برای bussines object چه جایگزین فارسی پیشنهاد میکنید؟ سوالم رو طور دیگه هم میشه گفت در ترجمه عبارات اینطوری رو ترجمه کنم یا همینطوری اسم ببرم / چون توی ترجمه گاهی خیلی ناجور میشه . مثلا use case یا ... موقع ترجمه جالب از آب در نمی یاد
برای bussines object چه جایگزین فارسی پیشنهاد میکنید؟ سوالم رو طور دیگه هم میشه گفت در ترجمه عبارات اینطوری رو ترجمه کنم یا همینطوری اسم ببرم / چون توی ترجمه گاهی خیلی ناجور میشه . مثلا use case یا ... موقع ترجمه جالب از آب در نمی یاد
معمولا bussiness همان مساله کاری مربوط به یک نفر یا شرکت است که نرم افزار قصد حل آن را دارد. اگر آن را به طور خلاصه مساله در نظر بگیریم، میشود گفت شئ مساله.
برای Usecase من مورد کاربرد و برای Bussiness Object شیء کاری را پیشنهاد می کنم.
در کل در ترجمه متون نرم افزار هر جا از Business صحبت شد می تواند آنرا به همین گونه ترجمه کنید مانند مورد کاری Business Case و ...
To follow the path:
Look to the master
Follow the master
Walk with the master
See through the master
Become the master
دوست عزیز از آنجاییکه ممکن است موارد مختلفی به شما ارائه شود
پیشنهاد می کنم هر کدام را که انتخاب کردید حتما به عنوان پاورقی یا توضیحات... عین کلمه انگلیسی را در ترجمه خود درج کنید.
چون در موردهای تخصصی و فنی گاهی مفهوم واژه را خیلی بهتر می شود از عبارت انگلیسی درک نمود تا ترجمه فارسی آن
سلام
جناب کلاهدوزان@
به نظر بنده هم بهتره که اصل کلمه رو به کار ببرید.
موارد ترجمه شده معمولاً خواننده رو سر در گم می کنند. چون این موارد از مترجمی به مترجم دیگه متغیرند. فقط زمانی میشه معادل یک کلمه رو به کار برد که کلمه ترجمه شده نزد همه مترجم ها ثابت باشه/
چند وقت پیش داشتم کتابی در مورد دات نت می خوندم. کلمات خیلی عجیب غریبی تو اون کتاب دیدم که جایی ندیده بودم. مجبور شدم کتاب رو بذارم کنار.
یکی از کلمات این بود: نامکده
می تونید حدس بزنید ترجمه کلمه Namespace هست؟
من همون نام رو فرستادم . حالا توی ویرایش ناشر ( حالا نگید میخواههد قیافه بگیره خب ترجمه کردم دیگه ) میگه باید این یکسر هم باید بره فرهنگستان فارسی اونجا گیر میدن / من چیکار کنم یکسری از اینها اصلا قابل ترجمه نیستن .