مي باشد .
11- پشتيباني بعدي سيستم :
اين فرآيند چهار هدف براي پشتيباني هاي بعدي دارد :
  • مراقبت و پاسخگويي به مشكلات سيستم از طريق دفتر كار راهنمايي
  • بروز رساني كاربرد براي درست نمودن خطاها و رفع مشكلاتي كه جنبه افزايش كارايي دارند .
  • ارزيابي سيستم در هنگام بهره برداري
  • طرح ريزي براي گسترش كاربرد سيستم


تخمين هزينه هاي ساخت و توسعه سيستم ها:
يكي ازروشهاي تخمين" پايين به بالا " مي باشد. در اين روش ، پروژه به اجزاي كوچكتر شكسته مي شود و نقش هر جزء و درصد مشاركت آن جزء در كل پروژه مشخص مي گردد . با حدس زدن هزينه هر جزء و استفاده از روابط و فرمول هاي مناسب ، هزينه كل پروژه تخمين زده مي شود
جدول ذيل ميزان كار و تلاش مورد مصرف در پروژه هاي با اندازه متوسط مي باشد كه شركت اوراكل ارائه كرده است . با توجه به جدول ،فاز ساخت بيشترين زمان پروژه را به خود اختصاص مي دهد و فرآيند طراحي و ساخت پيمانه نيز بالاترين درصد تلاش را به خود اختصاص داده است .


نتيجه گيري و ارزيابي متدولوژي CDM:
1- درموارد زير از CDM استفاده مي نمائيم
1- براي پروژه هاي بازمان تحويل ثابت
2- براي پروژه هاي كه طول پروژه بين 3 الي 36 ماه زمان مي برد.
3- با هر پيچيدگي پروژه اي قابل استفاده مي باشد.
4- با هر مقيا س و اندازه اي از پروژه مي توان از آن استفاده نمود.
5- در پروژه هاي كه نياز هاي سازمان بعد از تحليل مشخص و غير قابل تغيير مي باشند. مي توان از اين متدولوژي استفاده نمود.
6- وجود مقدار بودجه معين براي پروژه
7- قانوني بودن ارتباطات و وجود قوانين رسمي در سازمان پروژه



2- درموارد زير از CDM استاندارد درپروژه ها استفاده نمي كنيم:
1- پروژه استراتژيك وحياتي
2- اهميت تحويل سريع وبه موقع پروژه
3- تغيير نياز هاي سازمان كارفرما در طول مراحل پروژه
4- اولويت بندي تحويل پروژه
5- طول زمان تحويل پروژه كمتر از شش ماه
6-بودجه توليد وتوسعه نامشخص
7- مشاركت فعال كاربران
8-پروژه هاي كه ريسك بالايي دارند.
9- بزرگي گروههاي توسعه دهنده پروژه