خوب با عرض پوزش بابات حرفهاي كه مي زنم اميدوارم كه دوستان حرف هاي من را بد برداشت نكنن
همانطور كه گفتم قدم اول متدولوژيه مگه اينكه نخواهيم حرفه اي كار كنيم راستيتش بارها ديدم كه دوستانم چه در اين فروم چه در جاهاي ديگه علاقه اي به اين موضوع ندارن و همچنان به روش ساخت كار خودشون استفاده مي كنند و فكر هم مي كنند حالا كه دارن از طراحي ديتا بيس استفاده مي كنند خيلي ديگه داردن درست پيش مي رن متاسفانه به خاطر اينكه ما آموزش هاي درستي نداريم و شركتهاي برنامه نويسي ما هم همش شده رانتخواري و اين حرف ها هنوز روش درست برنامه نويسي جا نيافتاده
دوستان تمرين كردن خوبه به شرطي كه در كنارش مطالعه هم باشه نه اينكه ما يك Beginning #C بخوانيم بعد حالا pro ديگه تمام شد و قضيه ميشه همين آش و همين كاسه و از متدهاي روز برنامه نويسي عقب بيافتيم يك نگاه به دنيا بندازين كلا از زمين تا آسمون روش هاي توليد نرم افزاراشون با ما فرق مي كنه


دوستان براي توليد نرم افزار ابتدا بايد متدولوژي را انتخاب كنيد
الان من 3 تا متدولوژي مي شناسم و مطالعه كردم
1-RUP
2-XP
3-متدولوژي مايكروسافت كه به نسبت ضيعفتر از 2 تاي اوليه است

شركت هاي ايران الان بيشتر از RUP استفاده مي كنند
و دنيا از بيشتر از xp كمي تفاوت دارن كه اينجا جاش نيست كه توضيح بدم
ولي بنده به شخصه xp را ترجيح مي دم يك روند كلي داره كه كمي توضيح توضيح مي دم (چون مورد علاقه ي منه توضيح مي دم پارتي بازيه)
در اين متدولوژي شما بايد ابتدا برنامه را چند بخش مجزا تبديل كنيد و براي هر يك از آنها يك داستان بنويسيم داستان واقعي كه قرار تو نرم افزار يا سايت ما اتفاق بيافته مثلا در مورد پروژه فروشگاه موبايل ما مي توانيم داستان فروش داشته باشيم يا داستان عضو گيري يا داستان ثبت كالا و غيره
حالا كه داستان ها را داريم بر اساس آنها كلاس ها و موجوديت ها را تجزيه تحليل مي كنيم يعني رفتار ها و خصوصيات و ظيفه هر كلاس را در مي آوريم در مورد رفتار هم اين را مثال بزنم كه ما ممكن 2 تا موجوديت از يك جنس داشته باشيم ولي رفتاري متفاوت داشته باشند كه ديگه نمي توان آنها را از يك كلاس پدر ارث برد مثلا ما يك فروشگاه فيلم داريم و موجوديت هاي مثل DIRECTOR ,actor,admin,user اينها همه انسانن و از يك جنس ولي رفتار actor,DIRECTOR با رفتار admin و user متفاوت است
خوب حالا قضيه pattern ها وسط مي آيد كه اينجا هم بگم ما دو نوع pattern داريم كه يكي كلي اند مثل pattern سه لايه كه يادم نمي ياد بهشون چي مي گفتند و بقيه pattern هاي هستند كه شما بر اثر نياز استفاده مي كنيد مثلا شما در نرم افزارتون به يك مشكل بر مي خوريد كه راحلي براش پيدا نمي كنيد مثلا يك نوع گردش اطلاعات در اينجا بايد بريد ببينيد كه آيا pattern ي هست كه مشكل شما را بر طرف كنه كه اين هم زماني اتفاق مي افته كه شما قبلا pattern ها را هم خوانده باشيد

فكر كنم تا اينجاشم زيادي جسارت كردم من خيلي كوچيكتر از اين حرفام اميدوارم كه حرفهاي من را فقط يك درد دل ساده ببينيد