آنچه تحلیلگر سیستمهای مبتنی بر وب باید آموزش ببیند؟

[faramarz_s]

با سلام
سوال 1- برای اینکه متخصص در تحلیل سیستمهای مبتنی بر وب بشوم کدامیک از استانداردهای زیر را باید آموزش ببینم؟(پیشنهاد شما چیست؟)
1- UML
2- SSADM
3- XP

************************************************** ********************
سوال 2- در حدی که یک متخصص تحلیگر سیستمهای مبتنی بر وب باید بلد باشد(تسلط کامل) در هر یک از نمونه های زیر آموزش چه نرم افزارهایی را الزامی است؟( Visio یا Rational Rose یا ...)
نمونه اول:PaperLess Organization
نمونه دوم: Intranet web site
نمونه سوم:MIS ویژه Enterprise Organization
************************************************** ********************
سوال 3- در مرحله انتخاب متد ولوژی ها :
"به منظور مقایسه روشهای مختتلف تحلیل و بررسی سیستم مراحل کاری، تفاوتهای عمده و تشابهات دو متد ولوژی RUP,SSADM را بررسی می نماییم. "
کدام به هدف مذکور می آید؟

************************************************** ********************
سوال 4 - " سطح فن آوری و تکنیکی بکار رفته در شناخت و تغییر در فاز امکان سنجی و کشف نیازمند یها وآنالیز: "
چون برنامه نویسی با سی شارپ مورد نظر بنده است مفهوم OOP را در کلیه پاسخها لحاظ بفرمایید. :oops:

************************************************** ********************
تشکر از پاسخ شما :wink:

[مهدی کرامتی]

ببین دوست عزیز، یک چیز رو برات روشن کنم:

حساب تحلیلگر و طراح و برنامه نویس و ... از هم جداست.

از آنجاییکه انجام عملیات تجزیه و تحلیل یک پروژه مبتنی بر وب تفاوتی با یک پروژه مبتنی بر Lan یا امثال آن ندارد ممکن است اصلا نیازی نباشد که یک تحلیلگر پروژه آگاهی خاصی در مورد ابزارهای پیاده‌سازی و نرم‌افزارهای مورد استفاده در مرحله پیاده سازی پروژه داشته باشد.

کاری که تحلیلگر انجام میدهد بررسی نیازهایی که انجام پروژه قرار است آنها را مرتفع سازد و مستندسازی آنهاست.

آشنایی با ابزارهای مهندسی نرم‌افزار برای یک تحلیلگر تا حد مدلسازی اولیه (مثلا آشنایی با نمودارهای Use Case و اصول طراحی آنها) کافی است. بقیه کار با طراح پروژه است که نتایج کار تحلیلگر را تحویل گرفته و سیستم را طراحی میکند.

[faramarz_s]

ممکن است اصلا نیازی نباشد که یک تحلیلگر پروژه آگاهی خاصی در مورد ابزارهای پیاده‌سازی و نرم‌افزارهای مورد استفاده در مرحله پیاده سازی پروژه داشته باشد.

جناب کرامتی کارفرما از من هر دو کار فوق را خواسته و من بر اساس خواست او لازم است که تحلیل سیستم را خودم انجام بدهم .
منتها وقت دارم (من وقت آموزشم نگذشته! :wink: :قهر: :oops: :flower: )
مرا کمک کنید .3 ماه وقت دارم . :)

آشنایی با ابزارهای مهندسی نرم‌افزار برای یک تحلیلگر تا حد مدلسازی اولیه (مثلا آشنایی با نمودارهای Use Case و اصول طراحی آنها) کافی است

احسنت سوالات من دقیقا در این محدوده است.

حساب تحلیلگر و طراح و برنامه نویس و ... از هم جداست.


بقیه کار با طراح پروژه است که نتایج کار تحلیلگر را تحویل گرفته و سیستم را طراحی میکند.

کاملا موافقم و اتفاقا در این زمینه هم تجربه کاری یک پروژه چند میلیونی دارم.

[h_rezaei]

در جواب سوالات دوست عزیز فرامرز لب بوس!
انتخاب متدولژی بستگی به scope کاری ، زمان ، scale کار ، وا تفاقا کنترلر هایی مثل هزینه ، توانایی های تیم در دست و...دارد.متدولژی SSADM از آنجایی که Object Oriented نیست تقریبا منسوخ شده .متدولژی XP علاوه بر امتیازات خاص خود از سادگی و روانی خاصی برخوردار است که برای کارهایی که زمان و هزینه و .. کمتر در اختیار تحلیلگر است مناسب می باشد :wink:
چیزی که اکثرا مرسوم است :idea: تحلیلگران بسته به مقیاس کار ابتدا تمپلیت های متدولژی RUP رو برای خود Customize میکنندچون معمولا template های خود RUP برای کارهای متعارف بزرگ است.

حساب تحلیلگر و طراح و برنامه نویس و ... از هم جداست.

از آنجاییکه انجام عملیات تجزیه و تحلیل یک پروژه مبتنی بر وب تفاوتی با یک پروژه مبتنی بر Lan یا امثال آن ندارد ممکن است اصلا نیازی نباشد که یک تحلیلگر پروژه آگاهی خاصی در مورد ابزارهای پیاده‌سازی و نرم‌افزارهای مورد استفاده در مرحله پیاده سازی پروژه داشته باشد

خیر!
درست است که چیزی که تحلیل گر به عنوان خروجی فاز تحلیل ارائه می ده اساس کار طراحان و پیاده سازان رو تشکیل میده ولی یک تحلیلگر می بایست عوامل محدود کننده خود را به عنوان مفروضات مساله بپذیرد . و از ابتدا عواملی مثل بودجه موجود و توانایی های تیم را در نظر بگیرد . مثلا اگر تیم برنامه نویسی که قرار است تحلیل شما را پیاده سازی کنند به یک زبان غیر شی گرا مسلط باشند یا به هر دلیلی قرار نیست برنامه Object Oriented پیاده سازی شود گزینه مناسب احتمالا SSADM خواهد بود و سراغ RUP رفتن وقت و انرژی شما را بیش از حد تلف خواهد نمود .و بر عکس.
در نظر گرفتن جزییات زمان Deployment و implement خصوصا در متدولژی هایی از قبیل RUP که ماهیت Iterative دارند فوق العاده حائز اهمیت است .
در مورد ابزار ها هم بسته به این دارد که چه قسمتهایی را قرار است به طور مکانیزه و سیستماتیک انجام بدی
مثلا مدیریت تیم ، کنترل پروژه ، مدیریت گزارشات و اسناد (document management) مدیریت امکان سنجی ، مدیریت نازسنجی ، مدیریت طراحی ، مدیریت پیاده سازی ، مدیری تست و....
دقت داشته باش که ابزار پیاده سازی با ابزار مدیریت پیاده سازی یکی نیست. همینوطور در مورد طراحی و تست و deployment , ......
البته بهتره سوالهای فوق هر کدام در تاپیکی جداگانه(بر اساس قوانین سایت) ذکر بشه که سر فرصت مورد بحث و مناقشه قرار بگیره.
:flower:

[faramarz_s]

من از پاسخ شما تشکر می کنم.اما حقیقتش جواب دقیق هیچکدام از سوالات من داده نشد.! :cry:
:خیلی متعجب: بابا
1- Rational Rose بهتره برای این تحلیل پروژه وب سایت یا Visio ؟(من 98 اولی و 2002 دومی را نصب کرده ام)
2- دو تا کتاب UML موجود در بازار را خریده و دارم Concurrent مطالعه می کنم.
3- چشم در مورد موضوعات تئوریک فوق تاپیک جدا باز می کنم.

فقط اندکی تندتر کارام جانم می رود(پروژه اش 20 میلونه :پیاده سازی MIS مبتنی بر وب سازمانی از نهادهای انقلابی :سکوت: اول مرداد شروع میشه :? )
جناب کرامتی بحث را با نظرات خود داغ بفرمایید :flower:

[h_rezaei]

XDE , ROSE 2003
visio خیلی مناسب نیست (ضعیفه)
اینم لیست ابزار های رشنال (سیستمم نمی دونم چرا قاط زده صبح کاملش می کنم )
Team Unifying Platform
IBM Rational®RequisitePro®
Rational Unified Process
Rational TestManager
Rational ProjectConsole
Rational ClearQuest
Rational ClearCase
Developer Tools
Rational Rose
Rational QualityArchitect
Rational PurifyPlus
Rational Quantify
Rational PureCoverage
Test
TestManager
Test Studio

Rational Process Workbench

[faramarz_s]

اینها به اصطلاح Add-In ها هستند؟یا ...

[h_rezaei]

نه عزیز ،ADD In چیه اینا هر کدوم یه CASE TOOLS هستن .
شاید اگه بخوای پک کامل Suite رو تهیه کنی 8-9 تا CD بشه (هر سویت تقریبا 600-700 مگا بایته )
حدود 30 تا TOOLSهست که ما فقط ROSE رو می شناسیم :(

[faramarz_s]

خب بطور تخصصی کدام مناسب تحلیل وب سایته؟

[h_rezaei]

:!:

[h_rezaei]

وب سایت رو که تحلیل نمی کنن!
شما یه business داری که اون رو می خوای تحلیل کنی فقط این رو توی تحلیلت لحاظ می کنی که سولوشن شما باید Web Based باشه .
حالا از کدوما بخوای استفاده کنی دست خودته . می تونی از همش یا هیچ کدوم . بستگی داره چقدر میخوای کار ساخت یافته و اصولی باشه .
الان باید برم سر فرصت توضیح می دم .

[faramarz_s]

تشکر.روی جواب شما حساب باز کرده ام.
:oops: :wink:

[faramarz_s]

حالا از کدوما بخوای استفاده کنی دست خودته . می تونی از همش یا هیچ کدوم

بالاخره یه حسابی داره
مثلا اولی برای فلان کاره دوم برای ... و....
نمی شه که همش عین هم باششه.
یا مثلا مکمل هم هستند؟

[h_rezaei]

بله هر کدوم برای یه کاریه .هر کدوم برای یه فازه
مثلا برای requirement management از Requisite Pro یا برای تست از Test Studio یا برای سنجش و کنترل و Tracking
وضعیت پیشرفت پروژه از Clear Quest و ......
در ادامه سعی می کنم دقیقا بگم هر کدوم لز ابزارها چه کاری رو انجام می دن و به چه دردی می خورن (به شرطی که این شبکه لعنتی مشکلش حل شه از صبح الاف شدم :cry: )

[faramarz_s]

لب ساقی بوس آقای رضایی مشکل شبکت هم حل میشه :kiss:

[h_rezaei]

لبش بوسیدیم ! :kiss:
قدح نوشیدیم! :oops:
حرفت نیوشیدیم! :flower:
ولی هنوز..... :cry:

[Inprise]

سلام؛


دوست عزیز بدون اینکه بیهوده وقتم/وقتت رو تو پیچ و خم های متدها/ادبیات مهندسی نرم افزار بگیرم ، جوابی که فکر میکنم به درد تو میخوره رو عرض میکنم

الف. درک نیازها ( Requirement Gathering )
باید نیازهای سیستم رو بدون پیش داوری درک کنی . حالا برای شروع دیره . اگر وقت و مجال مناسبی بود ، استفاده از caliberRM بورلند رو توصیه میکنم . لازم نیست "مهندس نرم افزار" باشی یا به طور جدی و مفهومی Unified Process رو درک کنی . کما اینکه 99 درصد کسانیکه به خوبی مشتق میگیرن ، مفهوم عمیق حد رو درک نکردن

ب. ایجاد Use Case و Collaboration و Component
با توجه به نیازهای سیستم سعی کن بدون درگیر شدن تو پیچیدگیهای متدهائی مثل RUP ، خیلی ساده و راحت ، قطعاتی که قرار است به نیازها پاسخ بدن رو به صورت معنادار در قالب نمودارهای ذکر شده کنار هم بچین

ج. تولید Vision
بدون توجه به آنچه بصورت متدیک مرسوم است ، سعی کن به هر ترتیبی میتونی به مشتری بفهمونی قرار است با چی مواجه بشه و این ، چه فوائدی براش داره . ( اینکه او این سیستم رو سفارش داده پس حتما میدونه فوائدش رو کافی نیست )

د. رسما" Implementation
حالا الگو ها رو بده به تیم توسعه ! بیخیال متد ! سه ماه که هیچ ، شما سه سال هم وقت بگذاری ، برای اون نهاد انقلابی ، در قالب تیم های طراحی و توسعه نرم افزاری که همگی مشخصاتشون رو میدونیم ، حتی پروتو تایپ شِمای RUP هم تولید نمیشه چه برسه به Web Application ! :)

خیالت رو راحت کنم : برنامه رو با دات نت ، ترجیحا" وی بی دات نت بنویسید/بنویسند . بیخودی خودت رو درگیر علمی که کسب دانش "عملیاتی" ش چند سالی طول میکشه و صرفا" اصطلاحات و الفاظ و برخی ادا و اصولها ( = قرتی بازی ) ش امروزه خیلی متداوله و مثل نقل و نبات تو دهن اهالی IT میچرخه نکن . البته میتونی این توصیه دوستانه رو قبول نکنی و تو چاهی بیفتی که بیرون اومدن ازش واقعا مشکله :)


----

برای ایجاد مدلها و تولید Class Diagram ها از بورلند توگدر استفاده کن . نسخهء دات نت این نرم افزار بطور کامل با VS .NET مخلوط میشه و روند توسعهء مبتنی بر دات نت رو سریعتر میکنه . میتونی نسخه کاملش رو همینجا تهیه کنی .

موفق باشی

[faramarz_s]

:wink:

[faramarz_s]

در هر صورت نظر شما کاملا منطقی است و حداقل برای بنده کاملا Practical بنابراین چند سوال: :?:

[faramarz_s]

به نظر شما مرحله الف را با چند فرم پیش ساخته به علاوه چند صفحه مکتوبات تئوریک قابل اجرا هست؟

استفاده از caliberRM بورلند رو توصیه میکنم

این کارها را دستی انجام بدهم زودتر انجام نمی شود تا یاد گیری نرم افزار و ....

[h_rezaei]

من فکر می کردم یه بحث علمی رو دارم دنبال می کنم نه پروسه مخ زنی جند تا ....به کمک اصطلاحات دهن پر کن :roll:
بد نیست یه سری به white paper های رشنال بزنید ببینی چند تا از پروژهای واقعی و بزرگ بر اساس متدلوژی های نرم افزاری از قبیل RUP ,XP,... تحلیل شده اند و چه میزان انرژی تیم توسه دهنده بر این قسمت گذشته شده (قانون معروف 80-20 )

[SIAMAKSALIMY]

آقا در مورد Rational Quantify هیچ کسی مطلب نداره . اینترنتو زیر و رو کردم اما دریغ از یه منبع فارسی .
مرسی .

[SIAMAKSALIMY]

آقا در مورد QUANTIFY ‌هم مطلب ارائه کنید ، لطفا . یه چیزایی در موردش جمع آوری کردم اما خیلی مفید نیست و اگه دوستان سراغ دارند . لطف کنند .
متشکرم .