اگر منظور شما کیفیت نرم افزار هست:
۱. آموزش درست: وقتی آموزش درستی وجود نداره چه انتظار دیگه ای می شه داشت؟ ما کلا از پایه یعنی از دانشگاه ها مشکل داریم و اکثر اساتید نرم افزار هیج تجربه درستی ندارن. مثلا برید آمار بگیرید کدوم یکی از اساتید سیستم عامل تا حالا روی سیستم عامل کار کرده؟ یا کدوم یکی از اساتید کامپایلر روی کامپایلر؟ خب وقتی کار نکرده و تجربه نداره می خواد چی رو درس بده؟؟
۲. دیدگاه درست: توی ایران به شکل عجیبی داخل کشور دیدگاه درستی از نرم افزار وجود نداره و بازهم ۹۹ درصد اون بر می گرده به اینکه اکثر برنامه نویسها اطلاعات درست ندارن. یه برنامه نویس واقعی باید در مورد خیلی چیزها اطلاعات داشته باشه. شما نمی تونید از کسی که فقط یک یا دو زبان برنامه نویسی رو طی یکی دو دوره آموزشی و یا کتاب یاد گرفته انتظار ساخت و یا درک درست از نرم افزار داشته باشید.
۳. اصول اشتباه: توی ایران باور خیلی بزرگی وجود داره که شما باید از اصول مهندسی نرم افزار و چه می دونم اصول پایگاه داده استفاده کنید. در صورتی جالبه که بدونید اکثر شرکتهای خارجی مواردی این چنینی رو رعایت نمی کنن و بجاش برنامه نویس با تجربه استخدام می کنم یادم میاد یه ایرانی آمریکایی که شرکتش نرم افزارهای چندین شرکت از جمله تویوتا رو تهیه کرده بود رو دیدم ازش پرسیدم شما چی کار می کنید گفت روش آبشاری (حالا به نصف این فروم بگی آبشاری می خندن) یا همینطور یک ایرانی آلمانی که رو توی شرکتها بزرگ آمریکایی هم کار کرده بود دیدم اون هم دقیقا توی یک کلمه گفت آبشاری و بعد گفت مگه روش دیگه ای می شه؟!!! درستش اینه که اکثر مواقع نه پتانسیل کافی و نه زمان کافی برای پیاده سازی روشهای کتابی نیست و بجاش باید برنامه نویس های با تجربه استخدام بشه و اونها در کمترین زمانه ممکن همه چیز رو مشخص کنن و فورا برن روی کد. مثلا همون آمریکایی می گفت من ۱۵ تا برنامه نویس خبره دارم که باهاشون جلسه می زاریم محیط کار رو می بینیم و بعد فورا شروع می کنیم به کدینگ. روش های این چنینی برای پروژه های خیلی خیلی خیلی بزرگ که مثلا در اوراکل و شرکتهای این چنینی در طی چند سال پیش برده می شه جوابگو هست.
اگر کیفیت کار تیمی هست:
که محدود به نرم افزار نیست و توی کل شرکتها این شکلیه و بازهم مشکلش بر می گرده به اینکه شایسته سالاری حکم فرما نیستش. که کلا مشکل پایه و اساسی هست و من فکر می کنم نشه به جواب درستی براش رسید.
اگر مشتری رو می گید:
بزرگترین مشکل مربوط به حیطه بازار یابی هست. شما بازار یابهای زیادی رو می تونید داخل کشور پیاده کنید اما حتی ۱۰ درصد از اونها هم موفق نیستن. دلیل بزرگش اینه که بیشتر بازاریابی تجربه محلی هست و نه مواردی که در دروه های بازاریابی و مربوط به اون مثل دورهای MBA و DBA درس داده می شه. بازار یابی کامل لوکال (local) هست و شما نمی تونید با کتابهایی که داخل آمریکا یا انگلیس نوشته شدن بازار یابی کنید.