آریا رایان اسم بسیار عالیه.
ای کاش زود تر شروع می کردید.
در مورد پول هم نمی شه گفت همه چیز پوله خیلیه حاضرن رایگان برنامه نویسی کنن چون دوست دارن.
آریا رایان اسم بسیار عالیه.
ای کاش زود تر شروع می کردید.
در مورد پول هم نمی شه گفت همه چیز پوله خیلیه حاضرن رایگان برنامه نویسی کنن چون دوست دارن.
دامنه AriaRayan.ir رو ثبت کردم که از دست نره. درسته خیلیها حاضرن رایگان کار کنن ولی نهاد برای این تشکیل شده که به اعضا نفع برسونه تا مجبور نباشن برای جلوگیری از بیکاری و یا تکمیل رزومه، به هر قیمتی کار کنن. بهرحال وقتی شور جوانی همون خیلیها که میگین بخوابه، دیگه حاضر نیستن رایگان کار کنن.
نه
همین شما وقتی داری تو این انجمن بصورت رایگان به ملت کمک می رسونی ، شور جوانی داری؟
دوستان لطفاً اجازه ندین تاپیک و کلاً هر چیزی که مربوط به نهاد میشه، از حالت دوستانه و صمیمی خارج بشه. همه نهاد رو متعلق به خودشون میدونن و این خیلی خوبه و بخاطر همین میخوان هر جوری که بنظرشون میاد، کمک کنن زودتر راه اندازی بشه. پس یکم صبر و تحملمون رو بالا ببریم بد نیست. ناسلامتی قراره کارهای بزرگ کنیم. پس اول از همه باید خودمون بزرگ بشیم (منظورم خودمه).
امروز داشتم به این فکر میکردم که یه صمیمیت خاصی بین اعضای تالار PHP پیدا شده. یه جورایی همه به هم نزدیک شدن. فکر میکنم بحث نشست و پیشنهاد آقا مهرداد و تشکیل نهاد و... هم توی این مسئله خیلی مؤثر بوده. یه جورایی همه با هم همدل هستیم. برخلاف خیلی جوامع دیگه که میبینم، کسی از راهنمایی بقیه و کمک به پیشرفتشون دریغ نمیکنه. همه دنبال نفع جمعی هستیم. انگار یک خانواده برنامه نویس شدیم. نمیدونم شاید هم من اینطور حس میکنم ولی اگه شما هم اینطور احساس میکنید، باید بگم که خیلی خوبه و قدر این شرایط رو باید بدونیم. امیدوارم در چهارچوب نهاد، این خانواده بیشتر در کنار هم باشن و انسجام بیشتری پیدا کنیم.
اره همه به هم نزدیک و هم نظر هستیم....
این خیلی نعمت بزرگیه که همه میدونیم پی میخوایم و به کجا می خوایم برسیم...
اینکه فکر میکنم یک پسر 15 ساله میاد تو نشست میشینه و شایدم بترسه که کسی ازش بپرسه تو ! همون تو ! حرف بزن....اما بازم با این اوصاف اومد و خودش و یک بخشی از این خانواده میدونه خیلی با ارزش هست...
از ابادان از جا به جای دور کشور اومدند و بعد از بیرون اومدن از نشست یکسره برگشتند...هدف چی بود که این همه راه اومدن؟؟؟
باید برای کارشون ارزش قائل شد و الگو بشند
ممنون دوستان که پیشنهادی که دادم و تا به اینجا رسوندید...
"جهان سوم جایی است که درآمد دعا نویسان در آن از برنامه نویسان بیشتر است."
اینو خوندم بهش یک 2 ثانیه که فکر کردم بعد اومدم اینجا نوشتم :
دعا نویس میگیره هزارتومن... اما ما 500
اما دعا نویس همیشه میگیره هزار تومن...اما ما همیشه پروژه نمیگیریم و اگه بگیریم هر روز یک قیمت مجبوریم بدیم....
پس اگه همیشه کار داشته باشیم و حقمون و بگیریم... دیگه این جمله درست نیست
درست فهمیدم ؟؟؟
آخرین ویرایش به وسیله MMSHFE : یک شنبه 22 اردیبهشت 1392 در 09:21 صبح دلیل: اشتباهات املایی - مهرداد جان شانس آوردی دم دستم نیستی!
امیدوارم این آموزش هایی که تو نهاد آموزش داده بشه به مبتدی ها (مثل من) کمک کنه.
آخرین ویرایش به وسیله amin7x : یک شنبه 22 اردیبهشت 1392 در 13:36 عصر
میگم تو این طرح سلامت رفتی فشار خون و اینها رو چک کنی ؟ من که لازم نداشتم ، سرحال و ورزشکارم ... ولی نگران شما پیرمردها هستم .قضیه من فرق میکنه. آخر عمری میخوام چیزای اندکی که بلدم رو به بقیه یاد بدم که با خودم به گور نبرم.
بعد از اینکه نیازها مشخص شد ، طراحیش رو به اشتراک بذارین ، پیش طراحی ها با نرم افزار ها انجام بشه ( Adobe ... ) و بعد از توافق کد زدن . بعضی از نیازهامون با پیش طراحی استخراج میشه . رسپانسیو بودن برامون مهمه . رنگ باید داشته باشیم مثل کاندیدا ها ، یعنی با اون رنگ شناخته بشه و لوگو .
به اونجا که رسید انشا الله نظرات مون رو جمع می کنیم ، چون این وب سایت ویترین ماست .
این همه ما سازمان و .. داریم مگه چی کار می کنن
جز اینکه چند نفر بی سواد با پارتی و .. میان بالا و بودجه رو می خورن کار دیگه ای نمیکنن
وضعو ازینی ک هست خراب تر نکنین سازمان پیشکش
عجب انتقاد کوبنده ای
سلام
منم مثل همه موافقم اما اسم AriaRayan توی ذهن برو نیست یا اگه به کسی بگی فکر میکنه در موردنرم افزاریا سخت افزاره.اسم خارجی یا ایرانی مهم نیست مهم اینه که با این کار منی که مبتدی هستم امید وار میشم که حرفه ای خواهم شد.اسم ژوگل اسم جالبیه وحالت طنز گونه داره توی ذهن هم میمونه .
اگه اعضا به بخش های مختلف تقسیم بشن بهتره یعنی سه سطح مبتدی و متوسط وحرفه ای وکسای که خودشونو در اون سطح میبینن دراون قسمت فعالیت کنن تا بعداز کسب امتیازاتی که درطول دریافت پروژه های کسب میکنن به سطح بالاتری شیفت پیدا کنن.
یعنی امید واری در حد microsoft
اقای شهرکی منظورش از اخر عمری به اخر عمر برنامه نویسیش اشاره میکنه
آخه برنامه نویس عمر مفیدش 5 سال بعد کلا از هم متلاشی میشه:دی
یه جورایی؟
فایل رزومه خودم که از یک بانک برای استخدامی نشوت گرفته و فایل ورد میزرام
که دوستان که میخوان هیوت موسس بیان مثل این پر کنند
حالا کم تر یا بیشتر
و سایر دوستان هم این استاندارد و رعایت کنند
http://ppage.ir/resum.rar
میخوام کمی انگیزه رو در دوستان بالا ببرم. به نظرم قبل از شروع کار و بدست آوردن اعتماد دوستان بهتره کمی انگیزه رو بالا ببریم که دوستان خوبی که موافق نیستن, به ما بپیوندن و هرچقدر گسترده باشیم, موفق تر میشیم.
قطعا تفکراتی که با هدف, قطعیت هدف, پشتکار و اشتیاق سوزان ترکیب میشه, به چیز قدرتمندی تبدیل میشه که به درجات بسیار بالا و نتایج مالی و مادی زیادی داره.
سی بارنز(شریک تجاری ادیسون), حقیقتی رو کشف کرد که بدون شک آدمها وقتی در مورد چیزی فکر میکنن, درش موفق میشن. مثلا خوندن زندگی نامه خود بارنر خالی از لطف نیست و قطعا متوجه میشید که وقتی برای هدفی با قطعیت هدف و اشتیاق سوزان تلاش میکنی, مطمئنا موفق میشی. البته بهتره قبل از اینکه به چیزی برای بدست آوردنش فکر کنیم, اونو واضح و ساده کنیم. من تو یکی دوتا پستی که تو این تاپیک زدم, همش به مشخص کردن هدفمون اشاره کردم. ادیسون هم میگه که: وقتی کسی واقعا چیزی رو شدیدا از صمیم قلب بخواد, حتما بهش میرسه.
وقتی واقعا چیزی رو بخوایم و آماده دریافت و اجراش باشیم, یکی یکی درها برومون باز میشن و خود اون چیز میاد طرفمون.
همیشه هر کاری که انجام میشه, یه شکست موقت داره که واقعا طرف رو فراری میده, ولی واقع خیلی ها نمیفهمن که اغلب موفقیت, با لباس مبدل شکست و بدبختی ظاهر میشه و اگه فرد تسلیم بشه کار تمومه, ولی همیشه موفقیت های ثابت بعد از شکستهای موقت رخ داده. مثلا خود ادیشون برای اختراعاتش ده ها هزار بار شکست میخورد تا نهایتا موفق میشد.
به نظر من شاید این نهادی که تشکیل میدم از اول زیاد کارا و موفق نباشه, ولی قطعا این کار, کار بسیار پرطرفدار و آینده داریه که قطعا با حضور افراد بزرگی که به ما خواهند پیوست, موفقیت های بزرگی رو رقم میزنیم و چه که بسا نهاد دولتی شدیم!
بارنز قبل از روبرو شدن با ادیسون, سالها خودش رو تو ذهنش, شریک اول ادیسون فرض میکرد, همیشه به فکر موفقیت ها و ثروت های بود که با بودن با ادیسون کسب خواهد کرد و نهایتا هم همینطور شد. جالبیش اینجاست که بارنز قبل از شروع, چیزی جز توانای فکر کردن به خواسته هاشو نداشت. نه پولی داشت و نه استعدادی(مورد توجه دوستان تازه وارد) فقط و فقط میخواست که به هدفش برسه. اینطوری بود که ناخودآگاه نیروها و معلولهای به طرفش جذب شدن که به هدفش رسید.
اینجا جناب شهرکی به طور واضح دارن میگن که آقا فقط شما بخواید که تو این نهاد باشید, بعد ما خودمون آموزشتون میدیم و بعد آموزش براتون پروژه میگیریم و پولشو میدیم بهتون و کلی فواید دیگه, خوب چی از این بهتر؟ حتی الان واقعا خیلی از پدرها نمیتونن همچین شرایط خوبی رو برای فرزندانشون مهیا کنن! یه جمله ای است که میگه نیکو کردن از پر کردن است. خداوکیلی جناب شهرکی انسانی بسیار صادق و صاف هستن که واقعا پر شده ست. همچنین نمیشه از تلاشهای داش مهرداد و بقیه دوستان گذشت.
فکر صحیح تنهای چیزیه که ما برای رسیدن به موفقیت بهش نیاز داریم. واقعا نباید به چیزی که نمیخوایم فکر کنیم. همیشه ثروتمندها ثروتمند تر و فقیرها فقیرتر میشن, چون همیشه فقیرها به فقیربودن و نداشته هاشون فکر میکنن ولی برعکس ثروتمندها به پولها و داشته هاشون فکر میکنن.
لطفا اینجارو بخونید:
دوستان من کشف کردم که دلیل ناکامی ایران اینه که آدامش هاش خیلی به آهنگ گوش میدن. میخوام برم با یکی دوتا از بزرگهای ایران در مورد این بحث صحبت کنم که آقا واقعا دلیل جهان سومی بودن ایران اینه که خیلی به آهنگ گوش میدن! الان شما میگید چه ربطی به آهنگ داره, خوب ربطش اینه که 90% آهنگهای ما در مورد تفکرات منفی و منفی بافیه. همش به روابط بد و منفی میپردازن, همش از بدی و روزهای بد میگن, همش به فکر عشقهای پوچ و خیانت و ... هستن, مخصوصا اینکه من احساس میکنم این ناکامی تو غرب کشور و بخصوص مردم کرد خیلی بیشتره, چون وقتی آنگهای کردی رو بررسی کردم, حدود 30% بدتر از آهنگهای فارسی و ترکی ایرانی بود.(بنده خودم کرد هستم) مثلا سیاوش قمیشی میگه: گریه کن گریه قشنگه, گریه سهم دل تنگه. واقعا این به صورت واضح میزنه رو سر آدم که آقا تو دلت تنگه تو بدبختی, بشین گریه کن که ... و یا ... , متاسفانه چون آزادی بیان نداریم نمیتونم اینو مطرح کنم, وگرنه 100% به نظر من دلیل ناکامی و شکست ایرانی ها یا کشورها و مردومو و نهادو شرکتهای ناموفق همین آهنگهای منفی هستش. مخصوصا ما ایرانی ها همیشه یا داریم گوش میدیم یا خودمون میخونیم!
اگه وقت داشتید کتاب, فرهنگ تغییر دابوت رو بخونید.
یا مثلا هنری فورد چطور شد که اولین و بزگترین شرکت تولید اتومبیل دنیا رو ساخت؟ او یه سری مهندس استخدام کرد و طرح موتور رو ازشون خواست که تو اون زمان غیرقابل تصور بود. همه مهندس ها گفتن که ساخت همچین موتوری غیر ممکنه(فکر کنم طرح موتور هشت سیلندر بود) ولی فورد گفت: به هر حال اونو بسازید و بازم مخالفت شد وبازم فورد گفت:کارو شروع کنید, اهمیت نداره که چقدر زمان و هزینه میبره, فقط شروع کنید. همچین فورد بیشتر روزها با مخالفت ها اینگونه پاسخ میداد: من آن را میخواهم و حتما آنرا بده دست خواهم آورد. بلاخره راز کشف شد و به هدفش رسید.
قطعا کار ما از هدف هنری فورد بزرگتر و گسترده تر نیست و مطمئنا اگه واقعا بخوایم, بهش میرسیم.
خلاصه من دل پری دارم هااا, اگه بخوام بحرفم یه دیتابیس 5-6 ترابایتی برای دادهام نیازه.
موفق باشید.
برای موسیقی پاپ داخلی دقیقا موافقم و اصلا هم گوش نمیدم. آهنگ خیلی گوش میدم اما پاپ نه! خودم هم کمی موسیقی کار میکنم و فقط میتونم بگم انگیزم رو بیشتر میکنه و بهم انرژی میده. اگر محتوای موسیقی پاپ و سنتی رو مقایسه کنید کاملا مشخصه.دوستان من کشف کردم که دلیل ناکامی ایران اینه که آدامش هاش خیلی به آهنگ گوش میدن. میخوام برم با یکی دوتا از بزرگهای ایران در مورد این بحث صحبت کنم که آقا واقعا دلیل جهان سومی بودن ایران اینه که خیلی به آهنگ گوش میدن! الان شما میگید چه ربطی به آهنگ داره, خوب ربطش اینه که 90% آهنگهای ما در مورد تفکرات منفی و منفی بافیه. همش به روابط بد و منفی میپردازن, همش از بدی و روزهای بد میگن, همش به فکر عشقهای پوچ و خیانت و ... هستن, مخصوصا اینکه من احساس میکنم این ناکامی تو غرب کشور و بخصوص مردم کرد خیلی بیشتره, چون وقتی آنگهای کردی رو بررسی کردم, حدود 30% بدتر از آهنگهای فارسی و ترکی ایرانی بود.(بنده خودم کرد هستم) مثلا سیاوش قمیشی میگه: گریه کن گریه قشنگه, گریه سهم دل تنگه. واقعا این به صورت واضح میزنه رو سر آدم که آقا تو دلت تنگه تو بدبختی, بشین گریه کن که ... و یا ... , متاسفانه چون آزادی بیان نداریم نمیتونم اینو مطرح کنم, وگرنه 100% به نظر من دلیل ناکامی و شکست ایرانی ها یا کشورها و مردومو و نهادو شرکتهای ناموفق همین آهنگهای منفی هستش. مخصوصا ما ایرانی ها همیشه یا داریم گوش میدیم یا خودمون میخونیم!
لطفا هر نظری هم دارید در این مورد به این پست پاسخ ندید تا تاپیک منحرف نشه.
این اسمی که آقای شهرکی انتخاب کردن بد نیست. دل رو بزنید به دریا انتخاب کنید بره. منم والله همیشه توی انتخاب مشکل داشتم و سخت چیزی رو انتخاب می کردم . میخواستم یه اسم برای سایتم پیدا کنم هر چی فکر میکردم هیچی به ذهنم نمی امد هر چی دامین رو دیدم ثبت شده بود . اخرش اسم محله ی قدیم که توش زندگی میکردم روش گذاشتم. چون توی ذهن می موند و ساده و کوتاه بود
این بحثی رو که رنگ در مورد آهنگ مطرح کرد من هم در عمل بهش رسیدم . قبلا که آهنگ زیاد گوش میکردم همه اش افسردگی داشتم از وقتی که آهنگ رو گذاشتم کنار، توی زمینه ی برنامه نویسی هم موفق تر عمل کردم و پیشرفت بهتری داشتم . و می تونم بگم قبلا اصلا نمیتونستم پیشرفتی داشته باشم.
آقای رنگ بیا با هم نتایج تحقیقاتمون رو جمع آوری کنیم و در مجلات معتبر منتشر کنیم.
دوستان بحث نهاد رو دارین به کجا میکشونید؟ درمورد اهداف نهاد صحبت کنید نه آهنگ! اون دوستانی هم که میگن نهادها همه با پارتی و... افراد رو بالا میبرن، بد نیست به این نکته دقت کنن که این نهاد متشکل از خود برنامه نویسهاست نه کسی خارج از این مجموعه. همه چیز هم قراره بصورت نظر جمعی اداره بشه. پس لطفاً با اینجور شائبه ها، توی دل بقیه رو خالی نکنید و اگه علاقمند و خوشبین نیستین خیلی ساده از کنار این تاپیک بگذرین. با تشکر از شما
سلام
چرا شروع نمی کنید؟
برای شروع به چی نیازه؟
من خودم همه جوره پایه ام (کتابیش چی می شه؟)
امید وارم هر چه زود تر شروع کنید.
الان 37 نفر از دوستان نظر دادن کار مفیدی می خواییم انچام بدیم ولی کلا 15 نفر توی این تاپیک شرکت کردن ! مثل نشست اصفهان نشه که کلی از دوستان موافق بودن و فقط 20 نفر با تمام مشکلاتی که داشتند اومدن !!!
جناب شهرکی ، آقا مهرداد و بقیه دوستان لطفا با رعایت مسائل امنیتی که برای نهاد مشکلی پیش نیاد ، اهداف فعلی که توی ذهن دارین عنوان کنید تا با نظر جمع بتونیم یه جمع بندی کامل داشته باشیم
(اینم یه نظره دیگه شاید مورد قبول نباشه ) بعد از تشکیل نهاد ، با گذشت یه تاییم خاص اعضایی که توانایی ورود به بخش مدیریت نهاد رو دارند نامزد بشن ( مدیر های فعلی یا نامزد های جدید ، بجز مدیر کل نهاد ! ) تا اعضا بهشون رای بدن و اگه لازم بود تیم مدیریت تغیراتی کنه ، اگه هم لازم نیود که همون تیم قبلی نهاد رو مدیریت کنه .
به قول آقای شهرکی ما یه خانواده ایم ، توی یه خانواده حتی آرزوی کوچیکترین فرد اینه که بتونه کاری کنه که خانوادش راحت تر زندگی کنن
بله هست.
اما باید نهاد شروع به کار کنه غیر از اینه؟
=======================
الان باید مدیران تعیین بشن؟
بله بر اساس این پست رزومه خودتون رو به آقا مهرداد بفرستیدالان باید مدیران تعیین بشن؟
به نظر من اگه این موضوع رعایت بشه تنها از سمت اعضای نهاد هست و اگه کسی بیرون از نهاد به سورس شما دست پیدا کنه تضمینی نیست که رعایت کنهنوشته شده توسط shpegah
باسلام واحترام به همه دوستان
یک پیشنهاد برای بند های اهداف نهاد داشتم
فکر میکنم این بند هم اضافه بشه بد نیست که برای ارتقا برنامه نویس ها واهدا خیال راحتراز عدم کپی غیر مجاز او ازاینکه اگر کسی کار نوع با خلاقیت وابتکار جدید خودش انجام داد این کار با نام او در همین نهاد ثبت بشه ودر اختیار سایرین قرار بگیره . یعنی دیگران بدون عذاب وجدان از ایده اش برای ارائه کار بهتر استفاده کنند ولی به عنوان یک امتیاز ویژه همه بدانند که اولین بار چه کسی این ابداع را انجام داده و نهاد هم پایین آن را امضا نماید بعنوان شاهد مدعا
از لحاظ سنی محدودیت داره؟
محدودیت خاصی وجود نداره ولی بالأخره باید یکسری شرایط احراز بشه. مثلاً توان مدیریتی و اجرایی. برای مثال، خیلیها هستن که دانش خوبی دارن ولی نمیتونن یک جمع رو مدیریت کنن. بالعکس کسانی هم هستن که دانش بالایی ندارن ولی ذاتاً مدیر هستند. حتی الأمکان ما به دنبال کسانی هستیم (توی هیئت مدیره و مؤسس) که دانش و توان مدیریتی رو با هم داشته باشن. هرکوم از اعضا که چنین خصوصیاتی رو در خودتون سراغ دارین، لطفاً درنگ نکنید.
یعنی این نهاد یک سری افراد پایه ثابت داره ؟سایت اختصاصی نهاد برای قبول سفارش جدید و اعلام قیمت مرجع نهاد بعد از مشورت داخلی با اعضا
بر چه اساسی انتخاب میشن ؟
خب اینکه از بحث مدیران که حل شد.
بایید یکم در مورد بخش آموزش نهاد صحبت کنیم.
به نظر من نهاد باید بخش آموزشش از تکنولوژی نوین استفاده کنه یعنی از آخرین نسخه های موجود مثل PHP5 , HTML5 , CSS3 و... .
و آموزش مجازی یک شرط مهم هست توی این فرآیند ، شاید کسی نتونه توی آموزشگاه به صورت فیزیکی شرکت کنه.
نظر شما چیه؟
و یک نظر دیگه ای هم دارم اینکه مدیران روی یک پروژه قیمت بگذارن نه برنامه نویسان.
این 2 نظر آقا امین بسیار عالین کاشکی بشه عملیشون کنید.
درمورد آموزشها که قطعاً تکنولوژیهای نوین مطرح خواهد شد. آموزش مجازی و تکثیر فیلمهای آموزشی و... هم درنظر گرفته شده. ازطرف دیگه، برنامه نویسها قیمت خودشون رو در هر پروژه اعلام میکنن و نظر نهایی ازطرف تیم مدیریت با جمع بندی قیمتهای اعلام شده و ارزیابی نهایی پروژه اعلام خواهد شد. درواقع همیشه یک قیمت مرجع ازطرف نهاد به مشتری ارائه میشه و این، تفاوت اصلی ما با سایتهایی مثل پونیشا و... هست.
یه نظر دیگه ای هم دارم.
یک برنامه نویس کمکی هم در پروژه ها داشته باشدم که اگه برنامه نویس اصلی پروژه به هر دلیلی نتونست ادامه بده ، برنامه نویس کمکی جای اون رو بگیره.
انجوری اسم نهاد هم خراب نمیشه.
چه طوره؟