نمیدونم شاید نظر بقیه جور دیگه ای باشه ولی حقیقتش من با تشکیل قطب در نهاد موافق نیستم چون تجربه ثابت کرده ما ایرانیها جنبه رقابت سالم رو نداریم و بعضاً بجای رشد دادن خودمون، بقیه رو میخوایم تضعیف کنیم. به مرور هم با بزرگ شدن نهاد، کنترل چنین اوضاعی مشکل میشه. البته قطعاً نهاد در شهرهای مختلف نمایندگی خواهد داشت که وظیفه انجام کارهایی مثل مصاحبه درمورد پروژه و تعیین شرایط و نحوه انجام و بطور کلی انجام کارهای مهندسی نرم افزار قبل از انجام پروژه رو بعهده بگیرن ولی نه اینطور که هر گروهی برای خودش تجزیه و تحلیل کنه. اینطوری پروژه های نهاد از حالت یکدست و استاندارد فاصله زیادی میگیره و یک گروه بخاطر اعضای با استعداد بیشتری که داره، خیلی رشد میکنه و گروه دیگه نه. درنتیجه پروژه ها رو دیگه نمیشه به نحوی تقسیم کرد که همه اعضا با هم رشد کنن و همیشه هم پروژه داشته باشن. برخلاف نظر شما، من شخصاً موافق تشکیل یا حتی معرفی نفرات یا گروههای برتر نیستم. دوست ندارم اعضای نهاد مثل وضعیت یک بیابان باشن که توش چندتا گل رز خوشگل هم داشته باشیم. منظورم اینه که گل رز نخواستیم، ولی همه رو حداقل در حد چمن رشد بدیم. به نظر خودتون، یک بیابان با چندتا گل رز قشنگتره یا باغچه ای که گل رز نداره ولی همه اش در حد چمن سرسبزه؟ اینطوری اگه یک پروژه اومد که نیاز به تخصص بالا داشت، همیشه توی نهاد افراد متخصص داریم و مجبور نیستیم کار رو به یک تیم خاص واگذار کنیم. اگه قرار به ایجاد قطب باشه که خارج از نهاد هم میتونن چند نفر با هم تشکیل گروه بدن. دیگه چه نیازی به نهاد هست؟ فقط قراره اسم و برند نهاد رو یدک بکشن و با اعتبارش پروژه بگیرن، حتی به قیمت اینکه بقیه اعضا پروژه خوب گیرشون نیاد؟ ارتباط با ادارات رو هم برحسب تجربه میگم باید بسپریم به خود نهاد و مکاتبات اداری و رسمی. مطمئن باشید توی ایران حتی اگه با اسم گوگل یک شخص وارد یک اداره بشه، تحویلش نمیگیرن ولی اگه با همون اسم گوگل، یک نامه رسمی برای اداره ازطرف خود گوگل نوشته بشه، روی همون نامه قرارداد رو میبندن. البته قطعاً پروژه هایی که اقلیم توش مدنظر باشه (مثل طراحی وب سایت با موضع معرفی یک منطقه خاص و...) به اعضایی از همون منطقه سپرده میشه ولی اینطور نیست که تیم شرق و غرب و... داشته باشیم. چرا یک نفر از شمال کشور نتونه توی یک پروژه که بحث اقلیم توش مطرح نیست، با یک نفر از جنوب کشور همکاری کنه؟