اجازه بدید دو مورد از سوالات کاربران رو عینا نقل کنم تا بهشون جواب داده بشه
xxxxx_xxxxx:
ک سؤالی که برای من پیش آمده این هست که اگر همیشه کدهای تمیز بنویسیم، اگر همیشه کدهای خوانا بنویسیم، اگر همیشه اصول و قواعد نامگذاری شناسه ها رو رعایت کنیم؛ تا جایی که به قول آقای مداح ذهن برای این شیوه کدنویسی تربیت بشه، اونوقت چطور میتونیم سر از یک کد کثیف در بیاریم؟

حتماً تاحالا مجبور بودید که نحوه عملکرد کدی رو بررسی کنید، اگر این کد از نظر شما که ذهنتون کد کثیف رو نمی پذیره، کثیف باشه چه راهکاری برای بررسی اون کد پیشنهاد می کنید؟ برای خود من بارها این موضوع پیش آمده و تا زمانی که حداقل ملزومات یک کد خوانا رو روی اون کد اعمال نکنم نمی تونم حتی یک خط از دستورات رو درک کنم. شما برای فهم کدهای بو دار چه کار می کنید که زمان زیادی براش تلف نشه. البته با فرض اینکه شما اجازه حذف کل کدها رو به منظور بازنویسی ندارید.

سؤال دوم من در مورد متغیر شمارنده در حلقه ها هست. آقای موسوی از انتخاب نام هایی مثل i و j و k و ... به عنوان ویژگی های یک کد کثیف یاد کردند (البته به نقل از یک کتاب). اگر اینطور هست، پس اصلاً چطور شد که i و j و ... برای همه برنامه نویسان همیشه یادآور متغیر شمارنده هست و چرا اینقدر شیوع پیدا کرده؟
و ztx4
فکر نمی کنید نوشتن کد به روشی که شما می فرمایید کمی سخت و خسته کننده باشه؟
مثلا در حلقه ی for به جای استفاده از i,j,k از متغیر های ColomNum,RowNom ئ امثال اینها که خیلی طولانی هستند استفاده کنیم!
آیا این روش سخت تر نیست؟
آیا شما به عنوان یک برنامه نویس با تجربه می تونید بگید که بعد از مدتی به این سختی عادت میکنیم؟