View Full Version : همکاران سیستم، چیست؟ چه می کند؟ سرمایه چند میلیاردی اش از کجاست؟ آیا ما هم می توانیم؟
iman_pc_love
دوشنبه 24 خرداد 1389, 19:13 عصر
همیشه دوستانمان در همین فروم گله از این دارند که برنامه نویسی و کارهای نرم افزاری در کشورمان ایران کلاً شغل محسوب نمیشه، درآمد نداره و راضی نیستند، و ...
البته نا گفته نماند که من هم جزء همین دسته از دوستان هستم. حالا دلیلش را نمی دانم، ناآگاهی، یا هر چیز دیگه.
ولی از قدیم شرکتی (همکاران سیستم) را میشناختم که کارهای نرم افزاری انجام میداد، خوب اون موقع ها چشم و گوشم باز نبود، ولی حالا این سوال برایم پیش آمده که چطور چنین شرکتی که تو بورسه و سهامی عامه و سرمایه چندین میلیاردی داره و 900 نفر پرسنل داره و .... از طریق طراحی نرم افزار آنهم در کشورمان ایران به این موفقیت رسیده. مگه آنها چه می کنند؟ اصلا چرا مثلا از بین این همه افرادی که در این سایت هستیم و کمو بیش کارهای نرم افزاری انجام می دیم حتی فکرمان هم در رویاهایمان به تاسیس چنین شرکتی نمی رسد؟
از بین کسانی که اینجا هستیم اکثرا که ازشان می پرسیم از برنامه نویسی که درآمدی ندارید، پس چرا ادامه می دهید؟ همه می گویند برنامه نویسی و ... برای ما علاقه است و عشق است و از این حرفها.
اشکال کار کجاست؟
خواهشم این است که بزرگان انجمن هم در این گفتگو شرکت کنند، تا بقیه از نظراتشان استفاده کنند.
kivoon
دوشنبه 24 خرداد 1389, 19:44 عصر
سید
iman_pc_love (http://barnamenevis.org/forum/member.php?u=22061)
از این تاپیکی که زدی خیلی ممنونم
بله برنامه نویسی عشق ماس
چونکه این شرکت ها شناخته شده هستن مردم به طرف اینا کشیده می شن تا کسایی مثل ما . شایدم بخاطر اینه که مردم هنوز به ما اعتماد ندارن به این شرکت ها اعتماد دارن و کار خودشونو به دست اونا می سپارن (مثل نرم افزار هلو . که یکی از ما هم می تونه یه نرم افزار مثل هلو و شایدم از هلو بهتر بنویسه)
مثله مهم همون اعتماده
یه هکایت از یکی از دوستان که ربطی به نوشتم نداره شایدم ربط داشته باشه
http://img2.img98.com/out.php/i36691_programmerspoetry.jpg
همینطور که می دونید، این روزها آخرین روزهای سال تحصیلی هستند و روزهایی که بیشترین فشار درسی به دانش آموز میاد. یه روز توی کلاس فیزیک دبیر فیزیک به ما گفت که اگه میخواید که در نمره دهی بهتون ارفاق کنم، باید کار عملی بیاورید. بعد از یکی - دو هفته تعدادی از بچه های کلاس کارهایی رو آوردن و به معلم دادن. تا این که معلم ما گفت که آخرین وقت برای آوردن کار عملی پنجشنبه هست.
من خیلی به موضوع اهمیت ندادم و به خودم گفتم یه چیزی جور میکنم و میارم. تا اینکه چهارشنبه شد و ما کاری نکردیم. حدود ساعت 12 شب بود که یادم به کار عملی فیزیک افتاد. تو اون وقت هیچ کاری نمی تونستم کنم. تا این که بعد از اندکی فکر کردن با خودم گفتم یه برنامه ساده بنویسم که تعدادی از فرمول های ابتدایی فیزیک اول دبیرستان توش خلاصه شده باشه و به معلم تحویل بدم.
خلاصه ما ساعت حدود 1 شب دست به کار شدیم. بعد از 2 ساعت کار تموم شد (یعنی حدود ساعت 3). بعد از اون برنامه رو Compile کردم و سریع ریختم رو فلش و خوشحال گرفتم خوابیدم. ساعت 7 از خواب بیدار شدم و ساعت 7:30 خودم رو به مدرسه رسوندم. زنگ اول فیزیک داشتیم. معلم وارد کلاس شد و بعد از چند دقیقه من پیشش رفتم و موضوع رو بهش گفتم. در جواب بهم گفت : «این هم خوبه به عنوان یه کار؛ ولی اگه یه کار عملی و دستی درست میکردی خیلی بهتر بود.» من بهش گفتم تا بریم توی اتاق سمعی و بصری و برنامه رو بهت نشون بدم، ولی قبول نکرد. اصلا هیچ اهمیتی به کار من نداد. انگار نه انگار. تا اون روز هیچ وقت تا این حد اعصابم به هم نریخته بود. واقعا هیچ کس برای برنامه نویس ها احترام و اهمیتی قائل نیست و کار اونها یک کار بیخود میدونه.
واقعا این طرز فکر ناشی از بی فرهنگ و عدم توجه به تکنولوژی های جدید هست. آیا روزی خواهد آمد که همه مردم ارزش کار برنامه نویس ها رو بدونن و به کار اونها اهمیت بدن؟؟؟!!! (به امید آن روز ...)
اون برنامه این رو که دربارش براتون صحبت کردم رو می تونید از ایــنجـا (http://parsaspace.com/files/0345028884/physics_equations.exe.html) دانلود کنید.
نوشته شده توسط محمد مهدی صمصامی (mahdivisual@gmail.com)
Mamdos
دوشنبه 24 خرداد 1389, 21:37 عصر
فرق مهم همکارانسیستم با اکثر شرکتهای نرم افزاری این است که «مدیریت قوی» دارد. جالب است بدانید که هیچ کدام از مؤسسان همکارانسیستم کامپیوتر نخوانده بودند! علت اصلی رشد این شرکت، تفکر مدیریتی و نه فنی آن است. بیشتر شرکتهای نرمافزاری اصلاً به بخش مدیریتی کار اهمیت نمیدهند و فکر میکنند موفقیت تنها به کار فنی خوب و برنامهنویسی قوی بستگی دارد.
بخشهایی از این «مدیریت قوی» به شرح زیر هستند:
۱. تمرکز آنها از ابتدا روی خدمت باکیفیت دادن به مشتری (و نه صرفاً پروژه گرفتن و پول در آوردن) بود. آنها میدانستند که رابطهشان با مشتریها باید برد-برد باشد نه این که نرمافزار را به مشتری قالب کنند و پول خود را بردارند، چون آبرویشان در بازار و ایجاد رابطه و همکاری بلندمدت (به جای تکپروژه) برایشان اصل بود.
۲. آنها درآمدشان را برای گسترش کارشان سرمایهگذاری میکردند و پول را برای خودشان برنمیداشتند. جالب است بدانید که همکارانسیستم تا ۱۲ سال بعد از تأسیس سودآور نبود ولی الان ۹ میلیارد تومان (http://www.systemgroup.net/web/guest/home?p_p_id=101_INSTANCE_hPlR&p_p_action=0&p_p_state=maximized&p_p_mode=view&p_p_col_id=column-3&p_p_col_pos=4&p_p_col_count=16&_101_INSTANCE_hPlR_struts_action=%2Ftagged_content %2Fview_content&_101_INSTANCE_hPlR_redirect=%2Fweb%2Fguest%2Fhome&_101_INSTANCE_hPlR_assetId=212473) (به ازای هر کارمند ۱۰ میلیونتومان) سود خالص سالانه دارد. نقل از آقای نظاری رئیس هیأت مدیره و جزو مؤسسان اولیه:
از نظر فرهنگی نیز بسیاری تصور میکنند درآمد آن چیزی است که به خانه میبرند و مدیر موفق کسی است که بتواند خانوادهی خود را منتفع کند. در صورتی که شرکت همکارانسیستم برای دوام معمولاً بیشتر از ۸۰٪ درآمد خود را درون شرکت هزینه کرده است و با ۲۰٪ باقیمانده تنها میتوان گفت جبران حقوق مدیران را کرده است و حتی تا ۲ سال پیش نیز مدل ما همین بوده است. تفکر ما همیشه ورود پول به شرکت برای بالا بردن قدرت اقتصادی شرکت بوده، نه تقسیم آن برای بردن به خانه.
۳. همکارانسیستم، در رشد خود «سیستمی» عمل میکند، یعنی بدون افزایش تواناییهای مدیریتی خود، حضورش را در بازار گسترش نمیدهد؛ چون میداند که در این صورت رشدش حبابی و ناپایدار خواهد بود. بیشتر شرکتهای ما با حرص زدن فقط به دنبال مشتری و پروژهی بیشتر هستند بدون این که زیرساخت آن را در شرکت خود فراهم کنند. صبر داشتن، کار بلندمدت و حرص نزدن از ویژگیهای مدیریتی همکارانسیستم است.
۴. همکارانسیستم در به وجود آوردن یک محیط دوستانه و در عین حال فرهنگ انتقاد در داخل شرکت خود جدی بوده. نقل از یک مصاحبهی دیگر آقای نظاری:
مكتوب وجود دارد كه ما با ۷۰۰ نفر همكارمان رودرو صحبت مي كنيم و توافق مي كنيم كه چقدر دريافتي داشته باشند . اصلا اين امر براي شما قابل تصور است كه ما براي هر كس با جزئيات نقاط قوت و ضعفش را بنويسيم . آنها هم مي نويسند كه اشكالات شركت چيست؟ ما در همكاران سيستم اين گونه به جمع بندي مي رسيم .
۵. همکارانسیستم به نیروی انسانی خود بسیار اهمیت میدهد و علاوه بر قابلیت فنی، به تطابق ویژگیهای شخصیتی آن فرد با فرهنگ همکارانسیستم هم توجه میکند. پاسخ آقای نظاری به سؤال اول صفحهی دوم این مصاحبه (http://www.systemgroup.net/c/document_library/get_file?folderId=13546&name=DLFE-1804.pdf) را در مورد شیوهی جذب نیرو بخوانید.
۶. همکارانسیستم جاهطلب است، هیچ وقت به اندازهی فعلی خود راضی نبوده و همواره به دنبال رشد پایدار (نه حبابی) بوده. علامت این موضوع را میتوان در نکتهی شمارهی ۲ نیز دید. آنها از مشاوران بیرونی استفاده میکنند و مرتباً به دنبال بهبود خود در همهی زمینهها هستند. بیشتر شرکتهایی که من دیدهام دیدشان کوتاهمدت بوده و فقط به پروژهی بعدی فکر میکردند در حالی که همکارانسیستم به وضوح جاهطلبی بلندمدت دارد.
۷. مدیران همکارانسیستم هیچ وقت از شریک کردن دیگران در مدیریت و مالکیت شرکت نترسیدهاند. الان سهم مؤسسان اولیه از مالکیت شرکت کمتر از ۱۰ درصد است و فعالانه در حال شناسایی استعدادهای جدید برای افزودن به هیأت مدیره هستند.
۸. تواضع جالبی در مواضع همکارانسیستم دیده میشود. هیچ وقت ندیدهام آنطور که مُد شده از اوضاع شکایت کنند و معمولاً اشتباهات خود را میپذیرند. حتی محدودیت توانایی خود را هم قبول دارند و علناً گفتهاند که فعلاً توانایی گرفتن پروژههای بزرگی مثل نظام جامع مالیاتی را ندارند و این پروژه را باید خارجیها انجام دهند. الان هم به دنبال کار در خارج از کشور هستند تا تجربهی پروژههای خیلی بزرگ را پیدا کنند.
توضیح: من این اطلاعات را با خواندن مصاحبههای مختلف آقای نظاری (رئیس هیأت مدیرهی همکارانسیستم و از مؤسسان آن که لیسانس مدیریت از دانشگاه تهران دارد)، یک گزارش که همکارانسیستم برای بورس تهیه کرده بود (و در سایت بورس اگر بگردید پیدا میشود) و مطالعاتی که خودم در مورد مدیریت داشتم پیدا کردهام و هیچ وقت با همکارانسیستم سر و کار نداشتهام یا کارمندشان نبودهام.
مصاحبههای مربوطه را میتوانید در سمت چپ صفحهی اول وبگاه همکارانسیستم (http://www.systemgroup.net/web/guest/home) زیر قسمت «مسیر موفقیت همکارانسیستم» بخوانید. این مصاحبهها واقعاً جالب هستند و به آدم دید میدهند. به خصوص خواندن تاریخچهی شرکت آنها جالب است (آنها با سه نفر و یک کامپیوتر در سال ۱۳۶۶ شروع کردند و الان ۹۰۰ نفر کارمند، ۹ میلیارد تومان سود خالص سالانه و چندهزار مشتری دارند و از معدود شرکتهای نرمافزاری هستند که در شرایط رکود هم دارند به سرعت رشد میکنند). من مطمئنم هر شرکت دیگری در ایران این اصول را رعایت کند موفق میشود. اگر یک شرکت تأسیس میکنید حتماً به فکر مطالعه در مورد مدیریت، مشاوره با خبرگان مدیریتی و حتی استخدام یک نفر که با مدیریت آشنا باشد باشید.
آقای نظاری یکبار برای یک جشنوارهی کارآفرینی به دانشگاه ما آمده بود و صحبت میکرد. میگفت که وقتی ما کار را شروع کردیم کارآفرینی امری مذموم و معادل پولپرستی و سرمایهداری بود! و میگفت قدر الان را که کارآفرینی توسط همه تشویق میشود بدانید. یک نمودار هم به ما نشان داد از روند رشد نیروی انسانی همکارانسیستم. آنها در دههی هفتاد به شدت روی جذب نیروی انسانی سرمایهگذاری کردند بدون این که سود زیادی داشته باشند. با فاصلهی چند سال، سود آنها نیز روندی شبیه روند جذب نیروی انسانیشان پیدا کرد (نمودار سود را هم به ما نشان داد). مهم این بود که آنها این دید را داشتند که به جای این که درآمدشان را بخورند و با آن خوش بگذرانند، برای سالهای بعد سرمایهگذاری کنند.
iman_pc_love
سه شنبه 25 خرداد 1389, 10:12 صبح
ممنون از توضیحات خوبتون. منم خودم یه اطلاعاتی از این شرکت داشتم و مصاحبه هایی که شما فرمودید را قبلاً خوانده بودم. اینکه مدیریت همکاران سیستم قوی بوده که به اینجا رسیده درست و تمام فرمایشات شما متین ولی منظور من بررسی این موضوع به این شکل نبود، بلکه یه بررسی ریز تر و جزئی تر لازم داشتم که ببینیم اینها دقیقا چه می کنند؟ به قولی چه می فروشند. آیا با همان چند ده برنامه مدیریتی و حسابداری که نوشتند سود خالص 9 میلیاردی در سال دارند؟ اصلا شما ببینید 950 نفر نیرو دارند. خوب اگه میانگین به آنها ماهی 700 تومان بدهند سالانه میشه 8 میلیارد + کلی خرج و مخارج دیگه + 9 میلیارد سود خالص، یعنی باید درآمد کل آنها در سال 20 میلیارد باشه دیگه؟ خوب چطور این عملی میشه؟ شما می توانید یک سناریو برای این موضوع بنویسید؟
من نمی خواهم بگم دروغه ها، منظورم اینه که تشریح کنیم ببینیم چطور میشه مثلا همچین درامدی داشته باشند، آن هم که 80% فعالیتشان با بخش خصوصی است. آن هم در ایران. آن هم در بخش نرم افزار
در آخر هم میخام یه بررسی داشته باشیم که آیا جوانانی مثل ما، در این دوره می توانیم مثل آنها شروع به کار کنیم؟ اصلا فرض کنید، همین الآن یه تیم مثلا 5 نفره با توان فنی کافی، تشکیل بدیم، اونم تو یه دفتر کار نزدیک هم کار کنیم، اونم با پشتیبانی مالی، به طوری که مثلا تا 2 سال نیازی به درآمد و پول برای خوردن نداریم. خوب چه کاری از دستمان بر می آید، چه کنیم؟ راهمان در آینده چیست؟ لطفا راجع به این قسمت به طور کلی صحبت نشود، آنهایی که تجربه دارند، سرنوشت این 5 نفر را در بدترین، بهترین، متوسط حالت بررسی کنند.
Asad.Safari
سه شنبه 25 خرداد 1389, 14:32 عصر
شرکت های بزرگی که در ایران به اصطلاح به عنوان غول نرم افزاری هم شناخته می شوند بیشتر با زدو بند و ساخت و پاخت با سازمان های دولتی رشد کرده اند و عظمت را از این طریق بدست آورده اند و نه از طریق نرم افزار های بسیار عالی . البته این زدو بند هم عرضه می طلبد که من به همه کسانی که از این طریق رشد کرده اند تبریک عرض می کنم .
البته هیچکدام یک از آنها حتی در سطح خاورمیانه هم مطرح نیست و فقط در داخل کشور شناخته می شوند , شاید بعضی از این سازمان ها چند صد نفر نیروی کار داشته باشد و دبده و کبکبه , ولی خروجی آنها چیست ؟ ]
موفق باشید
zizi_zizi69
سه شنبه 25 خرداد 1389, 14:45 عصر
راه موفقیت:
نوشتن نرم افزار برای شرکت های و وزارتخانه ها و ادارات دولتی،
داشتن افرادی برای نفوذ و فروش نرم افزارها در این محل ها،
بنایراین این در امدهای کلان همه از بودجه این وزارت خانه ها تامین میشه کسی هم زیاد دلش نمی سوزه چقدر بابت اون هزینه بشه.اگر بودجه اش باشه هر چه بیشتر بهتر
درآمد پشتیبانی هم مادام العمر
mahdi68
سه شنبه 25 خرداد 1389, 14:52 عصر
شرکت های بزرگی که در ایران به اصطلاح به عنوان غول نرم افزاری هم شناخته می شوند بیشتر با زدو بند و ساخت و پاخت با سازمان های دولتی رشد کرده اند
این مسئله تو همه دنیا صادق هست شرکت هایی مثل اوراکل و گوگل و مایکروسافت و یاهو و ... هم با دولت هاشون زد وبند دارن و این موضوع مخصوص کشور ما نیست
Mamdos
سه شنبه 25 خرداد 1389, 16:14 عصر
فکر کنم طرز فکری که پشت برخی از ارسالهای دوستان هست یکی از عوامل عقبماندگی صنعت نرمافزار ماست. همانطور که iman_pc_love اشاره کرد اکثر مشتریان همکارانسیستم خصوصی هستند و طبق قانون تجارت و از سود خودشان اداره میشوند، بنابراین بودجهی بیحساب ندارند که بدهند و برایشان کیفیت نرمافزار و خدمات مهم است چون مستقیماً روی سودشان تأثیر میگذارد. اتفاقاً یکی از عوامل موفقیت همکارانسیستم این است که زیاد خودش را درگیر سازمانهای دولتی نکرده چون کار با این سازمانها معمولاً بسیار پردردسر است.
ممنون از توضیحات خوبتون. منم خودم یه اطلاعاتی از این شرکت داشتم و مصاحبه هایی که شما فرمودید را قبلاً خوانده بودم. اینکه مدیریت همکاران سیستم قوی بوده که به اینجا رسیده درست و تمام فرمایشات شما متین ولی منظور من بررسی این موضوع به این شکل نبود، بلکه یه بررسی ریز تر و جزئی تر لازم داشتم که ببینیم اینها دقیقا چه می کنند؟ به قولی چه می فروشند. آیا با همان چند ده برنامه مدیریتی و حسابداری که نوشتند سود خالص 9 میلیاردی در سال دارند؟ اصلا شما ببینید 950 نفر نیرو دارند. خوب اگه میانگین به آنها ماهی 700 تومان بدهند سالانه میشه 8 میلیارد + کلی خرج و مخارج دیگه + 9 میلیارد سود خالص، یعنی باید درآمد کل آنها در سال 20 میلیارد باشه دیگه؟ خوب چطور این عملی میشه؟ شما می توانید یک سناریو برای این موضوع بنویسید؟
من نمی خواهم بگم دروغه ها، منظورم اینه که تشریح کنیم ببینیم چطور میشه مثلا همچین درامدی داشته باشند، آن هم که 80% فعالیتشان با بخش خصوصی است. آن هم در ایران. آن هم در بخش نرم افزار
در آخر هم میخام یه بررسی داشته باشیم که آیا جوانانی مثل ما، در این دوره می توانیم مثل آنها شروع به کار کنیم؟ اصلا فرض کنید، همین الآن یه تیم مثلا 5 نفره با توان فنی کافی، تشکیل بدیم، اونم تو یه دفتر کار نزدیک هم کار کنیم، اونم با پشتیبانی مالی، به طوری که مثلا تا 2 سال نیازی به درآمد و پول برای خوردن نداریم. خوب چه کاری از دستمان بر می آید، چه کنیم؟ راهمان در آینده چیست؟ لطفا راجع به این قسمت به طور کلی صحبت نشود، آنهایی که تجربه دارند، سرنوشت این 5 نفر را در بدترین، بهترین، متوسط حالت بررسی کنند. یک سری از این موارد جزئی (آمارهای شرکت، کارهایی که میکنند و محصولاتشان و صورتهای مالی) در گزارشی که سال ۸۶ به بورس دادهاند آمده که البته آمارش یک کم قدیمیه (اون موقع سودشون به جای ۹ میلیارد، ۴ میلیارد بود):
http://www.seo.ir/Portals/44fa7561-56f7-47e4-a228-477ca071e439/BazareAvvalieh/Bayanieh/hamkaran%20B%20034.pdf (فقط حواستون باشه که حجمش ۲۰ مگابایته!)
به نظر من این که یک شرکت نرمافزاری در ایران چنین درآمدی داشته باشه خیلی عجیب نیست (که تازه از این نظر تقریباً تک هست و هیچ شرکتی به جز دو سه تا غول دولتی مثل دادهپردازی و خدمات انفورماتیک اصلاً در این حد و حدود نیست، مثلاً هیچ شرکت نرمافزاری خصوصی دیگهای وجود نداره که بالای ۲۰۰ نفر کارمند داشته باشه) چون این درآمد در مقایسه با کشورهای پیشرفته خیلی هم کمه. شما نگاه کنید، هر شرکت متوسط و بزرگی که سودش براش مهم باشه، نیاز به نرمافزارهای گرانقیمت داره تا بتونه سرپا بمونه. مثلاً پتروشیمیها، سیمانها و فولادها که تعدادشون هم زیاده تقریباً همگی مشتری همکارانسیستم هستند. خب اینها روی هم چندین میلیارد دلار درآمد دارند. به نظر شما اگر از این چند میلیارد دلار، ۲۰ میلیون دلار صرف نرمافزار بکنند عجیبه؟ این نرمافزارها که فقط حسابداری ساده نیستند. نرمافزارهای مدیریت کسب و کار و ERPها اتفاقاً همه جای دنیا خیلی بازار بزرگی دارند و خیلی هم سودآور هستند. شرکتهایی مثل اوراکل و سَپ از همین راه غول شدند. جایی خوندم که بازار ERP دنیا ۴۶ میلیارد دلار ارزش داره. ایران هم ۰٫۶٪ اقتصاد دنیا هست. حتی اگر ۰٫۳٪ هم بود، به ایران ۱۴۰ میلیون دلار میرسه که از ۲۰ میلیون دلار فروش تخمینی همکاران سیستم خیلی بیشتره.
من توی یکی از مصاحبهها خوندم که ۵۰۰۰ مشتری داشتند (که الان فکر کنم بیشتر هم شده باشه). خب شما تصور کنید که هر سال بتونند از هر مشتری ۴ میلیون تومان بگیرند، میشه ۲۰ میلیارد.
Asad.Safari
سه شنبه 25 خرداد 1389, 16:57 عصر
این مسئله تو همه دنیا صادق هست شرکت هایی مثل اوراکل و گوگل و مایکروسافت و یاهو و ... هم با دولت هاشون زد وبند دارن و این موضوع مخصوص کشور ما نیست
نمونه بیارید که اونها زدو بند کردند و یه چیز مزخرف دادند بیرون ؟!
Mamdos
سه شنبه 25 خرداد 1389, 17:33 عصر
نمونه بیارید که اونها زدو بند کردند و یه چیز مزخرف دادند بیرون ؟! شما با نرمافزارهای همکارانسیستم کار کردید؟ مطمئنید مزخرف هستند؟ خدمات پشتیبانی و نگهداریشون چطور؟
FastCode
سه شنبه 25 خرداد 1389, 17:40 عصر
شما با نرمافزارهای همکارانسیستم کار کردید؟ مطمئنید مزخرف هستند؟ خدمات پشتیبانی و نگهداریشون چطور؟
تایید میشه.
mahdi68
سه شنبه 25 خرداد 1389, 17:41 عصر
نمونه بیارید که اونها زدو بند کردند و یه چیز مزخرف دادند بیرون ؟!
من کی گفتم محصول مزخرفی بیرون دادند ؟؟؟ اخیرا اخباری منتشر شد که همکاری گوگل با دولت ها برای در اختیار قرار دادن اطلاعات شخصی کاربران فاش میکرد .
Mamdos
سه شنبه 25 خرداد 1389, 21:41 عصر
شما با نرمافزارهای همکارانسیستم کار کردید؟ مطمئنید مزخرف هستند؟ خدمات پشتیبانی و نگهداریشون چطور؟تایید میشه.با نرمافزارها و خدمات شرکتهای مشابه خارجی (مثلاً فروشندگان خارجی ERP) مقایسه کردید؟ چون اگر معیارهاتون رو به اندازهی کافی بالا گرفته باشید به هر چیزی میشه گفت مزخرف.
morrning
سه شنبه 25 خرداد 1389, 22:03 عصر
بنده با نرم افزار هاشون کار کردم البته نه همشون ولی در حد پولی که میگیرن واقعا ارزش نداره برای سیمان سامان (کرمانشاه)یه نرم افزار نوشتن که هر روز باید منتظر ارور جدیدی از جانبش بود و کلا در مدت 1 سال خود من چهار تا باگ توش پیدا کردم.خوب وقتی پول هنگفت میگیرن نباید کارشون اینقدر بیکیفیت باشه.حالا بیاین همون رو با شرکت های بزرگ مقایسه کنید.مثلا ادوبه شما وقتی 110 دلار میدی و یه پک فتوشاپ میگیری واقعا چیزی تحویلت میدن که در حد و اندازه پولت باشه
aryasoft2872
سه شنبه 25 خرداد 1389, 22:51 عصر
فک می کنم ادوبی کلا قضیه اش فرق می کنه چون برای یک نفر یا یک شرکت که نوشته نمی شه پس فرقشون با هم زمین ، تا زیر زمینه...
Mamdos
سه شنبه 25 خرداد 1389, 23:08 عصر
من هم با آریاسافت موافقم، نرمافزارهای بستهبندی شده که فروش انبوه دارند (مثل ویندوز و فوتوشاپ) ذاتاً کمخطاترند چون توسط میلیونها نفر تست میشوند و به مرور خطاهای آنها برطرف میشوند. تازه به علت فروش انبوه ارزانتر هم هستند. تازه همینها در نسخههای اولیهشان مشکل دارند (خود من با Adobe Acrobat نسخهی ۸ که تازه آمده بود مشکلات عجیب و غریبی داشتم، مثلاً در تبدیل یک فایل وُرد به پیدیاف چند خط را رندوم حذف میکرد!). نباید این نرمافزارها را با سامانههای سفارشی مقایسه کرد.
m.hamidreza
سه شنبه 25 خرداد 1389, 23:12 عصر
سیستم مالی و فروش یه سازمان نیمه دولتی رو 4 سال پیش جوری نوشتن که الان مدیریت سازمان حاضر نیست سیستم کامل ERP شو بده به ه س. این چیزی هست که من مستند میدونم ولی شرایط پروژه اون موقع رو نمیدونم که چی بوده و چرا اینجوری شده. شاید اینا مقصر بودن که به نظرم اینجوری نیست چون من خودم باهاشون کار کردم.
مبحث اولی رو که ه س به جد از ابتدا پیگیرش بود بحث فروش بود. ما اکثر شرکت های نرم افزاریمون رو فروش ضعیف هستن و کلا از استراتژی فروش غافل میشن. همین شرکت های تحت لایسنس خودشون یه مجموعه شرکت برای فروش محصولات هست و هر دو طرف معامله هم برد-برد هست.
مبحث دوم توان بقا هست. اکثر قریب به اتفاق شرکت های نرم افزاری بیش از 3 سال نمیتونن عمر کنن! یه شرکت کوچیک با 5 نفر پرسنل برای اینکه 12 سال دوام بیاره حداقل یک میلیارد تومن هزینه داره! حالا نمیدونم صورتجلسه مجمع های قبلیشون رو هم گذاشتن که ضرر این 12 سال چقدر بوده یا نه ولی شرکت های ما توان بقا و تزریق سرمایه برای بقا رو ندارن. حتی شما اگه استراتژی فروش رو هم بدونی جایی میرسه کارت که باید تزریق سرمایه کنی تا ورشکست نشی ولی میبینی پول نداری و جالب تر اینه که حمایتی هم ازت نمیشه و ازون جالب تر اینه که سرمایه گذار حاضره بره لیزینگ خودرو کنه ولی در بازار نرم افزار سرمایه گذاری نکنه این میشه که باز شرکت های زیادی از دور خارج میشن.
ولی همیشه بعنوان یه اصل در مدیریت، ارتباطات و روابط برون سازمانی از اهمیت ویژه ای برخورداره. من اگه چهار جا چهارتا سمت مدیریتی داشته باشم بعد بیام بشم مدیر یه شرکت نرم افزاری مطمئن باشید به پشتوانه مدیریت قبلیم پروژه های بزرگی میتونم بگیرم که 20 تا شرکت دیگه همشون روهم نمیتونن بگیرن.
iman_pc_love
چهارشنبه 26 خرداد 1389, 15:20 عصر
من اگه چهار جا چهارتا سمت مدیریتی داشته باشم بعد بیام بشم مدیر یه شرکت نرم افزاری مطمئن باشید به پشتوانه مدیریت قبلیم پروژه های بزرگی میتونم بگیرم که 20 تا شرکت دیگه همشون روهم نمیتونن بگیرن.
موافقم
ولی توجه کنید که همکاران سیستم میگه 80% مشتری هاش خصوصی هستند. جالبه بدونید که من وقتی اخبار استخدام های شرکت های خصوصی کوچیک و متوسط رو میبینم اکثرا مثلا میگن حسابدار میخایم با تسلط به نرم افزارهای همکاران سیستم. خوب چطور همکاران سیستم می تواند بدون پشتوانه دولتی و ارتباط و زدو بند و غیره اینقدر رشد کند و لی شرکت های دیگر نمی توانند، یا ما متخصصین نرم افزار و IT بلد نیستیم یا آنها که رشته شان مدیریت بوده خیلی حالیشان است.
zizi_zizi69
چهارشنبه 26 خرداد 1389, 22:57 عصر
من اگه چهار جا چهارتا سمت مدیریتی داشته باشم بعد بیام بشم مدیر یه شرکت نرم افزاری مطمئن باشید به پشتوانه مدیریت قبلیم پروژه های بزرگی میتونم بگیرم که 20 تا شرکت دیگه همشون روهم نمیتونن بگیرن.
کاملا این اصل مدیریتی صحیح و درسته.ارتباطات حرف اول را می زنه.
پتروشیمیها، سیمانها و فولادها که تعدادشون هم زیاده تقریباً همگی مشتری همکارانسیستم هستند
می بخشید به نظر شما این شرکت ها خصوصی اند یا دولتی ؟!
m.hamidreza
چهارشنبه 26 خرداد 1389, 23:21 عصر
مشکل سر مفهوم واژه "خصوصی" هست.
شرکت بزرگ خصوصی در ایران معنایی نداره! اینها شرکت های نیمه دولتی "باصطلاح" خصوصی شده رو خصوصی تلقی میکنن! بدلیل عدم انحراف موضوع تاپیک مثال موردی نمیزنم! ولی تا دلتون بخواد از این شرکت ها هست. البته اینم باید ذکر کنه که مجموع دریافتی از اون80 درصد چقدر هست و مجموع دریافتی از اون 20 درصد چقدر!
من دوتا مبحث + یه پاورقی رو گفتم که جواب سوال شماست! شما دوباره همونا رو پرسیدی.
دو تا فاکتور مهم هست مدیریت و نقدینگی. بانضمام اون پاورقی. مشکل شرکت های فعال در حوزه ی IT اینه که نه مدیریت رو به مفهوم واقعی شامل مهندسی فروش، جذب مشتری، بازاریابی، نیروی انسانی، برنامه ریزی، گسترش روابط و ... جدی میگیرن و نه سرمایه دارن! فقط به تکنولوژی های جدید و اتفاقات جدید فکر میکنن. هنوز من شرکت هایی رو میشناسم که دارن با Waterfall پروژه ی 100 میلیونی مینویسن. حالا من Agile هم بدونم ولی کی میخواد پروژه رو بیاره این مهم هست. روابطی هم ندارن که اهرم کنن پس به روزمرگی عادت میکنن.
موفق باشید.
East.Tiva
پنج شنبه 27 خرداد 1389, 11:45 صبح
مشکل سر مفهوم واژه "خصوصی" هست.
شرکت بزرگ خصوصی در ایران معنایی نداره!
کاملا موافقم. ایران خودرو، دانشگاه آزاد، بانک پارسیان، خیلی از کارخونه ها، خیلی از شرکت ها، مثلا خصوصی هستند اما کاملا دولت اونها رو کنترل می کنه و حتی مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره اونها هم دولتی منتصب می شوند.
اصولا شرکت شما هم اگر به اون اندازه بزرگ بشه، دولت میاد سراغتون!
همکاران سیستم هم یک شرکت نیمه دولتی هست که مدیران اون آدمهایی هستند که هزارجا آشنا و رابطه دارند. پس خیلی راحت می تونن یک پروژه رو با قیمت های گزافی بردارند.
من شخصا با نرم افزار حسابداری و یک سری دیگه از پکیج ERP اونها کار کردم و از نزدیک دیدمش، مطابق با استانداردهای 10 سال پیش دنیا هم نیست! چه برسه به امروز.
نتیجه اینکه: تیم فنی همکاران سیستم خیلی ضعیف تر از شرکت کوچک من و شما است، اما تیم مدیریتی خیلی قوی دارند. حتی به نظر من تیم تبلیغاتی ضعیفی هم دارند. فقط مدیریت، آن هم نه از روز اصول مدیریت بلکه آشنا و رابطه !
Asad.Safari
پنج شنبه 27 خرداد 1389, 12:06 عصر
نتیجه اینکه: تیم فنی همکاران سیستم خیلی ضعیف تر از شرکت کوچک من و شما است، اما تیم مدیریتی خیلی قوی دارند. حتی به نظر من تیم تبلیغاتی ضعیفی هم دارند. فقط مدیریت، آن هم نه از روز اصول مدیریت بلکه آشنا و رابطه !
تایید می شود .
موفق باشید
Mamdos
پنج شنبه 27 خرداد 1389, 12:35 عصر
می بخشید به نظر شما این شرکت ها خصوصی اند یا دولتی ؟! این شرکتها مطابق قانون تجارت اداره میشوند و از بودجهی دولت سهم ندارند. بنابراین مجبور هستند با سود خودشان، خودشان را تأمین کنند. تازه درصد بزرگی از آنها هم واقعاً خصوصی هستند هر چند دقیقاً نمیدانم چقدرشان.
دو تا فاکتور مهم هست مدیریت و نقدینگی. بانضمام اون پاورقی. مشکل شرکت های فعال در حوزه ی IT اینه که نه مدیریت رو به مفهوم واقعی شامل مهندسی فروش، جذب مشتری، بازاریابی، نیروی انسانی، برنامه ریزی، گسترش روابط و ... جدی میگیرن و نه سرمایه دارن! فقط به تکنولوژی های جدید و اتفاقات جدید فکر میکنن. هنوز من شرکت هایی رو میشناسم که دارن با Waterfall پروژه ی 100 میلیونی مینویسن. حالا من Agile هم بدونم ولی کی میخواد پروژه رو بیاره این مهم هست. روابطی هم ندارن که اهرم کنن پس به روزمرگی عادت میکنن.این رو کاملاً موافقم.
من شخصا با نرم افزار حسابداری و یک سری دیگه از پکیج ERP اونها کار کردم و از نزدیک دیدمش، مطابق با استانداردهای 10 سال پیش دنیا هم نیست! چه برسه به امروز. شما با نرمافزارهای مشابه خارجی کار کردید؟ من با نرمافزارهای همکارانسیستم کار نکردم ولی با یک ERP خارجی کار کردم و اگر بخوام سختگیر باشم میتونم همینی که گفتید رو در موردش بگم.
این فرهنگ خوبی نیست که هر کس موفق باشه پشت سرش حرف بزنیم و بگیم که زدوبند کردند. با این رفتار ما عجیب نیست که موفق زیاد نداریم.
iman_pc_love
پنج شنبه 27 خرداد 1389, 15:47 عصر
همکاران سیستم هم یک شرکت نیمه دولتی هست که مدیران اون آدمهایی هستند که هزارجا آشنا و رابطه دارند. پس خیلی راحت می تونن یک پروژه رو با قیمت های گزافی بردارند.
خود همکاران سیستم میگه ما از دهه 60 (سالش دقیق یادم نیست) کار را با یک pc شروع کردیم، اگر راست باشه یعنی اون موقع ها چند نفر آدم معمولی بوده اند مثل من و شما، که حالا اگر هم رابطه دارندو زدو بندی کار می گیرند، یعنی خودشان به این توانایی رسیده اند. که میتوانند زدو بندی کار کنند! تازه اگر موضوع زدوبند صحت داشته باشه.
خووووووووب با این تفاسیری که شما کردید، یعنی بدون رابطه و زدوبند و اینجور حرفها از طریق کار نرم افزاری حداقل در ایران نمی توان رشد کرد. من نمیگم این موضوع درسته یا غلط، فقط میگم خوب بندگان خدا،! اگه آدم چهار جا رابطه و پارتی داشت که بتونه پروژه چندین میلیونی نرم افزاری بگیره خوب، دیگه نمی اومد بره تو کار نرم افزار که، خوب با اون رابطه ها هزارتا کار دیگه میتوانست بکنه. یه چیز میگم محض دلشادی شما، ولی حقیقت داره، درآمد یه قهوه خانه معمولی بین 500 هزار تا 1 میلیون تومان در روزه، توجه کنید در روز، حالا در ماه چقدر میشه؟ کار بی دردسر و بی زحمتی هم هست ولی برای تاسیسش نیاز به یک رابطه کوچک است.
خوب اگه ما هم برای کار در حوزه نرم افزار نیاز به رابطه داریم، خوب برای خودم و شما و برنامه نویسای دیگه خیلی متاسفم، و بهتره که از این به بعد هم مثل گذشته وقتی ازمون می پرسند که چرا برنامه نویسی می کنید آیا این کار ارزشی هم داره؟ بگیم علاقه، عشق و ...
East.Tiva
پنج شنبه 27 خرداد 1389, 16:18 عصر
این فرهنگ خوبی نیست که هر کس موفق باشه پشت سرش حرف بزنیم و بگیم که زدوبند کردند. با این رفتار ما عجیب نیست که موفق زیاد نداریم.
آره، اما اینم فرهنگ خوبی نیست که چشممون رو روی واقعیت ببندیم! شما از امروز بدون این چیزهایی که من گفتم (رابطه، آشنا، پارتی بازی و ... ) شروع به کار کنید، 28 سال دیگه به نظرتون به الان همکاران سیستم می رسید ؟
درآمد یه قهوه خانه معمولی بین 500 هزار تا 1 میلیون تومان در روزه، توجه کنید در روز، حالا در ماه چقدر میشه؟ کار بی دردسر و بی زحمتی هم هست ولی برای تاسیسش نیاز به یک رابطه کوچک است.
این بحث چندتا نکته داره:
1- وقتی شما یک بیزینس موفق و پول دربیار دارید ( حالا با هر روشی )، منطقی نیست به خاطر یک کار با درآمد بالاتر، اون بیزینس قبلی رو خراب کنید! سرمایه دارهای همکاران سیستم همشون مطمئنا الان در امر بساز و بفروش، خرید و فروش زمین و ملک و ... فعالیت دارند، حتی ممکنه که چندتایی هم رستوران و قهوه خانه و فست فود هم داشته باشند ! اما بیزینس قبلی خودشون رو تعطیل نمی کنند !
2- همه ما این نکته رو می دونیم که در سطوح مالی خیلی بالا، توان رقابت برابر وجود نداره، همه چیز در اون سطح وابسته به رابطه خواهد بود. این رو هممون می دونیم، اما خب از اونجایی که نمی خوایم خودمون باعث سرخوردگی خومون بشیم، 1001 دلیل مختلف میاریم.
آره، واقعا برنامه نویسی بدون داشتن رابطه و آشنا ( در ساده ترین سطح برای برنده شدن در مناقصه ها و ... ) به جاهای خیلی بالایی نمی رسه ! (ضمن اینکه گردش مالی در بازار نرم افزار ایران همونجوری که در این تاپیک (http://www.barnamenevis.org/forum/showthread.php?t=225281) بحث شد، بسیار بسیار مشکل دار هست )
zizi_zizi69
پنج شنبه 27 خرداد 1389, 18:20 عصر
این شرکتها مطابق قانون تجارت اداره میشوند و از بودجهی دولت سهم ندارند. بنابراین مجبور هستند با سود خودشان، خودشان را تأمین کنند. تازه درصد بزرگی از آنها هم واقعاً خصوصی هستند هر چند دقیقاً نمیدانم چقدرشان.
این شرکت ها غیر مستقیم دولتی،نیمه دولتی و.. حساب میشند،هیچ احتیاجی هم به بوجه ندارند چون خودشان درآمدزا محسوب میشند در واقع دولت برای اینکه از عهده برخی بدهی های خود بربیاد این شرکتها را به سازمانها بازنشتگی(خودشون دولتی اند) وبیمه تامین اجتماعی و....واگذار کرده.
برای مثال برای تامین حقوق بازنشتگان.
morrning
پنج شنبه 27 خرداد 1389, 19:10 عصر
این شرکت ها غیر مستقیم دولتی،نیمه دولتی و.. حساب میشند،هیچ احتیاجی هم به بوجه ندارند چون خودشان درآمدزا محسوب میشند در واقع دولت برای اینکه از عهده برخی بدهی های خود بربیاد این شرکتها را به سازمانها بازنشتگی(خودشون دولتی اند) وبیمه تامین اجتماعی و....واگذار کرده.
برای مثال برای تامین حقوق بازنشتگان.
تایید میشه
Mamdos
پنج شنبه 27 خرداد 1389, 19:48 عصر
در مورد رابطه (که ما معمولاً اسمش رو میگذاریم پارتیبازی) به نظر من یک سوءتفاهم وجود داره. سعی میکنم طی چند نکته توضیحش بدم:
۱. این که رابطه برای فروش نرمافزار لازمه یک چیز بدیهیه. علتش هم اینه که مشتری تا اعتماد نکنه چیزی رو نمیتونه بخره. البته سازوکار اعتماد در اجناس مختلف فرق داره، برای اشیای فیزیکی یک بستهبندی پرزرقوبرق و نام آشنا اعتماد میاره، برای نرمافزار شناختن فروشنده. اگر خودتون رو جای مشتری بگذارید، میبینید که مشتریها حق دارند.
۲. این که آدم از رابطه برای فروش نرمافزار استفاده بکنه به خودی خود چیز بدی نیست. وقتی نامطلوبه که قانونی با این کار شکسته بشه.
۳. افراد مختلف رابطههای مختلفی دارند و بنابراین فرصتهایی که دارند متفاوته. ولی خیلی از افراد هم رابطههایی برای استفاده دارند که اصلاً ازشون استفاده نمیکنند. به عبارت دیگه، خیلی از ماها فرصتهایی داریم که به جای استفاده کردن از اونها، مرتب بهانه میاریم چون استفاده کردن از این فرصتها هم خودش زحمت داره.
علاوه بر این مدیریت روابط هم خودش هنره. شما باید بتونید با افراد و شرکتهای مختلف ارتباط برقرار کنید تا به شما اعتماد کنند. در این صورت فرصتهای کسبوکارتان را میسازید. نمیشه انتظار داشت توی دفترتون بنشینید و نرمافزار حتی خوبی هم بنویسید، بعد انتظار داشته باشید که مشتری بیاد سراغتون یا این که بدون سابقهی کار قبلی در مناقصه قبول بشوید. ضمن این که اکثر قراردادها بدون مناقصه بسته میشوند یا این که حتی اگر با مناقصه هم باشند، اعتماد به شرکت پیشنهاددهنده نقش مهمی در انتخاب برنده داره.
۴. خیلی از کسانی که به عنوان موفق میشناسیم، در واقع از رابطههاشون استفاده کردند. بیل گیتس از طریق (http://www.forbes.com/forbes/2002/1223/258_print.html) آشناییای که مادرش با مدیرعامل IBM داشت توانست قرارداد مشهور MS-DOS را ببندد و در نهایت تبدیل به یک میلیاردر شود. مؤسسان گوگل از طریق آشنایی استادشان با سرمایهگذاران توانستند برای شرکت نوپایشان سرمایه جذب کنند (منبع: کتاب The Search). مؤسسان سَپ (http://en.wikipedia.org/wiki/SAP_AG) (بزرگترین فروشندهی ERP جهان) کارمندان سابق IBM بودند و اولین قراردادشان را هم به مدد این آشنایی با IBM بستند. حتی خود IBM هم در اواخر قرن ۱۹ که تأسیس شد از روابط یکی از مؤسسانش با مؤسسهی سرشماری آمریکا (که کارمند سابق آنجا بود) بهره برد (http://en.wikipedia.org/wiki/History_of_IBM) و توانست تأمین تجهیزات پروژهی سرشماری سال ۱۸۹۰ آمریکا را بگیرد. من مطمئنم که اکثر شرکتهای موفق در همهجای دنیا از روابطی که داشتند به خوبی استفاده کردند نه این که از صفر صفر شروع کنند.
۵. رابطه به تنهایی برای ساختن یک شرکت موفق کافی نیست. با داشتن رابطه ممکنه حداکثر بتونید با چند مشتری قرارداد ببندید و چند تا پروژه بگیرید، و موقتاً موفق باشید، ولی هیچ وقت از توی رابطهی صرف موفقیت بلندمدت یا همکارانسیستم در نمیاد. مشتریها بالاخره خروجی شما رو میبینند و اگر رضایتبخش نباشه دیوانه نیستند که پول بیزبان به شما بدهند (من شخصاً این تجربه رو داشتم، موقعیت خوبی رو با استفاده از رابطه به دست آوردیم ولی چون از نظر فنی ضعیف بودیم، در نهایت پروژه رو به ما ندادند). حتی سازمانهای دولتی هم محدودیت دارند. علاوه بر رابطه باید محصول خوب و مدیریت قوی هم داشت. حتی گسترش روابط هم نیاز به محصول خوب و مدیریت قوی دارد؛ اگر یک مشتری یکبار از خرید از شما راضی باشد دفعات بعدی هم پیش شما میآید و این یعنی ساختن رابطه. باید یک دید جامع داشت: رابطه شرط لازم هست ولی شرط کافی نیست. ضمن این که رابطه رو میشه با تلاش به دست آورد.
به عبارت دیگه اگر رقباتون تونستند با روابط نرمافزارشون رو بفروشند، شما هم سعی کنید. نمیشه برای تلاش نکردن بهانه بیارید. باید واقعیت رو پذیرفت، واقعیتی که همه جای دنیا وجود داره.
در نهایت به نظر من، از آنجا که بسیاری از فعالان صنعت نرمافزار آدمهای فنی و برنامهنویس هستند، توانایی فروش نرمافزارشون یا مدیریت عالمانهی شرکتشون رو ندارند حتی اگر نرمافزارشون خوب باشه. چون شما تا اعتماد مشتری رو نتونید جلب کنید نمیتونید بهش نرمافزار (یا هر جنس گرانقیمت دیگهای) بفروشید. بسیاری از کسانی که این مهارت را ندارند وانمود میکنند که اهل پارتیبازی نیستند و به خاطر همین موفق نیستند. ضمناً ادعا میکنند که رقبا فقط به خاطر رابطه نرمافزارشون رو فروختند در حالی که اولاً مشکل از خودشون بوده که توانایی برقراری رابطه با مشتریان بالقوه رو ندارند و ثانیاً خیلی از اوقات این نشاندهندهی حسادت هست و نرمافزار یا پشتیبانی رقیب واقعاً بهتر بوده.
Mamdos
پنج شنبه 27 خرداد 1389, 19:52 عصر
هیچ احتیاجی هم به بوجه ندارند چون خودشان درآمدزا محسوب میشندبالاخره درآمدشون از کجا میاد؟ آیا دوست دارند درآمدشون زیاد و هزینههاشون کم بشه یا نه؟ یا حاضرند پول بیحساب به ملت بدهند؟
ضمن این که شرکتهایی که در بورس هستند مجبورند سود خوبی داشته باشند وگرنه کسی سهامشان را نمیخرد و ارزش سهامشان افت میکند و در نهایت از بورس اخراج میشوند. برای این شرکتها دیوانگی است که پول بدون بازگشت سرمایه به کسی بدهند.
iman_pc_love
پنج شنبه 27 خرداد 1389, 22:13 عصر
با تشکر از Mamdos که علمی، و با تدبیر پاسخ دادند،
با توجه به شرایط موجود، اداره یک شرکت نرم افزاری، بدون داشتن رابطه و مدیریت قوی، و فقط کار فنی، بسیار مشکل و تقریبا غیر ممکن است. خوب من یه فکری دارم!
من می گویم بیاید به طریقی دیگر به مسئله نگاه کنیم!
برای تاسیس و امید به پیشرفت یه شرکت مهندسی نیاز به 3 عنصر اساسی تا به حال مطرح شد، 1- رابطه 2- مدیریت 3- توان فنی
ببینید، ما چرا نمی توانیم، وارد بازار شویم ؟ به طور خلاصه چون رابطه و مدیریت نداریم! عنصر سوم، یعنی توان فنی هم عنصر فراوانی است که در حد نیاز همه جا یافت می شود. خوب مشتریان هم به غیر از موارد خاص دنبال کارهای دیتابیس هستند. و این کاری است که از پس همه شرکت ها بر می آید، مگر اینکه پروژه خیلی بزرگ باشد.
خوب ما باید در عنصر توان فنی به دنبال چیزی باشیم که همه جا یافت نشود. و این موضوع تنها راه موفقیت ما در برابر شرکتهای بزرگ است.
مثلا فرض کنید ما شرکتی هرچند کوچک (5 نفره) داشته باشیم که تکنولوژی تبدیل صدا به نوشتار در زبان فارسی را داشته باشد، و روزی برسد که استفاده از این فناوری اجتناب ناپذیر شود، خوب شرکتی مثل همکاران سیستم با 950 نفر نیرو هم شاید نتواند به این فناوری برسد که شرکت 5 نفره رسیده است، چرا که کار همکاران سیستم انجام پروژه های بزرگ است، نه تحقیق در زمینه فناوری های پیچیده، تازه مگه چند نفر از این 950 نفر پتانسیل تحقیق و مسایلی از این نظیر را دارند؟ خوب این مثالی که در بالا ارایه دادم یه مثال فرضی بود، و می خواستم بگم که اگه از لحاظ فنی امتیاز ویژه ای داشته باشیم، آنوقت تمام شرکتها و مشتری ها چه رابطه دار و چه بی رابطه، بزرگ و کوچک به ما نیاز خواهند داشت.
در پست بعدی میرم سر اصل مطلب. که چه راههایی برای رسیدن به توان فنی ویژه هست.
iman_pc_love
پنج شنبه 27 خرداد 1389, 22:15 عصر
خوب طبق قولم میرسیم به اصل مطلب.
ببینید من خودم قبلاً چند سال بود که فقط کارهای دیتابیس انجام می دادم که بعد از مدتی از این کار یکنواخت و ساده که فقط زمان و زحمت زیادی داشت خسته شدم، خوب بعد رو آوردم به سایت و انجام پروژه های آنلاین، اوایل خیلی جالب بود، چون دیگه مثل کارهای Application ساده نبود و باید مسایل فنی و امنیتی هم در نظر گرفته می شد. و در واقع هنر برنامه نویس بیشتر محک می خورد. خوب مسایل امنیتی هم آنقدر پیچیده و گسترده است که خودش یک رشته جدا با چند گرایش است. حالا من می گویم اگر شرکتی در ایران باشد که کارش فقط یک کلمه باشد، امنیت. و آن هم در سطح عالی و به قولی با توان فنی بالا، خوب با توجه به اینکه کشور ما هنوز به صورت واقعی وارد مسایل دولت الکترونیک و این مسایل نشده، که اگر ما فرض کنیم تا 5 سال دیگه وارد این موضوع شود. که در این صورت نیاز شدیدی به امنیت احساس شده که حتی از پس شرکت های بزرگ هم بر نمی آید. خوب آیا می توان مثلا در این 5 سال گروهی یا شرکتی تاسیس کرد که در این مدت خودش را ساخته و پرداخته کند و در آن روزها به اوج موفقیت خود برسد؟ یعنی طوری شود که شرکتهای بزرگ و کوچک برای تامین امنیت خود نیاز به همکاری با شرکت تامین کننده امنیت را داشته باشند؟ یا به نظر شما تامین امنیت مسئله ای است که باید توسط خود شرکت های تولید کننده نرم افزار مرتفع شود و نمی توان گروهی جداگانه برای تامین امنیت شرکتهای دیگر تشکیل داد؟ البته به نظر من مطالعه و فعالیت در زمینه تامین امنیت به طور حتم در آینده و همکنون کار با ارزشی است که خواهان زیادی داشته و از پس هر فرد و گروهی هم بر نمی آید.
نظر شما چیست؟ بجای کارهای ساده و به قولی کم ارزش (از نظر فنی) شروع به مطالعه در زمینه های امنیتی کرده و در آینده یا شغل یا شرکتی مهم، حساس،با پرستیژ، با ارزش و در ضمن پر درآمد در این زمینه داشته باشیم. و از این کارهای کم ارزش دیبتابیسی کوچک که امروزه از هر کسی بر می آید خلاص شویم؟
لطفا کسانی که در زمینه امنیتی دستی بر آتش دارند نظر دهند، شاید ما ها که در این زمینه فعالیتی نداشتیم، خیلی رویایی فکر می کنیم؟
East.Tiva
جمعه 28 خرداد 1389, 00:50 صبح
آنوقت تمام شرکتها و مشتری ها چه رابطه دار و چه بی رابطه، بزرگ و کوچک به ما نیاز خواهند داشت.
همکاران سیستم خیلی راحت میاد و کامپوننت اون رو به قیمت 100 میلیون تومان از شما می خره و در پروژه های ملیاردی خودش استفاده می کنه.
در سطح بعد، بازهم اگر شما اون رو بهش نفروشید، با استخدام 3نفر برنامه نویس، شروع میکنه یک چیزی می نویسه شبیه کار شما، هرچند که از لحاظ فنی و کیفیتی از کار شما به مراتب پایینتر خواهد بود و شما تجربه بیشتری دارید، اما مردم برای خرید اون برنامه، میرن از همکاران سیستم می گیرن !
این قضیه دقیقا برای OCR ما پیش اومد، دقت سیستم ما خیلی بالاتر از هر سیستم مشابه دیگری است اما خب کسی زیاد از ما خرید نمی کنه به دلیل اینکه یک شرکت تازه کار هستیم در یک شهری به جز تهران و توسط چندتا جوان هم اداره میشه!!
همه ارگان ها رفتند و از ... خریدند که اونها هم داده بودند یک شرکت چینی براشون نوشته بود !
( نگید مشکل مدیریت و تبلیغات و اینها داشتیم که اصلا نداشتیم ! )
به راحتی به ما گفتند که سیستمتتون رو 40 میلیون تومان می فروشید بهمون ؟ ما هم گفتیم نه !
اونها هم رفتند یک شرکت چینی براشون نوشت، به همه ارگان های دولتی فروختند !!
واقعیت اینه، نه آرزوها و رویاهای من و شما !
FastCode
جمعه 28 خرداد 1389, 01:02 صبح
دارم :گریه:کنم.
نمیدونم چی بگم.
میخوام بگم مشکل ما اینه که تا اسم همکاران سیستم میاد, همه مگن:اَاَاَاَ و هیچ.حالا شما بگو برنامه من نون هم میگیره.
خلاصه:داره پول اسمش رو میگیره.
neptune
جمعه 28 خرداد 1389, 02:31 صبح
شما با نرمافزارهای مشابه خارجی کار کردید؟ من با نرمافزارهای همکارانسیستم کار نکردم ولی با یک ERP خارجی کار کردم و اگر بخوام سختگیر باشم میتونم همینی که گفتید رو در موردش بگم.
این فرهنگ خوبی نیست که هر کس موفق باشه پشت سرش حرف بزنیم و بگیم که زدوبند کردند. با این رفتار ما عجیب نیست که موفق زیاد نداریم.
کاملا موافقم. این یکی از علت های اصلی در برخی مشکلات موجود است.
neptune
جمعه 28 خرداد 1389, 02:32 صبح
سرمایه دارهای همکاران سیستم همشون مطمئنا الان در امر بساز و بفروش، خرید و فروش زمین و ملک و ... فعالیت دارند، حتی ممکنه که چندتایی هم رستوران و قهوه خانه و فست فود هم داشته باشند ! اما بیزینس قبلی خودشون رو تعطیل نمی کنند !
2
کاملا مخالفم. نباید اگر ما چند نفر دیدیم که سرمایه دارند و علاوه بر کار اصلیشون تو کارای دیگم مثل خونه و ... فعالیت می کنند همه را به این چشم نگاه کنیم؟
neptune
جمعه 28 خرداد 1389, 02:33 صبح
در مورد رابطه (که ما معمولاً اسمش رو میگذاریم پارتیبازی) به نظر من یک سوءتفاهم وجود داره. سعی میکنم طی چند نکته توضیحش بدم:
۱. این که رابطه برای فروش نرمافزار لازمه یک چیز بدیهیه. علتش هم اینه که مشتری تا اعتماد نکنه چیزی رو نمیتونه بخره. البته سازوکار اعتماد در اجناس مختلف فرق داره، برای اشیای فیزیکی یک بستهبندی پرزرقوبرق و نام آشنا اعتماد میاره، برای نرمافزار شناختن فروشنده. اگر خودتون رو جای مشتری بگذارید، میبینید که مشتریها حق دارند.
۲. این که آدم از رابطه برای فروش نرمافزار استفاده بکنه به خودی خود چیز بدی نیست. وقتی نامطلوبه که قانونی با این کار شکسته بشه.
۳. افراد مختلف رابطههای مختلفی دارند و بنابراین فرصتهایی که دارند متفاوته. ولی خیلی از افراد هم رابطههایی برای استفاده دارند که اصلاً ازشون استفاده نمیکنند. به عبارت دیگه، خیلی از ماها فرصتهایی داریم که به جای استفاده کردن از اونها، مرتب بهانه میاریم چون استفاده کردن از این فرصتها هم خودش زحمت داره.
علاوه بر این مدیریت روابط هم خودش هنره. شما باید بتونید با افراد و شرکتهای مختلف ارتباط برقرار کنید تا به شما اعتماد کنند. در این صورت فرصتهای کسبوکارتان را میسازید. نمیشه انتظار داشت توی دفترتون بنشینید و نرمافزار حتی خوبی هم بنویسید، بعد انتظار داشته باشید که مشتری بیاد سراغتون یا این که بدون سابقهی کار قبلی در مناقصه قبول بشوید. ضمن این که اکثر قراردادها بدون مناقصه بسته میشوند یا این که حتی اگر با مناقصه هم باشند، اعتماد به شرکت پیشنهاددهنده نقش مهمی در انتخاب برنده داره.
۴. خیلی از کسانی که به عنوان موفق میشناسیم، در واقع از رابطههاشون استفاده کردند. بیل گیتس از طریق (http://www.forbes.com/forbes/2002/1223/258_print.html) آشناییای که مادرش با مدیرعامل IBM داشت توانست قرارداد مشهور MS-DOS را ببندد و در نهایت تبدیل به یک میلیاردر شود. مؤسسان گوگل از طریق آشنایی استادشان با سرمایهگذاران توانستند برای شرکت نوپایشان سرمایه جذب کنند (منبع: کتاب The Search). مؤسسان سَپ (http://en.wikipedia.org/wiki/SAP_AG) (بزرگترین فروشندهی ERP جهان) کارمندان سابق IBM بودند و اولین قراردادشان را هم به مدد این آشنایی با IBM بستند. حتی خود IBM هم در اواخر قرن ۱۹ که تأسیس شد از روابط یکی از مؤسسانش با مؤسسهی سرشماری آمریکا (که کارمند سابق آنجا بود) بهره برد (http://en.wikipedia.org/wiki/History_of_IBM) و توانست تأمین تجهیزات پروژهی سرشماری سال ۱۸۹۰ آمریکا را بگیرد. من مطمئنم که اکثر شرکتهای موفق در همهجای دنیا از روابطی که داشتند به خوبی استفاده کردند نه این که از صفر صفر شروع کنند.
۵. رابطه به تنهایی برای ساختن یک شرکت موفق کافی نیست. با داشتن رابطه ممکنه حداکثر بتونید با چند مشتری قرارداد ببندید و چند تا پروژه بگیرید، و موقتاً موفق باشید، ولی هیچ وقت از توی رابطهی صرف موفقیت بلندمدت یا همکارانسیستم در نمیاد. مشتریها بالاخره خروجی شما رو میبینند و اگر رضایتبخش نباشه دیوانه نیستند که پول بیزبان به شما بدهند (من شخصاً این تجربه رو داشتم، موقعیت خوبی رو با استفاده از رابطه به دست آوردیم ولی چون از نظر فنی ضعیف بودیم، در نهایت پروژه رو به ما ندادند). حتی سازمانهای دولتی هم محدودیت دارند. علاوه بر رابطه باید محصول خوب و مدیریت قوی هم داشت. حتی گسترش روابط هم نیاز به محصول خوب و مدیریت قوی دارد؛ اگر یک مشتری یکبار از خرید از شما راضی باشد دفعات بعدی هم پیش شما میآید و این یعنی ساختن رابطه. باید یک دید جامع داشت: رابطه شرط لازم هست ولی شرط کافی نیست. ضمن این که رابطه رو میشه با تلاش به دست آورد.
به عبارت دیگه اگر رقباتون تونستند با روابط نرمافزارشون رو بفروشند، شما هم سعی کنید. نمیشه برای تلاش نکردن بهانه بیارید. باید واقعیت رو پذیرفت، واقعیتی که همه جای دنیا وجود داره.
در نهایت به نظر من، از آنجا که بسیاری از فعالان صنعت نرمافزار آدمهای فنی و برنامهنویس هستند، توانایی فروش نرمافزارشون یا مدیریت عالمانهی شرکتشون رو ندارند حتی اگر نرمافزارشون خوب باشه. چون شما تا اعتماد مشتری رو نتونید جلب کنید نمیتونید بهش نرمافزار (یا هر جنس گرانقیمت دیگهای) بفروشید. بسیاری از کسانی که این مهارت را ندارند وانمود میکنند که اهل پارتیبازی نیستند و به خاطر همین موفق نیستند. ضمناً ادعا میکنند که رقبا فقط به خاطر رابطه نرمافزارشون رو فروختند در حالی که اولاً مشکل از خودشون بوده که توانایی برقراری رابطه با مشتریان بالقوه رو ندارند و ثانیاً خیلی از اوقات این نشاندهندهی حسادت هست و نرمافزار یا پشتیبانی رقیب واقعاً بهتر بوده.
خیلی زیبا توضیح دادید. واقعا مفید بود و دید رو باز می کرد و واقعیت ها رو نشان می داد. با تشکر فراوان
neptune
جمعه 28 خرداد 1389, 02:34 صبح
خوب این مثالی که در بالا ارایه دادم یه مثال فرضی بود، و می خواستم بگم که اگه از لحاظ فنی امتیاز ویژه ای داشته باشیم، آنوقت تمام شرکتها و مشتری ها چه رابطه دار و چه بی رابطه، بزرگ و کوچک به ما نیاز خواهند داشت.
هست.
کاملا موافقم. من قبل از این که برم سر کار بسیار از این جمله که با پارتی باید بری سره کار بدم می امد و برای این که هیچ وقت نخواهم این کار رو کنم رفتم سراغ چیز هایی که هیچ کس نمی رود یا کم می روند. الان هم از چند جا پیشنهاد کار داشتم در هر حالی که جای دیگری کار می کنم.
البته منظورم اصلا این نیست که خیلی بلدم ولی می خواهم بگم وقتی چیزی بلد باشی به محض این بشناسنت و ببینند که به شما نیاز دارند می آیند دنبالت.
neptune
جمعه 28 خرداد 1389, 02:35 صبح
دارم :گریه:کنم.
نمیدونم چی بگم.
میخوام بگم مشکل ما اینه که تا اسم همکاران سیستم میاد, همه مگن:اَاَاَاَ و هیچ.حالا شما بگو برنامه من نون هم میگیره.
خلاصه:داره پول اسمش رو میگیره.
عیبی نداره اگر پول اسمش را بگیره. مثل خیلی از شرکت های دیگه.
اولش هیچ شرکتی نمی تواند این کار رو بکند ولی وقتی محصول خوب می ده و مشهور می شود و بعد اسم پولش را هم می گیرد. البته اگر همون شرکته محصولش ضعیف بشه بعد از یک مدتی از رونق می افتد. این طبیعته اقتصاده.
البته منظورم این نیست که همکاران سیستم محصولاتش خوبه یا خوب بوده یا بده یا بد داره می شه چون اصلا تا حالا با نرم افزارهایش کار نکردم.
این ها را برای این گفتم که بگم طبیعیه که یک شرکت خوب پول اسمش را بگیره همان طوری که طبیعیه یک شرکت تازه تاسیس برای جذب مشتری محصولاتش رو ارزان تر بفروشد.
Mamdos
جمعه 28 خرداد 1389, 03:02 صبح
iman_pc_love محترم، به نظر من یکی از فرضهای شما کار رو خراب میکنه! : عدم نیاز به مدیریت و ارتباط قوی در صورت قوی بودن از نظر فنی.
مطمئن باشید، هر فناوریای هر چقدر هم که پیشرفته باشه و هر کار فنیای هرچقدر هم که قوی و جدید باشه، بدون مدیریت قوی (که بازاریابی و فروش و برقراری ارتباط هم جزوشه) نمیشه باهاش موفق شد. در این مورد - که یکی از اشتباهات رایج آدمهای فنیه - مثال خیلی زیاد هست و یکی از بدیهیترین اصول هست: تکنولوژی هیچ وقت جای مدیریت رو نمیگیره. یک مثال خوبش رو East.Tiva زد:
این قضیه دقیقا برای OCR ما پیش اومد، دقت سیستم ما خیلی بالاتر از هر سیستم مشابه دیگری است اما خب کسی زیاد از ما خرید نمی کنه به دلیل اینکه یک شرکت تازه کار هستیم در یک شهری به جز تهران و توسط چندتا جوان هم اداره میشه!!
همه ارگان ها رفتند و از ... خریدند که اونها هم داده بودند یک شرکت چینی براشون نوشته بود !
( نگید مشکل مدیریت و تبلیغات و اینها داشتیم که اصلا نداشتیم ! )
به راحتی به ما گفتند که سیستمتتون رو 40 میلیون تومان می فروشید بهمون ؟ ما هم گفتیم نه !
اونها هم رفتند یک شرکت چینی براشون نوشت، به همه ارگان های دولتی فروختند !!
واقعیت اینه، نه آرزوها و رویاهای من و شما ! خب اگر مدیریت قویای وجود داشته باشه باید بتونه این ریسک رو پیشبینی کنه و یا براش برنامهریزی بکنه یا اصلاً سراغ چنین سرمایهگذاری و ریسک بزرگی مثل نوشتن یک OCR (بدون اطمینان از بازگشت سرمایه) نره. اتفاقاً فناوریهای جدید از این جهت ریسک بیشتری دارند چون بازار باهاشون آشنا نیست و معمولاً گران هستند و بنابراین فروختنشون سختتره. یا مثلاً اگر مدیریت قویای وجود داشته باشه میتونه مزایای سیستم نسبت به رقبا رو به وضوح به مشتریها نشون بده تا رغبت نکنند سراغ رقیب ضعیفتر بروند. اگر مشتریها به این نتیجه برسند که خرید از کسی به نفعشونه از همون کس میخرند. اگر شما محصول گرانتری نسبت به رقیبتان میفروشید باید خودتان را جای مشتری بگذارید و ببینید که آیا واقعاً برایش ارزش دارد که پول بیشتری بدهد و محصول شما را بخرد؟ شاید اصلاً نیازش طوری باشه که به دقت بالای OCR نیاز نداشته باشه. در غیر اینصورت باید شما بتونید یک توجیه مالی دقیق برای این موضوع دربیارید و به مشتری نشون بدید و قانعش کنید که مثلاً در صورت خرید از شما، x تومان به خاطر غلطهای کمتر در OCR صرفهجویی میکنه و بنابراین براش صرف میکنه که y تومان بیشتر برای محصول شما پول بده (y < x) چون پولش برمیگرده. وقتی مشتری این رو نفهمه باید بهش حق داد که محصول ارزانتر رو بخره.
neptune گرامی از اظهار لطف شما متشکرم. این جملات شما طلایی بود:
اولش هیچ شرکتی نمی تواند این کار رو بکند ولی وقتی محصول خوب می ده و مشهور می شود و بعد اسم پولش را هم می گیرد. البته اگر همون شرکته محصولش ضعیف بشه بعد از یک مدتی از رونق می افتد. این طبیعته اقتصاده. ... طبیعیه که یک شرکت خوب پول اسمش را بگیره همان طوری که طبیعیه یک شرکت تازه تاسیس برای جذب مشتری محصولاتش رو ارزان تر بفروشد. امیدوارم برنامهنویسانی که به جای استخدام معمولی وارد کسب و کار نرمافزار و پروژه گرفتن هم میشوند این مباحث تجاری را بهتر و عمیقتر درک کنند. در این صورت صنعت نرمافزار ما متحول خواهد شد.
Mamdos
جمعه 28 خرداد 1389, 03:31 صبح
سرمایه دارهای همکاران سیستم همشون مطمئنا الان در امر بساز و بفروش، خرید و فروش زمین و ملک و ... فعالیت دارند، حتی ممکنه که چندتایی هم رستوران و قهوه خانه و فست فود هم داشته باشند ! اما بیزینس قبلی خودشون رو تعطیل نمی کنند !اتفاقاً در همین مورد در این مصاحبه (http://www.systemgroup.net/c/document_library/get_file?folderId=13546&name=DLFE-1805.pdf) صحبت شده:
الگویی در ایران وجود دارد که شرکتهای موفقی مانند همکارانسیستم پس از مدتی در سایر صنایع و فرصتهای بازار سرمایهگذاری میکنند ولی این اتفاق در همکارانسیستم نیفتاده است. آیا در استراتژی آیندهی شما هم این موضوع نیست؟
نظاری: نه. ما فکر میکنیم حوزهی IT آنچنان حوزهی وسیع و ایمنی است که اگر به جنبههای مختلف آن بپردازیم و انرژی خود را خارج از آن مصرف کنیم به اصل مطلب ضرر زدهایم. اقتصاد IT هنوز در کشور ما لمس نشده است. بازار ما بسیار بزرگ است. به طور مثال، ما میتوانیم ۱۰ برابر آنچه امروز از مشتری میگیریم دریافت کنیم ولی ما به آن جواب نمیدهیم. در این بازار میتوان سرویسهای مختلفی برای موفقیت شرکتها ارائه کرد که ما در حال تلاش برای جذب این بازار هستیم.
JaguarXF
جمعه 28 خرداد 1389, 07:55 صبح
اینها سیستم مدیریت بیمارستان هم دارند؟ یک نگاهکی بندازم
shush_sun
جمعه 28 خرداد 1389, 09:53 صبح
من در یک شرکت خصوصی کارمیکنم و تجربه تلخ همکاران سیستم را دارم
این شرکت با نفوذ در رده های بالای مدیریت شرکتها ایجاد ارتباط میکند
سیستم ها را بعنوان یکپارچه به مشتری می فروشند که صد البته اینگونه نیست و حتی بعضی از آنها در حال طراحی است .
باورتان میشود مبلغ هنگفتی را از حلقوم این شرکت گرفتند و به بهانه های مختلف سیستم های خریداری شده را اجرائی نکردند
من معتقدم این شرکت تنها با روابط ناسالم اداری و ایجاد ارتباط و نه تکیه بر مسائل فنی و با پشتیبانی بسیار ضعیف در حال چپاول دیگر شرکتها است . هر کس باور ندارد پیام بفرستد تا پرونده عملکرد این شرکت را حداقل در ابطه با تجربه ای که من دارم توضیح بدهم . در ضمن یکی از دوستان در همین تاپیک از این روش بعنوان عرضه تعریف کرده اما بنظر من این ای عمل یعنی دزدی در روز روشن .
shush_sun
جمعه 28 خرداد 1389, 10:04 صبح
شما با نرمافزارهای همکارانسیستم کار کردید؟ مطمئنید مزخرف هستند؟ خدمات پشتیبانی و نگهداریشون چطور؟
من نمونه دارم تو همین تاپیک میزارم بخون لذت ببر
East.Tiva
جمعه 28 خرداد 1389, 11:12 صبح
اتفاقاً در همین مورد در این مصاحبه (http://www.systemgroup.net/c/document_library/get_file?folderId=13546&name=DLFE-1805.pdf) صحبت شده:
الگویی در ایران وجود دارد که شرکتهای موفقی مانند همکارانسیستم پس از مدتی در سایر صنایع و فرصتهای بازار سرمایهگذاری میکنند ولی این اتفاق در همکارانسیستم نیفتاده است. آیا در استراتژی آیندهی شما هم این موضوع نیست؟
نظاری: نه. ما فکر میکنیم حوزهی IT آنچنان حوزهی وسیع و ایمنی است که اگر به جنبههای مختلف آن بپردازیم و انرژی خود را خارج از آن مصرف کنیم به اصل مطلب ضرر زدهایم. اقتصاد IT هنوز در کشور ما لمس نشده است. بازار ما بسیار بزرگ است. به طور مثال، ما میتوانیم ۱۰ برابر آنچه امروز از مشتری میگیریم دریافت کنیم ولی ما به آن جواب نمیدهیم. در این بازار میتوان سرویسهای مختلفی برای موفقیت شرکتها ارائه کرد که ما در حال تلاش برای جذب این بازار هستیم.
دوست من،
چرا فکر می کنی چیزهایی که توی مصاحبه ها میگن راسته !؟
چندبار باید تجربه کنیم که آمار و اطلاعات و حرفهایی که توی مصاحبه ها در ایران زده میشه، نه اعتباری دارند و بعضا صحیح هم نیستند ! این تا اینجای قضیه ...
نکته دوم اینه، اتفاقا درستش هم همینه .. آدم عاقل اونی هست که همه تخم مرغهاش رو توی یک سبد نگذاره !
در بازاری IT امروز ایران هیچ تضمینی وجود نداره که سرمایه شما امن باشه، ممکن فردا یک تصمیم دولتی باعث بشه مثلا نرم افزارها و شرکتهای چینی سرریز بشن به ایران و شما ورشکست بشی. و یا برای نرم افزار مالیات سنگینی بگیرند که بازهم به شما ضرر بزنه. پس یک سرمایه دار بافکر، اونی هست که حساب این ریسک ها رو هم بکنه و همه پولش رو توی این بازار نزاره ( که مسلما سرمایه دارهای همکاران این رو می دونند و بکار هم می بندند! ).
نه تنها توی ایران، سرمایه دارهای همه دنیا همین جور هستند، در چندتا چیز مختلف سرمایه گذاری می کنند تا شکست یکی منجر به بدبخت شدنشون نشه !
neptune
جمعه 28 خرداد 1389, 17:53 عصر
دوست من،
چرا فکر می کنی چیزهایی که توی مصاحبه ها میگن راسته !؟
چندبار باید تجربه کنیم که آمار و اطلاعات و حرفهایی که توی مصاحبه ها در ایران زده میشه، نه اعتباری دارند و بعضا صحیح هم نیستند !
من نمی خواهم بگم که چیز هایی که در تمام مصاحبه ها می گویند راست است و نه می خواهم بگویم که دروغه. ممکن یک نفر در مصاحبه برای این که خودش رو خوب نشون بده دروغ بگه:عصبانی++:
:متعجب:
ولی این خیلی زشته که شما ایرانی ها را متهم می کنید. این دروغ گویی همه جا هست مختص ایران هم نیست. توی همه کشور ها هست. افراد بر اساس طرز فکر و دید انسانی که دارند رفتار می کنند. بنابراین ممکنه یک نفر چه در ایران چه در جاهای دیگه در مصاحبه دروغ بگه و یک نفر دیگه اصلا دروغ نگه.
FastCode
جمعه 28 خرداد 1389, 22:44 عصر
مختص ایران هم نیستS
StackOverflowException
چرا؟
چون اگر شما راست بگی پس ممکنه دروغ گفته باشه.و اگر دروغ گفته باشی ممکنه به دروغ دروغ گفته باشی که میشه راست گفتی.چی گفتی؟
__Genius__
شنبه 29 خرداد 1389, 02:45 صبح
سلام .
حقیقتاً من نتونستم پست ها رو کامل بخونم ، اما یه سری به وبسایت اصلی خودشون زدم و اونطور که پی بردم خودشون رو خیلی حرفه ای میدونن ،
راستش من نه میدونم اینها کی هستن و نه از کجا اومدن ، علاقه ای هم به دونستنش ندارم .
اما اگر به عنوان برنامه نویس دارن داخل این مملکت فعالیت میکنن من تنها یک پیشنهاد بهشون دارم : "در سایتشون رو گل بگیرن" ... .
شرکتی که به قولی 900 نفر پرسنل داره و توی قسمت استخدام مربوط به هر قسمتی از رشته های مورد نیازش میزنه استخدام تنها از دانشگاه های دولتی معتبر وقتی اوضاع امنیت اسکریپت ها و وب سایت هاش طوری باشه که آسیب پذیر باشن و امنیت خود این وبسایت دچار اشکال باشه و جای صحبت داشته باشه چطور میتونن وبسایت مناسب و امن برای یک مشتری فراهم کنن !؟
فردا یا پس فردا (بسته به موقعیت ثبت مشکل امنیتی مربوط به وبسایت همکاران سیستم) لینک مورد نظر رو برای نمایش اسیب پذیری public میکنم .
East.Tiva
شنبه 29 خرداد 1389, 17:57 عصر
این دروغ گویی همه جا هست مختص ایران هم نیست
نه! می دونستی توی بعضی از کشورها، دروغ گفتن جرم محسوب میشه !؟ ولی توی ایران فقط یک کار ناپسند اجتماعی هست !
حالا بحث تاپیک رو منحرف نکنیم.
به هر حال من به سرمایه دارهای همکاران سیستم پیشنهاد می کنم که همه تخم مرغ هاشون رو توی یک سبد نگذارند! جاهای دیگه هم سرمایه گذاری کنند (مثل قهوه خانه) :چشمک:
fa_karoon
دوشنبه 31 خرداد 1389, 00:38 صبح
سلام بحث جالبی بود فقط یه سوال هسته مرکزی این شرکت کدوم شهره چون من تو اهواز یه شرکت به اسم همکاران سیستم دیدم شاید یکی از شعبه هاش باشه؟
یکی دیگه از شرکت های بزرگ که برنامه های معتبر می نویسه ارجان آرایه است که فکر می کنم چند شعبه در شهرهای مختلف داره. این شرکت کارآموز هم می گیره اما هیچ سورس کدی رو بیرون نمی ده و اینطور که معلومه برنامه های میلیونی می نویسه
اگه کسی درموردش اطلاع بیشتری داره لطفا بنویسه
موفق باشید
علی ارجمندی
دوشنبه 31 خرداد 1389, 22:07 عصر
سلام
هسته اصلی شرکت در تهران است و بقیه شرکتها نمایندگی میباشند .
اما بنده هم یه نظری دارم . البته نظرم بر اساس آن چیزی است که در طول این چند سال در عرصه نرم افزار کشور دیدم . اساساً این روزها میتونم بلاشک بگویم تقریباً تمام پروژه های نرم ، سخت و هر چیزی که به سیستمهای دولتی مربوط میشود جز با رابطه اجرا نمیشود . اگر دوستانی در سازمان مربوطه به منفعتی برسند پروژه حتی اگر یکبار مورد استفاده قرار نگیرد ، کاملاً موفق بوده و پروژه های نرم افزاری نیز که کسی در آنها سهیم نمیباشد ، با تمام توان فنی و علمی منتهی به شکست میباشد .
با تشکر
sasansara
پنج شنبه 22 مهر 1389, 00:14 صبح
به نظر من یه معیار خوب میتونه این باشه که نرم افزارهای این شرکت در خارج از کشور هم خریداری داره یا نه
aa_mehr
یک شنبه 07 آذر 1389, 00:14 صبح
بحث بسیار جالب و عمیقی بود
تک تک پست ها رو خوندم و لذت بردم .
شاید گاهی توجه به برخی مثل های قدیمی راهگشای زندگی و کار ما باشه.
یک ضرب المثل قدیمی و پر کاربرد در زبان شیرین پارسی داریم که نباید به سادگی از کنارش گذشت.
هنوز غوره نشده می خواد مویز بشه.
این ضرب المثل شرح حال کسانی است که بدون هیچگونه پشتوانه مدیریتی و تجربه حضور جدی در بازار و تنها با نوشتن چند برنامه انتظار دارن که پارس جنوبی پروژه ها و اتوماسیون ها و برنامه های خودش رو در اختیار اونها قرار بده و اگر بلد بودن یه برنامه خوب بنویسن و مدیران پارس این کار رو انجام ندادن پس اونا یه مشت آدم هستن که فقط با رابطه ها و فامیل بازی این کار ها رو با پورسانت به شرکت های غولی مثل همکاران سیستم واگذار می کنند.
البته نگاه ما به جهان حق طبیعی ماست.
به قول هنری فورد:
این که بگویید می توانم یا نمی توانم تفاوتی نمی کند.
در هر صورت حق با شماست.
sahel k
دوشنبه 22 تیر 1394, 13:23 عصر
سلام دوستان..
اطلاع دارین برای مصاحبه فنی همکاران سیستم چه سوالاتی و در چه زمینه و تخصصی میپرسن؟
ممون میشم راهنماییم کنین.
masoud_pnu
دوشنبه 22 تیر 1394, 23:43 عصر
یه چیزی بهتون بگم،از گندکاری اینا همین بس که در عرض 6ماه،سیستم یکپارچه فروششون،حجم بکاپ دیتابیسی معادل 80 گیگابایت!!!!!!!!!!(اشتباه نخوندین!درسته.80گیگابایت)دا ت!!اونوقت دیتاهای ورودی همگی text.من واقعا نمیدونم چی باید گفت..50گیگابایت تکست...این سیستم تحت کلاینته،حالا حساب کنید شرکت مادر(منظور مجموعه خریدار)بخواد از نمایندگیش تو یه شهرستان بکاپ ها رو برای بررسی بگیره.80گیگ اطلاعات باید دانلود کنه!!!کافیه 20تا نمایندگی داشته باشه.دست کم شرکت مادر باید حدود 1ونیم ترابایت!!داده دانلود کنه!!!حساب کنید سیستم رو تحت وب بکنن!!
اگه اینا خودشونو حرفه ای میدونن،نباید نرم افزارشون بیاد اول sql serverنصب کنه،بعد خود نرم افزار!حتی نتونستن از کامپاننت های موجود براش استفاده کنن.
golbafan
سه شنبه 23 تیر 1394, 00:14 صبح
اکثر نرم افزارهای همکاران سیستم با دلفی 7 نوشته شده و بعلت استفاده از یک سری کامپوننت های خاص و کرک شده امکان ارتقاع سیستم ها وجود ندارد
اگر رویه خود را عوض نکنند بزودی شکست خواهند خورد
همچنین اکثر پرسنل این شرکت 90% شون بازاریاب و تیم فروش و پشتیبانی هستند
در حالی که متخصصین و طراحان اصلی سامانه های همکاران سیستم کمتر 20 نفر هستند
شرکت سپیدار سیستم چند وقتی است که با همکاران سیستم وارد همکاری شده و با یک محصول حسابداری به قیمت حدود 6 میلیون تومان
در حال جولان دادن در عرصه بازار است (با استفاده از اعتبار برند همکاران)
نرم افزار حسابداری سپیدار، از لحاظ حسابداری بسیار ضعیف بوده (مخصوصا در حساب های تفصیلی) و کار با آن مشکل است.
بسیار شلوغ و پر حاشیه بوده اما در عین حال امکانات مناسبی در اختیار کاربر میگذارد.
امیدوارم این شرکت با اصلاح نرم افزار های خود ، خودش و همکاران سیستم را نجات دهد
pbm_soy
سه شنبه 23 تیر 1394, 02:34 صبح
یک زمانی رفته بودم شرکتشون حدود 15 یا 16 سال پیش!
اون زمان برنامه حسابداری و انبارداریشون را با C/C++ نوشته بودند و اینترفیسشم با توابع TurboVision که همراه BorlandC++ میامد نوشته بودند!
اون زمان که پول خوبی به برنامه نویس نمیدادند البته در مقایسه باشرکتهای دیگر اون موقع! حدود 20 الی 30 درصد کمتر از جاهای دیگه میدادند الان نمیدانم از اون موقع تا حالا فکر کنم خیلی فرق کرده باشه!
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-1404, Jelsoft Enterprises Ltd.