بله
خیر
سلام منم هستم برنامه نویسیم بد نیست
ولی تازه C# شروع کردم قبلا هم با vb6 یک برنامه مدیریت پیام کوتاه یا هموم اس ام اس و یک برنامه مدیریت تاکسی رانی نوشتم
خوشحال میشم کمکی کنم
سلام...
خیلی خوبه دوست عزیز...
ایمیلتو برایم پیام خصوصی بده...
دوستان برنامه نویس عزیز....
تا الان 7 نفر به جمع ما پیوستند،باز هم از همه دوستان،مدیران،مهندسین دعوت به همکاری میکنم،از طرف کوچکترین عضو انجمن...
نظرات دوستان رو شنیدیم،همه میدونیم تو ایران برنامه نویسی اون طور که باید و شاید جا نیفتاده،من از دیروز تا به الان وقت خودمو گذاشتم،نه فقط من بلکه بیشتر اعضا هم همینطور....
همه ناراضی هستیم از این وضعیت،پس خواهشا دور هم جمع بشیم و یه فکری به حال این موضوع بکنیم،میبینیم که بعضی از آقایون که اون بالا نشستن هیچ کاری نمیکنند،نظام آموزشی،نظام کاری و خیلی از ارگان های دیگه هیچ سر وسامانی نداره،پس ما باید کمر همت رو ببندیم یه کاری بکنیم،به خدا من تنهایی هیچ کاری از دستم برنمی آید،تا کی این وضعیت باید ادامه داشته باشه....؟
مدیران،شماها که تجربه تون بیشتره راه کار بدید،مهندسین،عزیزان،دوستا ن.....
خب آدم خسته میشه انقدر پست میزنه ولی همش انتقاد میشنوه،من نگفتم انتقاد نکنید،ولی خواهشا یه خورده پیشنهاد بدید،تعداد کمی از دوستان پیشنهاد دادن....
خواهشا اگه ممکنه سعی کنیم،در یک فرصت مناسب یه جا قرار بذاریم،حضورا صحبت کنیم،به خدا دیگه نمیشه،من دیگه خسته شدم،انقدر پست دادم....
سلام دوستان
این بحث به کجا کشید؟
آیا امیدی هست؟
یکی از بچه ها نظر خوبی داشت. یه پروژه مثل مدیا پلیر در حد JetAudio
آقا نیما شما خودت یه پروژه تعریف کن، اول روش بحث و گفتگو می کنیم ببینیم اصلا این کاره هستیم یا نه.
تو این بحث هم از دانسته های هم استفاده میکنیم، هم روحیه همکاریمون بیشتر میشه.
از پیشنهادت ممنون دوست عزیز...
هدف اصلی من گسترش فرهنگ و روحیه برنامه نویسیه...
هدف من اینه که چند تا از برنامه نویسان دور هم جمع بشیم،بریم زیر نظر پارک علم و فناوری،هم میتونیم با هم کار کنیم،هم از امکانات اونجا بهره ببریم...
متاسفانه من خیلی دیر فهمیدم تو ایران نمیشه هیچ کاری انجام داد،ای کاش از همون اول به حرف دوستان توجه می کردم این همه وقت تلف نمیکردم....
ولی موقع برگزاری الکامپ دوباره تاپیک میدم بچه ها رو جمع میکنم،تا حضورا با هم صحبت کنیم...
این طوری اصلا نمیشه....
از همه دوستان هم عذر خواهی میکنم که وقتشون رو گرفتم....
موفق و پیروز باشید...
مدیران محترم اگر خواستید تاپیک رو حذف کنید،دیگه به هیچ دردی نمیخوره.....
به خدا برم بمیرم بهتره تا تو (.....)بخوام زندگی کنم.....
دوستان برنامه نویس خداحافظ
مدیران عزیز میتونند منو از سایت حذف کنند....
وای وای وای وای وای بر ما....
چی شد جوش اوردی؟
تو که می خواستی مایکروسافت رو بترکونی؟
فک کردی همینطوریه؟!
دو روز شروع کردی نا امید شدی؟
من گفتم کمش دو سه ماهی طول میکشه!!
نمی دونم با این حرفات چی می خوای بگی..............
ولی اگه قراره به این راحتی بی خیال بشی چه بهتر که همین الان بی خیال بشی
من برنامه نویس تجربی هستم به هر مشکلی که خوردم یاد گرفتم نا امید نشم اینقدر تحقیق کنم تا به نتیجه برسم
من هر چند ساعت یک بار میام و کل تایپک های اینجا رو می خونم چیز جدیدی ندیدم ما ایرانیها کلا" همین جوری فکر می کنیم همیشه فکر می کنیم ما نمی توانیم همه مون
به خاطر همینه هم که همیشه درجا میزنیم
فکر می کردم حداقل خودتو میشناسی و این تایپیک رو زدی
یانکنه فکر کردی قرار بیلگیس بیاد توتایپیک و توی تیم عضو بشه حالا چون نیومده نامید شدی
نمی دونم چه فکری می کردی ولی من به نیابت از بیل گیس معذرت می خوام شرمنده نیومد چون اونم فکر می کنه که ما نمی تونیم فقط یه با فکر کرد که می تونه اونم شد ماکروسافت احتمالا" از دستش در رفته قول میدم بیلی رو بفرستم دم خونتون ازت معذرت خواهی کنه و تایید کنه که ما نمی تونیم
حرف Boy_nn درسته ؛
عادت ما ایرانیاست که :
اول کاری ، یه هدف خیلی گنده تر از چند برابر خودمون انتخاب می کنیم (در سطح بین المللی) ، اولش اصرار داریم که میشه ، ولی وقته میبینیم نمیشه ناامیدانه می گیم : "عجب دنیای نامردیه " و به فکر خود کشی میافتیم (البته جرعتش رو نداریم) !!!!!!!!!!
چرخ کج رو نیست، کج بینی تو ای دور از حقیقت
گر همه کس را نکو خواهی برو خود را نکو کن
از همه ممنون به خاطر متلک های که دادین....
ولی بهتر بود،اول روی حرفم یه خورده فکر میکردید بعد شروع به متلک انداختن میکردید....
من گفتم از این سایت میرم،میرم مدارس،دانشگاه ها وخیلی از جاهای دیگه تیم جمع میکنم....
من الان 3،4 ماه پیگیر این کار هستم،دیدم اینجا جز چند نفر استقبال نمیکنند،گفتم برم جای دیگه....
از اینکه میبینید جوش آوردم،اینه که بین این همه برنامه نویس فقط 6نقر....؟
ولی دم اون 6 نفر گرم،مرام دارن واقعا،همیشه به فکر هستن...
با اجازه همه اساتید یه نظر سنجی به راه انداختم تا ببینم،نظر بقیه دوستان چیه،این موضوع ادامه پیدا کنه یا نه....؟
دوستان عزیز...
دیگه هیچ کس نظری نداره....؟
انتقادها،متلک ها تموم شد....؟
همه گفتیم تو ایران نمیشه نمیشه نمیشه....؟
دلیلش هم گفتیم درست....
ولی باید فرهنگ سازی بشه،ولی سوال اینجاست که کی باید این فرهنگ رو جا بندازه....؟
متاسفانه فقط ما بلدیم حرف بزنیم تو عمل همه کم میاریم....
به هرحال من و افشین جان داریم با هم دیگه کار میکنیم،اون دسته از عزیزانی که موافقت کرده بودند هم میتونند بیان،پیام خصوصی میدم که از چه تاریخی شروع کنیم....
اگه مایل بودید همکاری میکنیم،در غیر این صورت......
من سعی میکنم حداقل در روز 2 یا 3 تا پست بزنم،تا این تاپیک به خاطره ها نره...
موفق و پیروز باشید....
نیما شفیعی....
!!!
چند تا نکته در این رابطه وجود داره:
1. اکثر برنامه نویسان ایرانی که فکر می کنند حرفه ای هستند، وقتی با یک برنامه نویس عادی خارج از کشور (هند، اروپا، آمریکا، ...) مقایسه می شوند در سطح پایینی قرار می گیرند. آن ها فقط با دانستن نسبی یکی دو تا از فنون که معمولا درکی از مهندسی و معماری درست آن ها هم ندارند، خود را متخصص حرفه ای می نامند، در حالی که چنین نیست. آن ها اصول پایه، اصول مهندسی، استاندارد ها و ... را نمی دانند و رعایت نمی کنند. آن ها آن چیزی را که باید یاد بگیرند بصورت کامل یاد نگرفته و تجربه نکرده اند، چون وقت کافی برای آموزش خود اختصاص نمی دهند. آن ها اعتقادی به یادگیری بیشتر از آن چه فکر می کنند باید بدانند، ندارند؛ آن ها نمی دانند که مثلا اگر در کنار برنامه نویسی به شبکه و امنیت هم وارد باشند تاثیر بیشتری خواهند گذاشت. نمی دانند که برنامه نویس بودن فقط کار با یک زبان نیست، بلکه درک اصول و استفاده از آن هاست که می تواند با هر زبانی میسر شود و برنامه نویس بسته به کاری که می خواهد انجام دهد می بایست توانایی استفاده از هر زبان و هر چیزی رو داشته باشد.
2. برنامه نویسان ایرانی قبل از هی چیزی به دنبال پول هستند. ایران اروپا و آمریکا نیست که سطح رفاه بالایی داشته باشد و برنامه نویسان بتوانند بدون منافع مالی اولیه گرد هم جمع شده و پروژه های عظیم متن باز را تولید کنند، که بعدا بتوانند از آن درآمد قابل توجهی کسب نمایند. همچنین عدم رفاه باعث می شود برنامه نویس با همان سواد اولیه کار را ادامه داده و کمتر به بروزرسانی اطلاعات و توسعه آن ها توجه کند. او فقط به دنبال کسب درآمد برای رسیدن به سطح رفاه بالاتر است و هیچ گاه از این گرداب خلاصی نخواهد داشت.
3. ایرانیان به کار گروهی، هم فکری و مشورت و احترام به حقوق یکدیگر عادت ندارند. لذا امور آنطور که باید و شاید پیش نرفته و یا منجر به بحث و جدل میان اعضا می شود. آن ها واقع گرا نیستند و همواره در رویاها و توهمات خویش بسر می برند. برای آن ها مهم نیست که موقع ارتباط با دیگران می بایست مراقب روان و احساسات افراد دیگر بود و احتیاط لازم را به خرج نمی دهند. آن ها نمی توانند به راحتی در کنار هم کار کرده و بحث رئیس و رئیس بازی را برای هم در نیاورند. آن ها باید یاد بگیرند که رئیس و مدیر نیز مانند کارمندان دیگر به وظایفی که دارد عمل می کند و فرق چندانی میان او و سایر کارمندان نیست.
4. ایرانیان عادت دارند دیگران کارهایشان را انجام دهند. فرضا یک روستا هیچ تلاشی برای آبادانی خود نمی کند و منتظر کمک های دولت می ماند. در حالی که آمریکاییان، استرالیان و ... به هیچ وجه چنین خلقیاتی نداشته و تمام اموراتشان به دست بخش خصوصی حل و فصل می شود. یک برنامه نویس هم وقتی چیزی یاد گرفت در به در به دنبال شغل می گردد و یا منتظر استخدام می ماند در حالی که ممکن است حتی شده موقتا بتواند به کمک دوستانش، خود کاری را به راه انداخته و کسب درآمد کند. طبق همین اصل ایرانی ها عادت به ابداع و ابتکار نیز ندارند و این کار را نیز دیگران می بایست انجام دهند و آن ها فقط عمل کپی برداری نهایتا با تغییرات جزئی را انجام داده و کسب و کار خود را شروع کنند. او باید یاد بگیرد خودش فکر کند، ایده دهد، اجرا کند و کار را به کمک خویش و همکارانش پیش ببرد.
5. اغلب ایرانیان مسئولیت پذیر و On-Time نیستند. وقتی کاری را قبول می کنید، باید به درستی، با دقت و تا قبل از موعد تعیین شده انجام شود. نمونه اش پروژه های راه سازی! تمامی پروژه روز مزد تعریف شده لذا پیمانکار بی مسئولیت و مدیران نا لایق اجازه می دهند پروژه تا جایی کش بیاید که جیب همه شان پر شود (نوع اسبق اختلاص از بودجه پروژه های عمرانی). در حالی که در خارج از ایران پروژه اگر از موعد مقرر فراتر برود بابت هر روز پیمانکار می بایست جریمه دیرکرد بپردازد، لذا آنان شبانه روز و زحمت می کشند تا پروژه را سر موعد آن تحویل دهند. پیگیری، مراقبت و به موقع تحویل دادن حداقل خصایصی است که یک برنامه نویس باید دارا باشد.
و ... و ... و ...
راستی یک نکته ای هست که بازار ایران رو به شدت مختل کرده... دسترسی آسان افراد به اطلاعات سطح تجاری که باعث میشه هر بی سر و پا و بی سوادی در مشاغل تخصصی وارد بشه و بازار شرکت های واقعی رو مختل کنه. به اشتراک گذاشتن اطلاعات و اسرار تجاری در همه کشور ها من جمله ایران جرم تلقی میشه و افراد جریمه سنگینی رو می بایست پرداخت کنند؛ هر چند در ایران به این مسئله اهمیت چندانی داده نمیشه.
ممنون از پاسخت دوست عزیز...
در جواب باید بگم که:
مشکل اصلی ما نظام آموزشی اشتباه،کدوم یکی از دروس دانشگاه،دبیرستان ما راه روش همکاری و کار گروهی رو داره،وقتی نیان آموزش ندن،هیچ کس انتظار نداره فرشته بیرون بیاد....
پس وقتی میبینیم کسی یاد نمیده یکی باید آغاز کننده این راه باشه...
مشکل دیگه ما غرور که هیچ کس حاضر نیست زیر پا بذاره یا ببینه کسی بالاتر از تونه،100% زیر پاشو خالی میکنه،تو این جامعه من به شخصه کم ندیدم...
متاسفانه ما تو شرایط اقتصادی خیلی بدی قرار داریم،به خاطر همینه که همه دنباله پول هستند....
تا وقتی مشکل اعتماد و کار گروهی حل نشه،هیچ وقت نمیتونیم پروژه های open source بدیم،هیچ کس تو ایران حاضر نیست پروژه ای رو open source بده که در آینده یکی اونو بیاد توسعه بده....
ما ایرانیها خیلی عجول هستیم،همیشه فکر میکنیم یه ذره برنامه نویسی یاد گرفتیم،یعنی دیگه خدای برنامه نویسیم،مشکل اینجاست که سخته ترک این عادت....
ببینید مشکل اینجاست که همه چیز در این مملکت از صفر تا 100 مشکل داره!! ریشه و عامل اصلی همه این کمبود ها و قصور ها هم فرهنگ ملتی هست که طی یکی دو هزار سال اخیر شکل گرفته. موارد زیادی هست که میشه راجع بهشون صحبت کرد. ریشه های اصلی رو دقیقا میشه بیان کرد و با علم و برهان و منطق ثابت شون کرد. عقاید و سنت هایی که شکل گرفته ذهن این جامعه رو مسموم کرده. رفع سم هم کار راحتی نیست و برای خودش انقلاب ها می خواهد. چیزی هست نزدیک به غیر ممکن!! ممکن شدنش هم بسیار زحمت و رنج و عذاب در پی خواهد داشت برای همه! چیزی نیست که من و شما بتونیم تغییر بدهیم، مگر شخص خودمان!! تنها چیزی که هر یک از ما توانایی تغییر اون رو داریم خودمان هستیم و هرچند امر راحتی نیست ولی امکا پذیر هست. و وقتی تک تک ما به این درک و آگاهی رسیدیم و تونستیم با خودمان رو راست باشیم و مشکلاتمون رو برطرف کنیم آن وقت مملکتی خواهیم داشت که در آستانه تغییرات اساسی قرار گرفته و غیر ممکن ها رو دور زده و حالا آمادگی هر تغییر و تحول اساسی رو داره. در این پروسه ملت باید یاد بگیرند که امکان خدشه دار شدن عقایدشان هست. ممکن است تمامی آنچه فکر می کنند و می دانند اشتباه باشد و باید تک تک آن ها این اشتباهات و مشکلات را بپذیرند، باید ذهن هایشان آماده تغییر و درک واقعیات شود.
من مدت هاست بر روی این قبیل مسائل تحقیق و مطالعه می کنم، ایران را با کشور ها و فرهنگ ایرانیان را با فرهنگ های دیگر سنجیده ام. از خود مردم و سیاست و دین و مذهب و ... و ... و ... چیز های زیادی برای گفتن دارم. از نقطه نظر من مسئله پیچیده ای است و ملت حال حاضر ایران همانند گذشته، توانایی درک و برخورد با این مسئله را ندارند. تنها کاری که افراد آگاه تر می توانند انجام دهند اصلاح امور مربوط به خودشان است و غیر. آن هایی که ایران را به مقصد کشور های غربی ترک می کنند معمولا به این مسئله واقف هستند که کار چندانی از دست آن ها ساخته نیست و در راه تحولات حتما از پشت خنجر خواهند خورد زیرا اکثر جامعه توانایی هضم افکار وی را ندارند.
سلام بر همه ی دوستان،مدیران،مهندسین....
بازهم منتظر پیشنهاد شما عزیزان هستیم....
موفق وسربلند باشید....
دوست عزیز ،حرف شما کاملا صحیح و متین،یعنی به نظر شما هیچ راه کاری وجود نداره....؟
من برای ادامه تحصیل قصد سفر به کانادا رو داشتم،ولی متاسفانه نه از نظر دولتی و نه از نظر خصوصی مورد حمایت قرار نگرفته ام،یا سر تمام پروژه ها از من ایراد گرفتند و یا توانایی پیاده سازی اونا به مشکل برخوردند،در نتیجه نتونستم رزومه ای بدم،حالا هم مجبورم برم یه کشوری مثل هنوستان تا اونجا رزومه خودم رو بهتر کنم،شاید اونجا بهتر حمایت کنند....
ولی این راه درست نیست که هرکس بذاره بره....
به نظر من با فرهنگ سازی همه چی درست میشه،نه یک سال نه دوسال،احتمالا چند دهه....
با این وضعیتی که من تو ایران میبینم....
به هر حال اگه همه دست به دست هم بدن میشه مشکل رو از ریشه برداشت،نه به صورت کامل،هیچ جای جهان به طور کامل عاری از بدی و زشتی نیست،به طور مثال کشورهای اروپایی همه که قوانین کپی رایت و رعایت نمکنند،به هر حال افرادی هستند،اگه ما بخوایم افراد خوب رو زیاد کنیم،افراد بد کمرنگ میشن....
به هر حال من من منتظر همکاری همه دوستان هستم...
از نظرتون ممنون....
موفق باشید....
آخرین ویرایش به وسیله nima.sh : دوشنبه 13 شهریور 1391 در 05:44 صبح
دوستان. من اصلا از افرادی نیستم که بگم ما نمی تونیم و ... ولی باید یک سری از واقعیت ها رو دید. نمی دونم شما تو کتاب های درسی ، مجلات ، برنامه های مستند و .... وقتی در مورد تاریخچه یک تکنولوژی یا شرکت صحبت میکنه،به تاریخ هایی که ذکر میشه توجه می کنید یا نه. مثلا شرکت IBM در n سال پیش تاسیس شده. من همیشه اینطور مواقع معادل سازی می کنم که تو اون زمان کشور ما تو چه وضعیتی بوده. یعنی اصلا قابل تصور نیست که وقتی اونها داشتن در مورد ساخت main frame های کم هزینه تر و سریعتر کار می کردن، ما در چه اوضاعی بودیم. اینجاست که متوجه میشیم ما چرا الان نمی تونیم.
یه مسائلی زیرساختیه. اینطور نیست که مثلا 50 نفر دور هم جمع شن یه کاری! بکنن. در مورد قانون تجارت و کار، حقوق کارگر، حق اختراع و ... اونها خیلی وقته این مسیرها رو طی کردن و حالا به اینجا رسیدن.
شما همین دادگاه اپل و سامسونگ رو ببینید.کاری به نتیجش ندارم ولی صرف وجود این دادگاه و بحث هایی که توش میشه اصلا تو کشور ما خنده داره. یا قانون ضدانحصار و ...
دوستان. خیلی چیزا میانبر نداره. این بحث هایی که می شنوید سیاسیه که ما می توانیم و ... معلومه،همه انسانها می تونن، ولی باید دید کی می تونن و چه مراحلی رو باید طی کنن تا بتونن.
باشه همه ی این حرف ها قبول،تو کشور ما نمیشه....
اصلا ایران هیچ وقت نمیخواد یا نمیتونهپیشرفت کنه....
ولی ما برنامه نویسا چی....؟
ما که باید پیشرفت کنیم،دوستان من دردم از اینه که نمیتونم تو ایران رزومه پر کنند،آقایون نمیذارن،دیگه خودتون میدونید من دارم چی میگم که....!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من دنبال یه تیم فعال میگردم که بتونیم پروژه های بزرگ بدیم که یه حرفی برای گفتن داشته باشیم،منظورم یک شبه نیست...
به تاریخچه شرکت های بزرگ نگاه کنید،از کجا شروع کردند...؟اکثرا همه شون از یه گاراژ کوچیک شروع کردند،دوستان اگه یه پروژه ای درست کرد،بتونیم اونو به یکی از کمپانی های اروپایی نشون بدیم،فوق العاده میشه...
فقط تلاش و اعتماد و صبر میخواد،این چیزی نیست که به بشه یه شبه درست کرد و فروخت و پول بیرون آورد....
من تمام حرفم اینه،خودتون میدونید خیلی حرف ها رو نمیشه زد،پس خواهش میکنم(....................................... ..................)
من سر یه پروژه ای داشتم کار میکردم،مثل مدارس مجازی،یکی از اساتید به من گفت برای نمونه یه چیز کوچیک بیار،منم رفتم واسه بخش فیزیک یه دیتابیس درست کردم و اکثر قوانین فیزیک رو تو اون جای گذاری کردم،خلاصه بگم هم آموزش،هم راه حل،هم جواب،هم تاریخچه،هم تعریف و خیلی امکانات دیگه براش گذاشتم ولی متاسفانه(................................. ..)
دیگه نمیدونم چی باید بگم،اگه تو این انجمن جواب نگیرم میرم دانشگاه ها،مدارس و خیلی از جاهای دیگه من رو این سایت حساب ویژه ای باز کرده بودم ولی متاسفانه انتظار چنین حرکتی رو نداشتم....
به هر حال ممنون از نظراتتون،همین طور از شما sasansara عزیز....
با سلام خدمت همه ی دوستان عزیز و محترم!
اولا جای داره که از نیما جان تشکر کنم که این بحث رو شروع کرد و همچنین به لجبازیش ادامه نداد و به تاپیک برگشت(این کار اولین موفقیتت در این زمینه بود، مطمئن باش)!
و در ادامه می خوام بگم با توجع به نظراتتون و مشکلاتی که بحث شد ، این نتیجه رو میشه گرفت که همه می خوان توجیه کنن که چرا نمیشه و این کارو انجام ندن!
ولی به نظر بنده نیازی به توجیه نیست، چون این کار نشدنیه! حالا چرا؟ چون همه ماها عجولیم! می خوایم امروز یه گروه برنامه نویسی 1000 نفره جمع کنیم، فردا یه پروزه در سطح نیاز جهانی بنویسیم ، پس فردا میلیون میلیون پول در بیاریم! ای کاش این عجول بودن به انگیزه تبدیل می شد !
همونطور که در خلال تاپیک هم اشاره شد همه ی بزرگان از یه چیز کوچیک مثل همین تاپیک شروع کردند! بعد بزرگ شدن!
شما هم بهتره با همون افرادی که همکاری کردن شروع کنی ایشالا وقتی برنامه هات تو اینترنت و بازار پخش شد افراد بیشتری تمایل به عضو بودن در گروهت رو می کنن!
و خلاصه کلام : 1.به جای عجول بودن با انگیزه باشیم 2.از گروه کوچیک شروع کنیم(مثلا 10 12 نفر) 3.از پروژه های کوچیک شروع کنیم 4.بی هدف کار نکنیم
به خدا اگه قدم قدم کار های درست رو تو خودمون عادت بدیم تمام مشکلاتی که تو تاپیک بحث شد دونه دونه حل میشن (حتی اونایی که تو دست ما نیست) فقط اگه عجول نباشیم
و در آخر یه پیشنهاد دارم برایه سایت برنامه نویس که از این دوستامون حمایت کنه:
اگه بشه تو سایت یه قسمت به عنوان گروه های برنامه نویسی قرار داده بشه و افراد برنامه نویس (و چه بهتر اگه برنامه نویس زبون های مختلف باشن) دور هم جمع بشن یه اسم برای گروهشون بزارن و دوتا لیست هم داشته باشن به عنوان: 1.پروژه های انجام شده 2. پروژه(های) در حال اجرا و حالا هر چیزه دیگه ای که دوستان صلاح بدونن!
منم خیلی دلم می خواست تو این گروه باشم ولی به خاطر کنکور نمی تونم ! ایشالا بعد کنکور بیام ببینم گروهتون بهترین گروه سایت شده و نرم افزار هایه جدیدی که گرفتم کار همین دوستای عزیزمه!
دوست عزیز خیلی ممنون....
حرف هات کاملا درسته....
ولی مشکل اصلی اینجاست که هیچ کس اعتماد نداره به همدیگه....
مثلا ما اومدیم یه پروژه نوشتیم،کی میخواد بفروشه....؟
چطور میخوایم کار کنیم وقتی به هم اعتماد نداریم....؟
یا باید پروژه ها رو مجانی بدیم یا اینکه همه با هم جمع بشیم و در غالب یه شرکت کار کنیم،که این هم مشکلات خاص خودش رو داره ولی بهتر جواب میده....
بازهم میگم اگه دوستان موافقند یه قرار ملاقات بذاریم حضورا صحبت کنیم....
باز هم ممنون مهدی عزیز...
آقا حرف شما درست ولی ما می تونیم در حد خودمون برای کاری که براش ساخته شدیم و تجربه کسب کردیم تلاش کنیم تا این خیابان که در حاله ساخته رو باز تر کونیمو ازش یه اتوبان واسه پیشرفت بسازیم ما می تونیم از کارها و پیشرفتهای همون کسایی که شما می گید بجایی رسیدن استفاده کنیم و خودمونو لااقل تو یه زمینه
بالا تر از همه نشون بدیم
خواهش می کنم!
درسته ! اعتماد هم از همون مسائل زیر ساختیه که بحث شد!
من با حرف شما موافقم که قرار حضوری گذاشته بشه ! ولی در اینجا حق کسی که به دلیل اینکه تو یه شهر دیگه است و نمیتونه حاضر بشه ولی از ته دل می خواد تو این گروه باشه و هدفی جز علم و پیشرفت نداره پایمال میشه!
من تجربه اینو دارم! ازتون خواهش می کنم تا جایی که براتون مقدوره به کسی این تجربه رو ندین(خیلی تلخه)....
همه میدونید که مسئولیت فرهنگ هر کشوری بر عهده جوانان و روشنفکران و امروزی ها(از برنامه نویس امروزی تر!!!) وظیفه ی تک تک ماهاست که این مسائل رو حل کنیم
برای حل این مسئله من همینجا به خودم قول می دم هرگز از اعتماد هیچکس حتی دشمنم سواستفاده نکنم و به اعتماد هیچکس خیانت نکنم!
من اولین قدم رو برداشتم! هر کی مثل من اینجا حاضره به خودش قول بده ،اعلام کنه!
اگه هر کسی یه جا پا برای خودش بسازه هزاران راه کوچیک و کوتاه خواهیم داشت ولی اگه همه جا پای نفر قبلیش بزاره یه شاهراه بزرگ و بی کران خواهیم داشت(حالا هرکی حاضره جا پای من بزاره، اعلام کنه)
محمد جان یه دنیا ممنون ازت....
من به شخصه هستم....
خدا رو شکر که یه تو رو پیدا کردم،دوستان عزیز،خواهشا یه خورده به فکر باشید،خواهشا....
هنوز هم من امید دارم....
دوستان منتظرم همونطور که محمد و خیلی از دوستای دیگه منتظرند....
به نظر من نمیشه از اول یه تیم با تعداد زیاد داشت
چون اکثر ما اصلا برنامه نویسی گروهی بلد نیستیم
ولی میتونیم گروه های کوچیکی داشته باشیم که تو هر گروه یک نفر با تجربه ی کار گروهی داشته باشیم و دو سه نفر تازه کار باشن
اون کسی که کار گروهی بلده با انجام چند تا پروژه ی گروهی میتونه کار گروهی رو به بقیه آموزش بده.
بعد از این ما میتونیم گروه ها رو آروم آروم با هم ترکیب کنیم و تازه بیایم یه تیم ده دوازده نفره داشته باشیم که اعضای تیم توانایی کار گروهی دارن
و این برای شروع کار عالیه و میتونیم همینطور ادامه بدیم و در بلند مدت یه گروه قوی بسازیم.
حرف شما متین دوست عزیز
اما پس ابید ببینیم از عهده ی کاری که می خواییم انجام بدیم بر میاییم یا نه
یعنی بهتر بگم باید یک پروژه ی کوچیک جمع کنیم تا راه بیفتیمو راهمونو پیدا کنیم
یعنی یک جورایی صرفأ جهت کسب مهارت و شناخت
یاشار عزیز یه دنیا ممنون....
نظرت خیلی عالیه،مثل اینکه دوستان دارن کم کم جمع میشن،این خیلی عالیه من با مدیران سایت صحبت میکنم تا یه بخش اختصاصی برای انجام کارهای گروهی بذارند،که به تمام دوستان جمع بشن و به گروه های n نفره تقسیم بشن،میتونیم تا یه مدت همین طور ادامه بدیم وپروژه های کوچیک بدیم و بعد یه مدت تشکیل یه تیم درست وحسابی رو بدیم،فقط تنها خواهشی که از دوستان برنامه نویس دارم اینه که:
در هیچ موردی دوستان رو تنها نذارند...
مسئولیتی که به اونا داده میشه رو درست انجام بدن...
یه مسئله ای هست که خودم خجالتم مییگره بگم اینه که از اعتمادی که به اونا میشه،سوء استفاده نکنند...
انشاالله با شروع بخش جدید،توضیحات بشتری با همکاری شما دوستان میدیم....
موفق باشید...
با سلام
طی چند سالی که من در این انجمن عضو هستم تا به امروز نشنیدم که یک گروه برنامه نویسی بتونن یک کار ساده رو به سرانجام برسونن چه برسه به یک پروژه ی بزرگ و تجربه هم نشون داده به دلیل اختلاف مسافت و ازهمه مهمتر اختلاف علمی عملا خیلی از کارهایی که با هدف کار گروهی انتخاب شده نصفه کاره تموم شده و شخصا میگم ساخت یک انجمن یا بخش جدا برای کار گروهی عملا تو سایت به خاطر پیشینه ی قبلی اون غیر ممکنه و تا روزی که حرفها به عمل وعمل به تحقق هدف منجر نشه بعید میدونم یک مدیر نظر مثبت به این کار بده و بخواد رای به ایجاد یک بخش جدا بزنه هرچند تصمیم اصلی رو مدیران ارشد میگیرن ولی شرایط فارغ از چیزیکه من گفتمم نیست و چه بسا مدیران با سابقه ی طولانی مدت در این انجمن دلایل محکمتری هم برای ایجاد نکردن یک بخش جدا داشته باشند
موفق باشید
کسی که به خود اطمینان دارد به تعریف دیگران احتیاج ندارد. «گوستاو لوبون»
هم کسب تجربه مشیه برای همه و هم میتونیم یه تیم جدا تشکیل بدیم که همه جا با هم باشیم،تو آینده نزدیک هم میتونیم شاهد برنامه نویسان موفقی باشیم...
خواهش میکنم موافقت کنید،از دوستان دیگه خواهش میکنم که نظرات خودشونو اعلام کنن...