هوش مصنوعی یا بازی و ریاضی

سلام

یادمه موقعی که راهنمایی بودم تو کتاب‌های درسی ریاضی یه چیزی بود به نام «بازی و ریاضی» که مطالب جالبی از ریاضیات درون بود که یه جورایی شبیه بازی، جالب بود.

اما:

من دچار یک مشکل فلسفی شدم. این هوش مصنوعی لعنتی دقیقا چیه؟! [البته این رو بگم که من خودم هم کتاب راسل رو خوندم (یعنی هوش مصنوعی کلاسیک)، هم پردازش تصویر کار کردم، همچنین به شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک هم آشنایی کامل دارم]. اما با این حال به نظر من همه اینها چرند هستند!!! هیچ کدوم به معنای واقعی «هوش مصنوعی» نیستند. به نظر من همه اینها مثل همون «بازی و ریاضی» می‌مونند. واقعا که نام این مطالب رو باید گذاشت «برنامه نویسی پیشرفته» نه «هوش مصنوعی». به عنوان مثال من اصلا نمی‌تونم باور کنم که ذهن ما برای تشخیص لبه تصاویر می‌یاد از فیلتر سوبل استفاده می‌کنه.

به نظر من ما کلا توی هوش مصنوعی داریم راه رو اشتباه می‌ریم. هر چند که نتیجه برنامه‌هامون با یک سیستم هوشمند یکی است. مثلا حتی «میکرو» های قدیمی هم بازی شطرنج رو داشتند. با اینکه این دستگاه‌ها فقط یک پردازنده 8 بیتی داشتند. ولی خیلی خوب شطرنج بازی می‌کردند. ولی یک انسان متفکر کجا و برنامه بازی شطرنج تو این دستگاه‌ها کجا؟ به هر حال نتیجه یکی بود. (یعنی هم انسان خوب شطرنج بازی می‌کنه و هم یک دستگاه بازی). اما این «هوش مصنوعی» نیست. به نظر من توی مباحث «هوش مصنوعی» هم ما فقط خودمون رو «گول» میزنیم که داریم هوش مصنوعی کار می‌کنیم اما این «هوش مصنوعی واقعی» نیست.

من یک سری سوال از شما دارم که خودم جوابش رو نمی‌دونم. حالا هر کی می‌تونه این سوالات رو جواب بده ممنونش می‌شم؟

1 - اصلا هوش یعنی چی؟ (تعریف دقیق)
2 - معیار اندازه‌گیری هوش چیه؟ (تا با اون معیار بگیم یک سیستم هوشمند هست یا نیست)
3 - یک سیستم هوشمند باید از اول همه چیز رو بدونه (چیزی که امروز مرسومه، مثلا سیستم تشخیص گفتار از ابتدا می‌تونه گفتار رو بفهمه و البته ممکنه که هر روز هم بهتر بشه) یا اینکه نه، ما باید یه برنامه بنویسیم که کاری بلد نیست و بعد بهش آموزش بدیم (مثل بچه‌ای که تازه به دنیا می‌آد)

هر چند بحثی که مطرح کردم به نظر ابتدایی می‌آید، اما به نظر خودم می‌تونه مهم باشه.

سپاس

برای اینکه به هوش مصنوعی دست پیدا بکنیم باید این راه رو حتما رفت.
من ِ دانشجو باید بدونم یک سیستم چطور شطرنج بازی میکنه تا بعدا بتونم سیستمی طراحی کنم که در شرایط بحرانی (به عنوان مثال) بتونه تصمیم بگیره.

1 - هوش رو سازگاری با محیط تعریف کردن
2 - حرف و حدیث در این مورد زیاده. تست تورینگ رو که میشناسی. بهتر از اون تاالان که برخورد نکردم. (به شدت انتزاعی هست)
3 - موجود هوشمند عملا آموزش هم میبینه. اما اینکه یک سیستم هوشمند از ب بسم الله آموزش باید ببینه فکر میکنم منطقی نباشه. و اصلا بهینه نیست. وقتی سیستم هوشمندی طراحی میشه سیستم اطلاعاتیش هم شناخته شده است پس دلیل نداره اطلاعات موجود بشر رو دوباره آموزش ببینه. پس چیزی رو باید یادبگیره که در دانش بشری موجود نیست

اساسا هوش مصنوعی یعنی هوشی که متعلق به موجود زنده طبیعی نباشه مثل یک کامپیوتر و یا یک روبات !
همه تلاش انسان هم برای اینه که بفهمه چطور می فهمه !
تست تورینگ هم یه مقصدی رو برای انسان مشخص می کنه که می گه اگه ماشینی که ساختی بتونه این کار رو انجام بده پس هوشمنده !
البته من اونو قبول ندارم و برای هوش اهمیت بیشتری قائل میشم .
در کل میشه هوش مصنوعی رو به بهترین راه حل برای حل مسئله تعریف کرد البته این رو که میگم در سطح خیلی پاییین ماشین میگم
در مورد پردازش تصویر هم با شما موافقم . فکر میکنم این الگوریتم های پردازشی بدرد تصاویر صامت میخوره.
مثلا داریم تو کوچه راه میریم و در قسمتی از فضای جلوی ما یک در زرد رنگ می بینیم .
آیا ما تمام پیکسلهای در رو مورد پردازش قرار دادیم و بعد معدل گرفتیم؟
قطعا اینطور نیست . حتی ممکنه بعضی از قسمتهای در زنگ زده باشه و رنگ زرد نداشته باشه ولی باز هم می گیم در زرد رنگ است !
جالب این جاست که ممکن است در هنگام رد شدن از کوچه ما به رنگ در توجهی نکنیم ولی اگر بعدا کسی از ما بپرسد در آن کوچه چه دیدی میگوییم یک در زرد رنگ . این یعنی رنگ در شناسایی شده ولی چون در هدف ما کاربرد نداشته و هدف ما رد شدن از کوچه بوده توجه ما رو به خودش جلب نکرده است ولی در حافظه ما ذخیره شده است.
در اینجاست که به اهمیت اینکه بفهمیم چطور می فهمیم پی میبریم!
همونطور که میدونین در سال 2050 قراره یک مسابقه فوتبال بین انسانها و روبوتها برگزار بشه که به نظر من اوج پیشرفت هوش مصنوعی و پردازش تصویر رو میتونیم اونجا ببینیم
من که تمام برنامه های زندگی و تحصیلیم رو برای سال 2050 تنظیم کردم .

سلام

ممنون از پاسخ‌هاتون.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط reza.palang

برای اینکه به هوش مصنوعی دست پیدا بکنیم باید این راه رو حتما رفت.
من ِ دانشجو باید بدونم یک سیستم چطور شطرنج بازی میکنه تا بعدا بتونم سیستمی طراحی کنم که در شرایط بحرانی (به عنوان مثال) بتونه تصمیم بگیره.

1 - هوش رو سازگاری با محیط تعریف کردن
2 - حرف و حدیث در این مورد زیاده. تست تورینگ رو که میشناسی. بهتر از اون تاالان که برخورد نکردم. (به شدت انتزاعی هست)
3 - موجود هوشمند عملا آموزش هم میبینه. اما اینکه یک سیستم هوشمند از ب بسم الله آموزش باید ببینه فکر میکنم منطقی نباشه. و اصلا بهینه نیست. وقتی سیستم هوشمندی طراحی میشه سیستم اطلاعاتیش هم شناخته شده است پس دلیل نداره اطلاعات موجود بشر رو دوباره آموزش ببینه. پس چیزی رو باید یادبگیره که در دانش بشری موجود نیست

---

خوب پس بهتره خودمنو گول نزنیم دیگه. بگیم «برنامه نویسی پیشرفته». چه دلیلی داره بگیم این «هوش مصنوعی» است. این یک برنامه است که در شرایط بحرانی می‌تونه خوب تصمیم بگیره.

و الزاما «سازگاری با محیط» به معنای دقیق هوش نیست. پس یادگیری و از همه مهمتر «نوآوری و اختراع» چی می‌شه؟ البته برای یک حیوان شاید یک نوآوری کوچک رو بشه گفت سازگاری با محیط. اما خیلی از نوآوری‌های انسان‌ها می‌تونه برای سازگاری با محیط نباشه.

در جواب قسمت 3 هم باید بگم دید شما «کاربردی» است. ممکنه ما بخواهیم به شکل «محض» در مورد هوش مصنوعی کار کنیم تا بعدها از نتایج اون در زمینه‌های کاربردی استفاده کنیم. اگر تنها کاربرد مد نظر بود، همین برنامه‌های کنونی هم می‌شه گفت تقریبا جوابگو هستند. هر چند که در ابتدای راهند.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط kernel

اساسا هوش مصنوعی یعنی هوشی که متعلق به موجود زنده طبیعی نباشه مثل یک کامپیوتر و یا یک روبات !
همه تلاش انسان هم برای اینه که بفهمه چطور می فهمه !
تست تورینگ هم یه مقصدی رو برای انسان مشخص می کنه که می گه اگه ماشینی که ساختی بتونه این کار رو انجام بده پس هوشمنده !
البته من اونو قبول ندارم و برای هوش اهمیت بیشتری قائل میشم .
در کل میشه هوش مصنوعی رو به بهترین راه حل برای حل مسئله تعریف کرد البته این رو که میگم در سطح خیلی پاییین ماشین میگم
در مورد پردازش تصویر هم با شما موافقم . فکر میکنم این الگوریتم های پردازشی بدرد تصاویر صامت میخوره.
مثلا داریم تو کوچه راه میریم و در قسمتی از فضای جلوی ما یک در زرد رنگ می بینیم .
آیا ما تمام پیکسلهای در رو مورد پردازش قرار دادیم و بعد معدل گرفتیم؟
قطعا اینطور نیست . حتی ممکنه بعضی از قسمتهای در زنگ زده باشه و رنگ زرد نداشته باشه ولی باز هم می گیم در زرد رنگ است !
جالب این جاست که ممکن است در هنگام رد شدن از کوچه ما به رنگ در توجهی نکنیم ولی اگر بعدا کسی از ما بپرسد در آن کوچه چه دیدی میگوییم یک در زرد رنگ . این یعنی رنگ در شناسایی شده ولی چون در هدف ما کاربرد نداشته و هدف ما رد شدن از کوچه بوده توجه ما رو به خودش جلب نکرده است ولی در حافظه ما ذخیره شده است.
در اینجاست که به اهمیت اینکه بفهمیم چطور می فهمیم پی میبریم!
همونطور که میدونین در سال 2050 قراره یک مسابقه فوتبال بین انسانها و روبوتها برگزار بشه که به نظر من اوج پیشرفت هوش مصنوعی و پردازش تصویر رو میتونیم اونجا ببینیم
من که تمام برنامه های زندگی و تحصیلیم رو برای سال 2050 تنظیم کردم .

---

مثالی که در مورد تست تورینگ زدید خیلی جالبه. مثلا خیلی‌ها برای اینکه تست تورینگ رو دور بزنند می‌آیند از «عبارات منظم» (Regular Exp) استفاده می‌کنند تا پاسخ بدند. البته NLP به خصوص با نظریات چامسکی پیشرفت نسبتا خوبی داشته اما باز هم به نظر من این‌ها «هوش مصنوعی واقعی» نیستند.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط amir_saniyan

مثالی که در مورد تست تورینگ زدید خیلی جالبه. مثلا خیلی‌ها برای اینکه تست تورینگ رو دور بزنند می‌آیند از «عبارات منظم» (Regular Exp) استفاده می‌کنند تا پاسخ بدند. البته NLP به خصوص با نظریات چامسکی پیشرفت نسبتا خوبی داشته اما باز هم به نظر من این‌ها «هوش مصنوعی واقعی» نیستند.

---

البته منظور من بیشتر تکیه بر منطق فازی بود

نقل قول:

---

تست تورینگ هم یه مقصدی رو برای انسان مشخص می کنه که می گه اگه ماشینی که ساختی بتونه این کار رو انجام بده پس هوشمنده !
البته من اونو قبول ندارم و برای هوش اهمیت بیشتری قائل میشم .

---

قبول دارم. این تست خیلی انتزاعی هست. اما به عنوان یک هسته قابل احترام هست.

نقل قول:

---

در کل میشه هوش مصنوعی رو به بهترین راه حل برای حل مسئله تعریف کرد البته این رو که میگم در سطح خیلی پاییین ماشین میگم

---

قبول داری که هوش مصنوعی از هوش طبیعی شبیه سازی شده ؟
و موجودات هوشمند طبیعی امکان اشتباه* هم دارند. پس ممکنه بهترین راه حل رو انتخاب نکنن.
هوشمند مصنوعی هم با اطلاعات ممکن تصمیم میگیره.
(*توضیح: اشتباهات در هوش مصنوعی شبیه سازی نمیشه. دلیل اونها ساختار هوش طبیعی هست)

نقل قول:

---

همونطور که میدونین در سال 2050 قراره یک مسابقه فوتبال بین انسانها و روبوتها برگزار بشه که به نظر من اوج پیشرفت هوش مصنوعی و پردازش تصویر رو میتونیم اونجا ببینیم

---

منبعش کجاست؟ اگه بدید ممنون میشم

نقل قول:

---

خوب پس بهتره خودمنو گول نزنیم دیگه. بگیم «برنامه نویسی پیشرفته». چه دلیلی داره بگیم این «هوش مصنوعی» است. این یک برنامه است که در شرایط بحرانی می‌تونه خوب تصمیم بگیره.

---

برنامه نویسی پیشرفته میاد احتمالهای ممکن رو در نظر میگیره. اما هوش مصنوعی میتونه پیشبینی نشده ها رو هم در نظر بگیره.
البته قبول دارم که مرز بین این دو به راحتی قابل تشخیص نیست.

نقل قول:

---

الزاما «سازگاری با محیط» به معنای دقیق هوش نیست. پس یادگیری و از همه مهمتر «نوآوری و اختراع» چی می‌شه؟

---

سزگاری با محیط یه تعریف اولیه از هوش است. و نو آوری و ابتکار رو عوج سازگاری با محیط میشه دونست. یادگیری هم همینطور چونکه بعد از اون نیازهای موجود هوشمند مشخص میشن.و بعد برای سازگاری بیشتر دست به ابتکار میزنه.

نقل قول:

---

اما خیلی از نوآوری‌های انسان‌ها می‌تونه برای سازگاری با محیط نباشه.

---

قبول ندارم. حتی بیهوده ترین اختراعات هم یه نیاز پشتش هست. و پشت هر نیاز یک عدم سازگاری رو میشه دید

نقل قول:

---

در جواب قسمت 3 هم باید بگم دید شما «کاربردی» است. ممکنه ما بخواهیم به شکل «محض» در مورد هوش مصنوعی کار کنیم تا بعدها از نتایج اون در زمینه‌های کاربردی استفاده کنیم.

---

قبول دارم.

نقل قول:

---

اگر تنها کاربرد مد نظر بود، همین برنامه‌های کنونی هم می‌شه گفت تقریبا جوابگو هستند.

---

قبول ندارم. خود این کلمه "تقریبا" نشون میده که این برنامه های موجود کافی نیست.
همیشه به دنبال راه حل ساده تر میگردیم.

نقل قول:

---

هر چند که در ابتدای راهند.

---

قبول دارم.
دلیلش هم این هست که جایگاه هوش مصنوعی با تعریف آرمانی که از اون شده فاصله زیادی داره.

منبع خبر مسابقات سال 2050 http://www.robocup.org

به این دلیل نمی شه هوش مصنوعی رو تعریف کرد که خود واژه هوش هم هنوز تغریف دقیق نشده.
به نظر من هوش به معنی درک تناقضات موجود در یه سیستم هست و همچنین توان رفع اون تناقضات و این کاری که برنامه های هوش مصنوعی اکثرا دارن انجام می دن . به عبارتی هر وقت ما توی برنامه نویسی دچار یه مشکل یل مساله متناقض می شیم رو می یاریم به روشهای هوش مصنوعی .
من با عبارت برنامه نویسی پیشرفته بجای هوش مصنوعی کاملا موافقم و فکر می کنم دانشمندای اوایل کار توی دهه 50 و 60 میلادی خیلی از کاراشون ذوق زده بودن که این واژه رو واسه این علم انتخاب کزدن.
در مورد قدرت یادگیری باید بگم من هم هنوز نفهمیدم معیار و ملاک اون چیه و چطور می تونیم با یادگیری انسان مقایسه کنیم. من یه سیستم خبره 2 سال پیش نوشتم و تا حالا می تونم بگم پایگاه دانش و توان تصمیم گیری اون 100 برابر شده و هر روزم بیشتر می شه ولی واقعا معیار علمی و قابل اثباتی ندارم که بگم سیستم در حال یادگیری هست.

مرسی.

نقل قول:

---

نوشته شده توسط bita_naz

من یه سیستم خبره 2 سال پیش نوشتم و تا حالا می تونم بگم پایگاه دانش و توان تصمیم گیری اون 100 برابر شده و هر روزم بیشتر می شه ولی واقعا معیار علمی و قابل اثباتی ندارم که بگم سیستم در حال یادگیری هست.

.

---

میشه در مورد چیزی که نوشتی بیشتر توضیح بدی ؟

سیستمی که نوشتی چی کار میکنه؟

:لبخندساده:

هوش مصنوعی خیلی رشته خوبیه، مخصوصا رشته پردازش تصویرش
در کل کاربرد هوش مصنوعی کلا گستردس و مثل یک ابزار هست که هر شخصی می تونه ازش استفاده خوب یا بد کنه
در رابطه با هوش مصنوعی آکادمی همراه اول یک مقاله خوب نوشته که واقعا عالی بود
بهتون پیشنهاد میدم که بخونید ...
اینم لینکش:
https://hamrah.academy/blog/artificial-intelligence/