
نوشته شده توسط
اوج بلند
یادگیری هیچ چیز ناگهان صورت نمیگیره . من متوجه هستم چی میگید . آدم وقتی میخواد موضوع جدیدی رو اونم در دنیای برنامه نویسی یادبگیره همه چیز براش گنگ هست و نمیدونه از کجا باید شروع کنه . اساتیدی هم که میشه ازشون سوأل کرد و آموخت هم به خاطر قواعد و قوانینی که در بیان برای خودشون ایجاد میکنند نمیتونن مفاهیم رو به سادگی ارائه کنند. یک برنامه نویس حرفه ای دقیقا به سبکی تدریس میکنه و اغلب از واژه هایی استفاده میکنه که در کتب برنامه نویسی هم هست . اون به خودش جرأت نمیده که از مثالهای روزمره و نغز استفاده کنه چون همیشه فکر میکنه اگه بخواد از اون مثال ها و اون طرز بیان استفاده کنه احتمالا مطالب رو درست ارائه نکرده .
یک استاد ریاضیات هیچ وقت به خودش اجازه نمیده که به کلمه "هم ارز" بگه مساوی . از نظر اون هم ارز هیچ وقت همون "مساوی" نیست (ولی تحت شرایط خاص رفتارشون یکی هست).اما یک دانشجو وقتی از هم کلاسی خودش میپرسه منظور از هم ارز چیه هم کلاسیش میگه هرجا هم ارز دیدی فکر کن منظورش مساوی بودن هست .
در مجموع میخوام بگم خودت باید ذره ذره یاد بگیری . یادگیری مطلبی در علوم کامپیوتر مثل پازل چیدن هست . تیکه تیکه و ذره و ذره باید به اطلاعاتت اضافه کنی و دقت کنی که سرعت پیش روی هم خیلی کنده . در کل شاید شنیدی که خیلی ها میگن برنامه نویسی فقط حوصله میخواد . من هنگام کد نویسی و یادگیری گاهی از عصبانیت دچار یأس فلسفی و تردید میشدم و میگفتم خب اینهمه وقت و انرژی میذارم که چی مگه تا کجا با این وضع میتونم پیشرفت کنم . اما میگفتم که همین الان هزاران نفر هستن که با این وضع دست از کار میکشن و برنامه نویسی رو بی خیال میشن و اگر من نا امید نشم فردا من جای خالی حرفه ای های امروز رو پر میکنم .باید سیریش باشی و دیگران تو رو با این خصیصه بشناسن . نگران اینکه چقدر از وقتت در هنگام یادگیری مطلبی تلف میشه نباش . وقتت رو با چیز با ارزش تر از این نمیتونی پر کنی. بهترین استفاده از وقت زمانی هست که یکی از سخت ترین چیزهای عمرت رو یادبگیری.
برای یادگیری مفاهیم دیتابیس باید :
-یه ذره دستورات اس کیو ال بلد باشی
-ای دی او دات نت بلد باشی( اشیاء و کاربردهای اشیاء ای دو او رو درک کنی . اشیاء مشابه رو هم بفهمی . نباید فکر کنی برای اتصال به بانک لازمه دکترای ای دو او رو بگیری . چندین روش برای کار روی داده های دیتابیس با استفاده از ای دی او وجود داره که در هر روش لازمه با دو سه تا شیء آشنا باشید)
-پایگاه داده ی اس کیو ال سرور رو بفهمی و بتونی 10 تا تفاوت بین پایگاه داده ی اکسس و اس کیو ال سرور رو بیان کنی
-استفاده از ای دی او در سیشارپ رو هم یادبگیری که یه روز بیشتر طول نمیکشه .
و بعدا به فکر گسترش دامنه ی اطلاعاتت باشی .
کتاب خاصی وجود نداره . همونطوری که گقتم باید کم کم به اطلاعاتتت اضافه کنی.افتادی رو غلتک همه چی حل میشه . من حاضرم همینجا هر کسی سوألی در مورد قسمتهای مختلف برنامه داشت بهش یاد بدم . البته من خودم مبتدیم و این اولین پروژه من هست منتها دوست دارم کمک کنم .
کارتون فوق العاده بود، هم برنامه ای که نوشتید، هم این که در اختیار بقیه گذاشتید و هم مطالبی که گفتید ، به شنیدن این حرفها نیاز داشتم،
من هم سی شارپ رو از صفر شروع کردم و شاید بشه گفت برعکس بقیه،قرارشد پروژه ی کارآموزی م رو انجام بدم و سی شارپ رو شروع کردم،اول یه پروژه اومد و بعد من مجبور شدم شروع کنم ، شرایطم طوری بود که اطرافم کسی رو نداشتم که راهنمایی م کنه،حداقل بگه چطور شروع کنم،دو_سه بار تصمیم گرفتم بدم برنامه رو بیرون برام بنویسن،ولی هر بار منصرف شدم و دفعه ی آخر به خودم گفتم برنامه رو داری دیرتر از زمانش تحویل می دی(برنامه برای یکی از ادارات دولتی بود که پروژه ی کارآموزی م برنامه ای بود که اونا برای کارشون لازم داشتند )اگه خودت هم ننویسی میشه 2تا امتیاز منفی،بالاخره نوشتمش،برنامه ای که قرار بود بنویسم به مفصلی برنامه ی شما نبود، والبته من هم خیلی حرفه ای ننوشتم،فقط یه برنامه ای نوشتم که اجرا می شد و خب حداقل ،کارهایی رو که ازش انتظار داشتند انجام می داد،توی این 5_6 ماهی که درگیرش بودم واقعا بهم سخت گذشت وپوستم کنده شد،ولی بعدا همین برنامه ی غیر حرفه ای پر از اشکال شد نقطه ی ورود من به دنیای برنامه نویسی و حالا که این چیزها رو می نویسم وارد یه گروه برنامه نویسی شدم که به تلاشم احترام گذاشتند و منو وبرنامه ی پراز اشکالم رو پذیرفتند،
دنیای برنامه نویسی دنیای بزرگیه و اگه می خوای باشی ،بمونی و ادامه بدیباید بزرگ بشی،
اتفاقی که داره برای من می افته....،باید پای سختی هاش بمونی واین وقتی شدنیه که به خودت و به راهی که شروع کردی مطمئن باشی وایمان داشته باشی،
در دنیای برنامه نویسی لحظات امیدواری وناامیدی زیادی رو تجربه می کنی،باید بتونی لحظات ناامیدی شو تحمل کنی وگرنه نمی تونی ادامه بدی،بیشتر از همه این حرفها رو به خودم می گم که کم نیارم و مسیر به این قشنگی رو که شروع کردم ادامه بدم و متوقف نشم،ما تازه کارها گاهی اوقات به شنیدن و زدن این حرفها نیاز داریم.
رسیدنی در کار نیست ، فقط رفتن است ،
حتی اگر اندکی وهر بار که می روی رسیده ای.