بازمتن --> متنباز
البته برای من عجیب است که چطور بعد از عدم موفقیت در استفاده از Qt نتیجه گرفتید که زبان سیشارپ بعلاوه کتابخانهٔ NET. به استفاده از ++C ارجحیت دارد؟ من زمانیکه میخواستم بین Qt و Gtk یکی را انتخاب کنم (برای برنامهنویسی در ++C)، از انتخاب Qt صرفنظر کردم چونکه Qt با استاندارد تعریفشده در ++C ناسازگار است (هم در syntax هم در کتابخانهٔ مورد استفادهاش هم در نحوهٔ کامپایل در واقع نباید تعجب کرد که چرا بعضیها فکر میکنند Qt یک زبان برنامهنویسی است!).البته تمام اینا که گفتم به معنای کم شدن ارزش و کاربرد Qt نیست. من خودم به دلایلی که قبلا گفتم دنبال کیوت و چند زبان دیگر بازمتن و مستقل از پلتفرم رفتم و استفادش رو هم برده و میبرم و احتمالا خواهم برد. اما اگر دیدگاه صرفا بازاری و جهت شغل و درآمد و انجام پروژه های بومی ویندوز باشه، بنظر من یک چیزی مثل سی شارپ و دات نت گزینهء تقریبا بی رقیبی هست یا در آینده خواهد بود (در حال حاضر سی++ با کتابخانه های بومی خود ویندوز مثل MFC هم کاملا کاراست).
در رابطه با مشکلی که در استفاده از کتابخانه ++cypro با Qt داشتید بعید نیست که همین ناسازگاری با استاندارد ++C دلیل ایجاد این مشکل در ترکیبشدن Qt با سایر کتابخانهها (و فریمورکها) بوده باشد، البته اگر واقعا مشکلی وجود داشته است، شاید شما به روش اشتباه میخواستید کار مورد نظر را انجام دهید یا شاید نسخههای مورد استفاده بخوبی با هم match نبودهاند شاید و هزاران شاید دیگر تا زمانیکه دلیل اصلی این مشکل ذکر نشده است. البته نمیدانم از چه نسخهٔ Qt استفاده میکردید ولی Qt از نسخهٔ 4.5 به بعد به مراتب بهتر شده است (بر اساس گفتههای دیگران).
در ضمن چرا برای برنامهنویسی در ++C حتماً باید یک framework وجود داشته باشد؟ تا جایی که میدانم معمولا از گردهمایی چند کتابخانه، نیازهای برنامهنویسی در ++C برطرف خواهد شد. در واقع من با این نوع نتیجهگیری شما مخالف هستم. خوشبختانه کتابخانههای زیادی برای ++C وجود دارد (نه به عنوان framework) و اینطور نیست که بگویید کار یک برنامهنویس ++C لنگ خواهد ماند. به عنوان آخرین کلام، شما از سیشارپ و داتنت به عنوان ابزارهای بومی ویندوز یاد کردهاید ولی فراموش شده که زبان ++C یک زبان بومی (native) در ویندوز است (یعنی اینکه ویندوز بدون هیچ واسطهای با آن کنار میآید). اگر به دنبال بهانه میگردید که از ++C به زبان دیگری کوچ کنید، این بهانهٔ خوبی نبود
.