این عمل از نظر من لذتبخشترین کاریه که میشه تو زندگی کرد. اگه شما ازش خوشت نمیاد لابد برنامه نویس نیستی و بهتره بری سراغ یه کار دیگه. مثل اینکه من بیام بگم کشاورزی کار مذخرفیه، بیل زدن داره آفت داره و هزار و یک جور بدبختی داره. در صورتی که بری از یه باغدار بپرسی شاید خیلی هم از شغلش خوشش بیاد، وانگهی (کلمه رو داشتی! خودم نمی دونم از کجا اومد؟) تمام این دوستان عزیز مرفه امریکایی وقتی دارن از پولداری خفه میشن سریعا میرن یه مزرعه شونصد هکتاری تو تگزاس میخرن و مشغول ذرت و گاو و گوسفند میشن. نهایتا می رسیم به این که انتخاب شغل یه مقوله کاملا صلیقه ای هست و هر کسی باید بره سراغ علاقمندیش و وقتی اونو پیدا کرد تمام سختی هاش رو هم به جون و دل می خره.آدم رو افسرده و بد اخلاق میکنه. مخصوصا اگر مداوم باشه.خسته میشی. بعد از همه ی اینا به بزرگترین مشکل برمیخوری اونم اینه که دو ساله دیگه به صفر میرسی و دوباره باید آپدیت شی.
یادمه جلسه آخر کامپایلر استاد داشت پروژه رو تعریف می کرد یکی از خانوما دستشو برد بالا گفت استاد ترو خدا کل نمره رو کتبی بگیرید، پروژه تعریف می کنید ما استرس می گیریم!!!! اگه از این تیپ آدما هستی الکی خودتو خسته نکن رک و پوست کنده جای یکی دیگه رو هم تنگ نکن. ول کن برو سراغ یه کاری که توش لذت ببری، الکی این شغل رو هم تو نظر چهار نفر خراب نکن.
حالا درامدش کم هست ولی خوب الان تو این مملکت چه کاری غیر از دزدی و چاپلوسی پول دراره که برنامه نویسی باشه؟ البته اینو هم بگم که تو این صنف هم گردش مالی بالاست ولی طبق معمول چیزی دست کننده نمی رسه.
شرمنده یکم قاطی کردم، ولی من از این تیپایی که فکر می کنن برا برنامه نویسی باید نشست رو صندلی و در حین این که توی Background داری بطور همزمان با هیجده تا از دوستات چت می کنی یکمم کد بنویسی و چهار تا dataset و ببندی به هم خیلی اعصابم می ریزه به هم.![]()