کاملا موافقم ، البته به این نکته باید توجه کرد که فلسفه و منطق باید درست خوانده بشه وگرنه از ناکجا سر در میاره ! علوم فلسفه یک علوم فکری است و عرفان علوم شهودی و عملی ، منظورم اینه که علوم شهودی را باید چشید که آیا قوانین فلسفه وجود دارند و آنها را تجربه کرد و اگر خلاف فلسفه درست بود به آن توجه نکرد / همین تعبیر برای ریاضیات هم مورد استفاده قرار می گیره : برای مثال همان بردار x,y رو در نظر بگیرید ، تو شبکه عصبی پرسپترون تک لایه موقعی که از سنسوز داده وارد شبکه می شه باتوجه به تابع تعریف شده در شبکه ورودی در آن قسمت مورد نظر قرار می گیرد و نتیجه ی نزدیک به واقعیت از شبکه بیرون میاد منظور اینه که ما ریاضیات رو می خونیم که در عمل هم از اون استفاده کنیم . این رابطه رو می تونید به رابطه فلسفه و علوم شهودی بسط بدین
اگر حالت فنی خاصی به نظرتون می رسه بیاین روش بحث کنیم ، الان من و جناب You-see داریم جان می کنیم که به اون حقیقت برسیم دیگه !