اگر قرار باشه هر کسي تو پروژه يه چيزي به فکرش برسه و اونو اجرا کنه که سنگ رو سنگ بند نميشه
هرکسي از طراح گرفته تا تستر بايد کارشو طبق الگوهايي که براش تعريف ميشه انجام بده و 100 البته از هنر خودشم براي بهترين حالت اجرا استفاده کنه
اما اگر بخواد تا يک ايده به ذهنش رسيد اونو اجرا کنه که پروژه از بين ميره
بله، هر کس باید مطابق الگویی که براش تعریف شده کار کنه، ولی باید در این کار تعامل مناسبی با سایر افراد داشته باشه. بخصوص که هر Iteration وقتی شروع میشه، بازخورد کار تمامی افراد تیم (طراح، تستر، برنامه نویس، و...) در Iteration قبلی، بر آن اثر میزاره.
طراح وظیفه مدیریت تکنیکی (نه تجاری یا مدیریتی) پروژه را برعهده داره، پس باید تعاملش با سایر اعضاء بیشتر باشه، هر اعضاء به وی به عنوان یک تکیه گاه مطمئن نگاه کنند. طراح نباید مانع از ابراز ایده های افراد شود. بلکه باید ایده ها را راهبری کند تا به آنچیزی که در Vision مدنظر قرار گرفته نزدیک شوند. برنامه نویس یا Tester ایی که ابتکار عمل و امکان بیان ایده هایش ازش گرفته شود، محصول خوبی هم تولید نمی کند! شما سعی می کنید نخبه ترین و بهترین افراد را برای تیم خودتان جمع آوری کنید، در هنگام استخدام به استعدادهای آنها و توانایی هایشان دقت می کنید، پس منطقی نیست که وقتی آنها را استخدام کردید، ایده و ابتکار عملشان را از آنها بگیرید، و از آنها انتظار داشته باشید که مثل یک ماشین بی فکر فقط ایده های شما را پیاده سازی کنند! اگر به آنها و ایده هایشان بها بدهید، و ایده های آنها را در کانال های مناسبی که می دانید به سود پروژه هست، هدایت کنید، محصول شما کیفیت بیشتری خواهد داشت. اعضاء تیم شما هم رضایت بیشتری خواهند داشت. یک طراح خوب باید مطمئن شود که اعضاء تیمش به طرح آماده شده و مسیری که طی می کنند اعتقاد دارند، و آن را کاملا درک می کنند. برای اینکه این اعتماد بوجود بیاد، طراح باید در تمامی مراحل کار اعضاء تیمش حضور داشته باشه، البته نه اینکه در کارهای تیم دائما دخالت کند، و حرف خودش را به کرسی بنشاند، بلکه با اعضاء تیم همراه باشد، نظراتشان را بشنوند، هر جا از وی راهنمایی خواستند، به آنها کمک کند، هر جا احساس کرد انتقادی از وی یا طرحش وجود دارد، دیدگاههای منتقدات را با رعایت انصاف بشنود، اشتباهات خودش را به راحتی قبول کند. این نوع رفتار باعث می شود که به مرور اعضاء تیم با نظرات و طرز فکر یکدیگر، بخصوص ایده های طراح بیشتر آشنا شوند، و توانایی های یک دیگر را بهتر بشناسند. در این صورت، طراح زحمت کمتری برای توجیه اعضاء تیم خواهد کشید، چون اعضا بیشتر با طرز فکر او آشنا هستند، و با یک توضیح مختصر هم متوجه منظور وی می شوند.

بنابراين طراحان بخش هاي مختلف (حتي طراحي و مدلينگ تست) وطيفشون اينه که تمام نقشه ها رو با دقت بکشن نه اينکه يه چيزي بگن و بقيه رو تو دردسر بندازن
از نظر من نمودارهای بسیار دقیق فقط زمانی واقعا کاربرد دارند که Implementer شما یک نرم افزار زبان نفهم باشد که باید همه جزئیات را برایش مشخص کرد، وگرنه کدهای بی کیفیت تولید می کند. اما برای اعضاء تیم باید به جزئیات نمودارها تا حدی پرداخته شود که برای اعضاء قابل درک باشد.