صفحه 1 از 4 123 ... آخرآخر
نمایش نتایج 1 تا 40 از 145

نام تاپیک: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

  1. #1

    چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    من میخوام این محاسبه خیلی خیلی ساده رو انجام بدم : x=x+1

    اما مشکل اینجاست که من میخوام این عمل توی 1 ثانیه حداقل به مقدار 10 به توان 300 میلیون بار انجام بشه!(برای حداکثر حدی مشخص نکردم اما هرچی بیشتر باشه بهتره) این مقدار یعنی در هر 10 به توان 300 میلیونیوم ثانیه 1 واحد اضافه بشه!
    چون مقدار از پیش تعیین شده نیست من نمیتونم بصورت دسته ای شمارش کنم و مجبورم تک تک اضافه کنم تا زمانی که دستور توقف صادر بشه .

    خوب بعید میدونم حتی با یه ابر کامپیوتر هم بتونم این محاسبات رو انجام بدم درسته؟
    ببینید در واقع برای من مهم نیست که این محاسبات حتما با کامپیوتر انجام بشه یا حتما بوسیله یک قطعه الکترونیکی! هر چیزی که بشه به کمک اون این مقدار محاسبه رو توی یک ثانیه انجام داد حتی یک فعل و انفعالات شیمیایی یا اتمی که بشه به طوری این مقدار رو به هر طریقی باهاش محاسبه کرد میتونه جواب من باشه

    امیدوارم تونسته باشم منظورمو رسونده باشم .
    لطفا نظرتون رو بیان کنید
    با تشکر

  2. #2

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    در علم رمزنگاری کلیدهای 128 بیتی امن محسوب میشن و تا سال 2032 (اگر درست یادم باشه) هم بیشتر مراجع استانداردهای رمزنگاری گفتن امنیت داره.
    یعنی تا اون موقع هیچکس توان پردازشی 2 به توان 128 حالت رو نداره. حالا میخواد یک عمل جمع ساده باشه.
    2 به توان 256 رو هم بشر هیچوقت نمیتونه بشکنه. مگر شاید زمانی با رایانه های کوانتمی بزرگ اگر ساخته بشن.
    حالا 10 به توان 300 که خیلی بیشتره!

    این اعداد از چیزی که فکرش رو بکنید خیلی بزرگتر هستن. حتی در ابعاد کائنات هم میتونن بزرگ یا حتی بزرگتر از اعداد کائناتی باشن.

    یک محدودیتی که هست همون مصرف انرژیه که یک حداقلی داره بر اساس فیزیک کوانتم.
    یعنی مثلا ساده ترین عملیات رو شما حساب کنید که تغییر یک بیت باشه، این تغییر بیت بر اساس فیزیک کوانتم نمیتونه از یک حداقل انرژی خاصی کمتر انرژی مصرف کنه؛ و 10 به توان 300 تا از این حداقل انرژی رو اگر با هم جمع کنید اونقدری زیاده که بشر هیچوقت ممکن نیست بتونه تامین و مصرف کنه.
    یعنی مثلا از کل انرژی خورشید هم بیشتر میشه. حتی شاید خیلی خیلی بیشتر (چون عدد دارای رشد توانیه).

    همچین چیزی که شما گفتی از نظر قوانین فیزیک غیرممکنه.

  3. #3

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    حالا واسه چی دنبال همچین چیزی هستی؟

  4. #4

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    ممنون دوست عزیز
    البته منظور من 10 به توان 300 نبود بلکه 10 به توان 300 میلیون بود!

    اره میدونم این عدد واقعا بزرگه! حتی مقدار بزرگی اون رو بصورت ذهنی هم سخت میشه درک کرد! و کاملا مطمئنم که با پردازنده سیلیکونی غیر ممکنه حتی به این مقدار نزدیک شد! اما به نظرم شاید بشه با پردازش موازی این کارو کرد . قبلا یه مطلب میخوندم در مورد کامپیوتر های DNA که در واقع به صورت ازمایشگاهی پیاده سازی شده بود و ثابت شده بود که قادر به انجام پردازش موازی به راندمان بسیار بالاست! در واقع شاید انجام محاسبه 10 به توان 300 میلیون محاسبه توسط یک پردازشگر عملا فراتز از غیر ممکن باشه اما اگه این محاسبه رو بصورت موازی توسط 300 میلیون پردازشگر انجام بدیم در اندک زمانی قابل انجامه!

    حالا واسه چی دنبال همچین چیزی هستی؟
    راستش من یه نظریه دارم که از لحاظ تئوری درسته اما بدلیل نبود امکاناتی که در بالا به یک نمونش اشاره کردم حتی در شرایط ازمایشگاهی هم قادر به انجام اون نیستم .
    در حال حاضر نمیتونم بیشتر در موردش توضیح بدم اما این نظریه اگه به اثبات برسه از نظر من بزرگترین جهش علمی تاریخ در زمینه it هست . نتیجه اون باورنکردنیه (در حال حاضر دارم یه مقاله اماده میکنم ببینم میتونم جایی ثبتش کنم یا نه , در هر 2 صورت چه بتونم چه نتونم یه مدت دیگه مقاله کاملشو توی همین سایت میذارم ببینید)

  5. #5

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    ثابت شده بود که قادر به انجام پردازش موازی به راندمان بسیار بالاست! در واقع شاید انجام محاسبه 10 به توان 300 میلیون محاسبه توسط یک پردازشگر عملا فراتز از غیر ممکن باشه اما اگه این محاسبه رو بصورت موازی توسط 300 میلیون پردازشگر انجام بدیم در اندک زمانی قابل انجامه!
    همونطور که گفتم بر اساس فیزیک کوانتم، انرژی لازم برای انجام کوچکترین تغییر در ماده از یک حد حداقل خاصی کمتر نیست.
    همون 10 به توان 300 رو هم نمیتونید انجام بدید، چه برسه به 10 به توان 300 میلیون!!

    محاسبات و تصورات شما هم همه از اساس اشتباه هستن.
    10 به توان 299 میلیون رو درنظر بگیر. فرض کن توان پردازشی لازم برای این مقدار رو در اختیار داری.
    حالا فرض کن 10 به توان 300 بشه. آیا میتونی توان پردازشی لازم رو فراهم کنی؟ جدا فکر میکنی رابطه خطیه که یک پردازشگر دیگه اضافه کنی و مشکل حل بشه؟
    نخیر وقتی توان رو فقط یکی بالا میبری شما داری 10 رو ضربدر 10 به توان 299 میکنی! یعنی با اضافه کردن یک پردازشگر مشکل حل نمیشه، بلکه باید 10 ضربدر 10 به توان 299 تا پردازشگر جدید اضافه کنی تا بتونی با همون سرعت کار رو انجام بدی.
    300 میلیون که هیچ 300 میلیارد میلیارد میلیارد ... پردازشگر هم برای اون عددی که شما میگی کافی نیست.

    راستش من یه نظریه دارم که از لحاظ تئوری درسته اما بدلیل نبود امکاناتی که در بالا به یک نمونش اشاره کردم حتی در شرایط ازمایشگاهی هم قادر به انجام اون نیستم .
    در حال حاضر نمیتونم بیشتر در موردش توضیح بدم اما این نظریه اگه به اثبات برسه از نظر من بزرگترین جهش علمی تاریخ در زمینه it هست . نتیجه اون باورنکردنیه (در حال حاضر دارم یه مقاله اماده میکنم ببینم میتونم جایی ثبتش کنم یا نه , در هر 2 صورت چه بتونم چه نتونم یه مدت دیگه مقاله کاملشو توی همین سایت میذارم ببینید)
    از این تصورات و ادعاها کم نبوده و نیست.
    یکی ماشین زمان اختراع میکنه، یکی الگوریتم واسه فشرده سازی و ارتباطات که دنیا رو میخواد متحول کنه (فکر کنم یکی دو سال پیش یکی در این تالار چنین چیزی مطرح کرده بود)، ... دست آخر هم از هیچکدام خبری نمیشه.
    شما از کجا میگی از نظر تئوری درسته؟
    شما از ریاضیات پایه و دوتا پیش پا افتاده ترین محاسباتی که باید برای شروع تئوری خودت بلد باشی سردرنمیاری!!
    پس به احتمال 99.99999999999999 درصد این شما هستی که اشتباه میکنی!

  6. #6

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    مهم نیست شما سخت افزار لازم برای این کار رو داری یا نه.
    بهرحال انرژی لازم برای انجام عملیات مورد نظر رو نخواهی داشت.
    هرچند در درجهء اول فراهم کردن سخت افزار لازم هم غیرممکنه.
    اون عددی که گفتی یحتمل از تعداد تمام اتمها و الکترون ها و پروتون های موجود در کل جهان هستی هم بیشتره!
    10 به توان 300 میلیون؟
    به این میگن یه جک واقعی!

    خواهشمندم دوستان عزیزی که هر چند وقت اختراعات و اکتشافات خارق العاده ای میکنن که قراره دنیا رو متحول کنن، از خواب بیدار بشن و قدم اول طفل نوپای خودشون رو ببینن و تلاش کنن برای طی کردنش، بعد بخوان تاریخ بشریت رو دچار انقلاب کنن!!

    وقتی شما دانش تئوریک لازم درحد حداقلی رو هم ندارید، بعد میرید همینطور از خودتون فرضیه و تئوری و الگوریتم هایی اختراع میکنید که قراره دنیا رو متحول کنن
    بیاید و از خواب بیدار شید!
    بقول معروف ره صد ساله رو نمیشه یک شبه طی کرد.
    اول آدم باید دانش و اصول هرچیزی رو فرابگیره، سالها زحمت بکشه، درس بخونه، ریاضی و فیزیک و کامپیوتر و الگوریتم و تئوری های مربوطه یاد بگیره، ببینه تاحالا کیا اومدن چیا گفتن چه کارهایی کردن، بعد بیاد ببینه واقعا چی چرا ممکنه یا ممکن نیست و واقعا چقدر دشوار و دور از ذهنه اختراع و اکتشاف چیزهایی اینقدر بزرگ.

    این همه آدم این همه دانشمند این همه سال، چقدر احتمال داره به چیزی که شما فکر کردید و رسیدید نرسیده باشن اگر اون چیز واقعا درست و مفید بوده باشه؟

  7. #7

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    سلام دوست عزیز , ممنون از نظراتتون


    من یه نظریه دارم که طبق اون و با یه معادله ثابت میکنم که با توجه به این فرمول میشه به فلان چیز رسید - هم از لحاظ ریاضی درسته هم منطق هم هرچیزی که فکرش رو کنید . اما دلیل نمیشه وقتی علم قعلی امکانات لازم رو جهت پیاده سازی نداره بگیم نظریه اشتباست!

    (( انیشتین یک نظریه داد که در اون با توجه به فرمول نسبیت و بصورت تئوری ثابت کرد اگر سرعت یک جسم از نور بیشتر بشه زمان به عقب برمیگرده اما بعدا ثابت شد که حتی نمیشه به صورت نور رسید ! پس در نتیجه انیشتین هیچی از فیزیک نمیدونسته!
    دوست عزیز اگه قرار بود نظریه همون لحظه پیاده سازی بشه دیگه اسمش نظریه نبود!))

    دوست خوبم منم یه شبه از خواب بیدار نشدم نظریه بدم! اون مقدار هم که عرض کردم یه متغیر توی معادله من هست . میشه اون مقدارو حتی تا 10 به توان 2 هم پایین اورد! حتی میشه تا بی نهایت هم بالا اورد - در هر صورت نظریه درست کار میکنه اما برای راندمان بالاتر باید اون متغیر رو هرچی میتونیم افزایش بدیم - همین! فکر کنم شما اشتباه برداشت کردید و کلا فکر کردید اساس نظریه من بر اساس محاسبه این مقدار هست نه؟

  8. #8

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    اون عددی که گفتی یحتمل از تعداد تمام اتمها و الکترون ها و پروتون های موجود در کل جهان هستی هم بیشتره!
    چرا ما اینقدر کوته فکر هستیم؟ این خاصیت ایرانیاست که همیشه و همه وقت سعی در کوبوندن بقیه دارن؟ دوست عزیز شما فقط یه دانش تئوریک داری اما اگه یکم سعی میکردی کتابو ببندی و خودت فکر کنی مشکل حل بود! نمیدونم چرا بزرگی این عدد برای شما مهمه در صورتی که مقدار عملیات اون توی اون مقدار زمان مهمه نه مقدارش . اما برای اینکه از این توهم بزرگی در بیاید بهتون میگم . 10 به توان 300 میلیون رو میشه توی حدود 100 مگابایت ذخیره کرد ! چرا یکم سعی نمیکنیم دنیارو طور دیگه ای ببینیم!


    بهرحال انرژی لازم برای انجام عملیات مورد نظر رو نخواهی داشت.
    اینم دومین حرف نامربوط . این محاسبه هیچ ربطی به انرژی نداره بلکه به سرعت بستگی داره . ببین وقتی مثلا من میگم 10 به توان 300 میلیون بار در ثانیه یعنی شما باید یک ثانیه رو تقسیم بر 10 به توان 300 میلیون کنی , و باید چیزی پیدا کنی که بتونه مسافت x تا y رو در 10 به توان 300 میلیونیوم ثانیه طی کنه . و از اونجا که سرعت نور بیشترین سرعتیه که بشر بهش رسیده و مقدار سرعتش (در مقیایات بیس یک پردازشگر - mm ) اگه اشتباه نکنم حدود 10 به توان 12 هست . و در نتیجه با یه پردازشگر تک هسته ای انجام عملیات بیشتر از این امکان پذیر نیست . اما شاید بصورت موازی بشه کاری کرد . هنوز نمیدونم چون بهش فکر نکردم

  9. #9
    کاربر دائمی آواتار FastCode
    تاریخ عضویت
    تیر 1388
    محل زندگی
    /dev/null
    پست
    3,486

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    996578428 تعداد بیتهایی هست که لازم دارید برای نگهداری این عدد(۱۰به توان سیصد میلیون)
    حالا شمابرای نگهداری تعداد iteration ها یک پردازنده نیاز داری که بتونه دو تا از این عدد ها رو جمع کنه.
    یعنی تعداد IC های حافظه ی accumulator میشه 996578428 * 2 * 6
    که برابر است با 11958941138
    که با word size ه 8 میشه 1494867642+1
    یعنی تقریبا 1.5 Gigabyte
    یعنی با سرعت پردازینده های فعلی هر دو تا عدد رو که بخواهی با هم جمع کنی میشه 0.0747433821125 ثانیه
    و اگر بخواهی از صفر تا یک بری میشه 10^(10^8.477121239807392) ثانیه
    مطالبی که من درشون مطالعه داشتم(کد نویسی نه.فقط مطالعه) و هنوز فکر میکنم کارتون غلطه:
    ASIC
    CUDA
    MIMD
    Plan 9
    NP
    AES
    cracking
    JTR
    WEP
    WPA
    Rijendael
    Bitcoin
    RSA
    Diffie hellman
    x.509
    Message Passing
    Cache
    Memory Design

    باور کن نمیشه

  10. #10
    کاربر دائمی آواتار FastCode
    تاریخ عضویت
    تیر 1388
    محل زندگی
    /dev/null
    پست
    3,486

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    یک بیت کم حساب کردم.همه محاسباتم غلط شد.

  11. #11
    کاربر دائمی آواتار FastCode
    تاریخ عضویت
    تیر 1388
    محل زندگی
    /dev/null
    پست
    3,486

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    الان دیگه خیاطی و آرایشگری و نانوایی و شراب ریزی هم دانش تئوریکه چه برسه به کامپیوتر.

  12. #12
    کاربر دائمی آواتار FastCode
    تاریخ عضویت
    تیر 1388
    محل زندگی
    /dev/null
    پست
    3,486

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    ممکنه لطفا ویرایش این قسمت رو باز کنید؟
    دارم دیگه قاطی میکنم.
    این چهارمین پست پشت سر هم هست.

    فقط میخواستم بگم به جای transistor نوشتم IC.

  13. #13

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    سلام دوست عزیز
    منم واقعا از نبود ویرایشگر توی این بخش کلافه شدم! جدیدا همه چیزش ریست شده گویا.

    دوست خوبم fast code عزیزم من توی قسمت اول حرفم گفتم نظریه من هیچ ربطی به محاسبه مقدار نداره . عرض کردم یه متغیر توی معادله من هست و میتونی از 100 تا بی نهایت ادامه پیدا کنه. حالا تکنولوژی فعلی شاید مثلا بتونه 10 به توان X رو در ثانیه انجام بده و در اینده این مقدار بیشتر و بیشتر بشه ... فقط اون مقدار توی معادله من کم و زیاد میشه و مهم اینه که در حال حاضر حتی از کم ترین مقدار مورد نیاز هم بیشتر هست. خواهشا فرق این 2 تارو بفهمید, نظریه من هیچ ربطی به مقدار محاسبه 10 به توان 300 میلیون در ثانیه نداره !

  14. #14

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    فقط من از صحبت دوستان به این نکته رسیدم . نمیدونم چرا همه روی بزرگی این عدد تاکید میکنن! و چیز خیلی خیلی خیلی مهمی که توی این محاسبه وجود داره نادیده گرفته میشه! این یه محاسبه افزایشی با راندمان ثابته . با یه محاسبه متغیر و پیچیده فرق میکنه
    یکم نوع نگرش رو باید تغییر داد .قبلا هم گفتم نظریه من هیچ ربطی به محاسبه این مقدار نداره و این روشی هست که در حال حاضر براش در نظر گرفتم چون خود نظریه مهمه نه چگونگی اجرا! نمیدونم چرا کسی اینو نمیفهمه : بابا اول باید انیشتین بیاد بگه که مثلا اگه سرعت جسمی از نور بیشتر بشه زمان به عقب برمیگرده و بعدش شما برای ساخت ماشین زمان دنبال روشی برای پیشروی از سرعت نور بگردی!تا انیشتین بدبخت نیاد اینو بگه اون بدبخت دیگه رو چه حسابی بفهمه چه غلطی باید بکنه؟نمیدونم دیگه به چه زبونی بگم که نظریه منم تا حدی مثل یه معادلست مثل قانون نسبیت و قرار نیست خودم ماشین زمانو اختراع کنم ! (قانون نسبیت و ماشین زمان یک مثال بود و کار من هیچ ربطی به اینا نداره!)

  15. #15

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    این یه محاسبه افزایشی با راندمان ثابته
    امان از نبود ویرایش! خواهشا به این موضوع بیشتر دقت کنید . ما میتونیم از اندازه گیری هر چیزی که سیکل زمانی ثابت داره استفاده کنیم(نمیدونم چی و اصلا هم مهم نیست بدونم چون وظیفه یکی دیگست ماشین زمانو اختراع کنه من معادله رو میدم :دی)

  16. #16

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    نقل قول نوشته شده توسط hamidhws مشاهده تاپیک
    نمیدونم چرا بزرگی این عدد برای شما مهمه در صورتی که مقدار عملیات اون توی اون مقدار زمان مهمه نه مقدارش.
    جان؟
    میشه روشن کنید «مقدار عملیات اون توی اون مقدار زمان» دقیقا یعنی چی؟


    اما برای اینکه از این توهم بزرگی در بیاید بهتون میگم . 10 به توان 300 میلیون رو میشه توی حدود 100 مگابایت ذخیره کرد !
    بحث ذخیره سازی خود عدد نبود.
    بحث انجام یک پردازش خاص به این تعداد است.
    مثلا درنظر بگیرید ما یک عدد 128 بیتی رندوم تولید میکنیم، خب این رو در کسری از ثانیه میشه تولید کرد، و ذخیره سازی اونم صرفا 128 بیت فضا اشغال میکنه، اما اگر کسی بخواد ساده ترین پردازشی رو به تعداد 2 به توان 128 بار انجام بده نمیتونه.

    بنده با توجه به گفتهء خود ایشون این استنباط رو کردم:
    من میخوام این عمل توی 1 ثانیه حداقل به مقدار 10 به توان 300 میلیون بار انجام بشه
    اینم دومین حرف نامربوط . این محاسبه هیچ ربطی به انرژی نداره بلکه به سرعت بستگی داره . ببین وقتی مثلا من میگم 10 به توان 300 میلیون بار در ثانیه یعنی شما باید یک ثانیه رو تقسیم بر 10 به توان 300 میلیون کنی , و باید چیزی پیدا کنی که بتونه مسافت x تا y رو در 10 به توان 300 میلیونیوم ثانیه طی کنه . و از اونجا که سرعت نور بیشترین سرعتیه که بشر بهش رسیده و مقدار سرعتش (در مقیایات بیس یک پردازشگر - mm ) اگه اشتباه نکنم حدود 10 به توان 12 هست. و در نتیجه با یه پردازشگر تک هسته ای انجام عملیات بیشتر از این امکان پذیر نیست . اما شاید بصورت موازی بشه کاری کرد . هنوز نمیدونم چون بهش فکر نکردم
    این چیزهایی که میگی واسه من مفهوم نیست. منظورت چیه؟
    گفتم که بحث انجام یک پردازش به این تعداد بالاست.
    مثال خوبش همون الگوریتم های رمزنگاری هستن.
    برای Brute-force کردن یک رمزنگاری 128 بیتی (یعنی کلید رمزنگاری درش 2 به توان 128 حالت مختلف رو اختیار میکنه)، میتونیم از کلید با 128 بیت صفر شروع کنیم (کلید رو میشه بصورت یک عدد بزرگ درنظر گرفت) و همینطور بشماریم تا برسیم به کلید با تمام بیت های یک.
    خب حالا میشه شما بفرمایید چرا بشر درحال حاضر توان تست کردن تمام این 2 به توان 128 حالت رو نداره؟

  17. #17

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    دقت کنید چیزی که بیان شده تکرار یک عملیات (ولو کوچکترین عملیات تک بیتی ممکن) به اون تعداد خاص است.
    این چیزی بود که جملهء استارتر واضحا بیان میکنه، و اگر منظور ایشون غیر از این بوده مشکل از بیان خودشونه.
    من میگم بشر درحال حاضر توان انجام یک عملیات به تعداد 2 به توان 128 رو هم نداره، چه برسه به 10 به توان 300 میلیون!!

    فرض کنید عملیات شما اینه که صرفا میخواید مقدار یک بیت رو تغییر بدید؛ یعنی صفر بعد یک بعد صفر بعد یک و همینطور تا بینهایت.
    آیا شما میتونید این عملیات رو 2 به توان 128 بار انجام بدید؟ جواب صریح بدید؛ بله یا خیر؟

    یوقت میگیم ما میخوایم دو عدد 128 بیتی مشخص رو جمع کنیم. خب این شدنیه و در کسری از ثانیه انجام میشه!
    اما این خیلی فرق داره با اینکه بگیم میخوایم از 1 تا 2 به توان 128 بشماریم.

  18. #18

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    سلام دوست عزیز
    میشه روشن کنید «مقدار عملیات اون توی اون مقدار زمان» دقیقا یعنی چی؟
    منظورم اینه که , مهم پردازش این مقدار نیست بلکه چیزی که کارو سخت میکنه انجام اون توی یه مدت زمان محدود مثل 1 ثانیه هست

    خب حالا میشه شما بفرمایید چرا بشر درحال حاضر توان تست کردن تمام این 2 به توان 128 حالت رو نداره؟
    راستش من اطلاعات زیادی در زمینه سخت افزار پردازشگرها ندارم و همین شاید باعث بشه جوابم درست در نیاد پس لطفا خودتون جواب این سوالو بدید! اما باز با استباط خودم میگم : فکر نکنم توان تست کردن رو نداشته باشه ,بلکه بدلیل مدت زمان زیادی که صرف تست کردن و مقایسه این مقدار میشه اونقدر زیاده که به صرفه نیست ! (چون از این روش برای هک کردن رمزهای عبور استفاده میشه و یه هکر قرار نیست 100 سال منتظر بشینه!)
    فقط خواهشا به این دقت کنید, ما قرار نیست اینجا چیزیو مقایسه کنیم .

    آیا شما میتونید این عملیات رو 2 به توان 128 بار انجام بدید؟ جواب صریح بدید؛ بله یا خیر؟
    اره میشه ولی نه توی 1 ثانیه!

    اما این خیلی فرق داره با اینکه بگیم میخوایم از 1 تا 2 به توان 128 بشماریم.
    اینو قبول دارم . از اول هم هدف من شمارش اون با پردازشگر ها نبوده . باید یه راه دیگه هم وجود داشته باشه . همیشه یه راه دیگه هم هست , قبلا هم عرض کردم برای این کار میشه از هرچیزی که سیکل تکرار ثابت داره استفاده کرد . هرچیزی مثل اندازه گیری تعداد گردش الکترون ها در اتم و یا هرچیزی که سیکل تکرار ثابت داشته باشه در یک مدت زمان ثابت اندازه گیری بشه . گفتم هنوز نمیدونم چطوری اما حتما باید راهی باشه و حداقل مطمئنم که راهی هست ولی چطوریشو نمیدونم

  19. #19

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    نقل قول نوشته شده توسط hamidhws مشاهده تاپیک
    سلام دوست عزیز

    منظورم اینه که , مهم پردازش این مقدار نیست بلکه چیزی که کارو سخت میکنه انجام اون توی یه مدت زمان محدود مثل 1 ثانیه هست
    بله از نظر زمانی هم غیرممکنه. و فکر کنم برای همیشه غیرممکن بمونه.

    راستش من اطلاعات زیادی در زمینه سخت افزار پردازشگرها ندارم و همین شاید باعث بشه جوابم درست در نیاد پس لطفا خودتون جواب این سوالو بدید! اما باز با استباط خودم میگم : فکر نکنم توان تست کردن رو نداشته باشه ,بلکه بدلیل مدت زمان زیادی که صرف تست کردن و مقایسه این مقدار میشه اونقدر زیاده که به صرفه نیست ! (چون از این روش برای هک کردن رمزهای عبور استفاده میشه و یه هکر قرار نیست 100 سال منتظر بشینه!)
    یکی از ده ها نمونه جواب مشابهی رو که برای این مسئله داده شده میتونید ببینید: http://security.stackexchange.com/qu...ry/25882#25882

    البته بخشی از اون رو جدا کردم:

    ‎Imagine that 10 billion humans each built a million computers (10^16 computers) and each computer tried a billion keys per second (10^9/sec) for the next million years (3x10^13 seconds), you'll have only tried about 3x10^38 ~ 2^128 keys‎

    ترجمه: «تصور کنید 10 میلیارد انسان هرکدام یک میلیون کامپیوتر میسازند (10 به توان 16 کامپیوتر در کل) و هر کامپیوتر در هر ثانیه یک میلیارد کلید (10 به توان 9 بر ثانیه) را برای یک میلیون سال (3 ضربدر 10 به توان 13 ثانیه) آینده آزمایش میکند، شما در این مدت تنها حدود 3 ضربدر 10 به توان 38 تقریبا برابر با 2 به توان 128 کلید را آزمایش کرده اید.»

    پس میبینیم که 2 به توان 128 عملیات خودش چه عدد بزرگی است و درحال حاضر Brute-force کردن اون برای بشریت غیرممکنه.
    بنظرم فعلا ساختن این حجم از سخت افزار هم غیرممکنه (کل توان پردازشی تمام دستگاهها (شامل موبایل ها و غیره) و PC ها و ابررایانه هایی رو که درحال حاضر در جهان وجود دارن اگر با هم جمع کنید شاید یک کسر خیلی کوچکی از این مقدار بشه)، چه برسه به اینکه بخوایم با افزایش پردازنده ها زمان Brute-force رو به مدت معقولی (مثلا حداقل 10 سال) پایین بیاریم، نه اینکه چند صدهزار سال صبر کنیم!!

    بعد فرضا این سخت افزارها هم در دسترس قرار گرفتن. فرض کنید اصلا پیشرفت شگفت انگیزی در فناوری رایانه صورت گرفت که تونستیم با سخت افزار خیلی کمتری حجم خیلی بیشتری از محاسبات رو انجام بدیم؛ باز بحث مصرف انرژی باقی میمونه، چون بر اساس قوانین شناخته شدهء فیزیک، مقداری انرژی مصرف شده برای کوچکترین عملیات (مثلا تغییر وضعیت یک بیت) نمیتونه از یک حد خاصی کمتر باشه، و ما اگر شرایط رو ایدئال هم فرض کنیم، یعنی برای هر عملیات فقط همین مقدار حداقلی از انرژی مصرف بشه، انرژی مصرف شده در مجموع خودش یه مقدار عظیمی است که حداقل در کوتاه مدت انتظار نمیره بشر بتونه به این انرژی دست پیدا کنه.

    البته اینم بگم که سازمانهای استاندارد امنیتی، امنیت رمزنگاری 128 بیتی رو تا حدود سال 2032 دونستن، ولی علت این مطلب احتمالا پیشبینی ساخته شدن رایانه های کوانتمی کارا در اون زمان است. چراکه با ساخته شدن رایانه های کوانتمی، امنیت رمزنگاری 128 بیتی نصف میشه، یعنی به 64 بیت میرسه (که این مقدار قابل Brute-force شدن است).
    شاید هم علت این نظر احتمال افزایش قدرت رایانه های کلاسیک باشه.
    بهرحال چیزی که هست، این فقط یک مقایسه بود، و میشه بجای 128 بیت از 256 بیت استفاده کرد تا اطمینان داشت که Brute-force کردن غیرممکن میشه.
    حال 2 به توان 300 میلیون که هیچ! این عدد اصلا در حد و اندازه های ظرفیت مادهء شناخته شده برای ما نیست!!

    اینم جالبه (البته برای حالت 2 به توان 256 است): http://security.stackexchange.com/qu...ys/25392#25392

    بازم یه قسمتهاییش رو انتخاب میکنم تا خلاصه بشه:

    In fact, we cannot even imagine a world where 256-bit brute force searches are possible. It requires some fundamental breakthroughs in physics and our understanding of the universe.‎


    One of the consequences of the second law of thermodynamics is that a certain amount of energy is necessary to represent information. To record a single bit by changing the state of a system requires an amount of energy no less than kT, where T is the absolute temperature of the system and k is the Boltzman constant.‎



    an ideal computer running at 3.2 K would consume 4.4 × 10−16 ergs every time it set or cleared a bit.‎


    Now, the annual energy output of our sun is about 1.21 × 1041 ergs. This is enough to power about 2.7 × 1056 single bit changes on our ideal computer; enough state changes to put a 187-bit counter through all its values. If we built a Dyson sphere around the sun and captured all its energy for 32 years, without any loss, we could power a computer to count up to 2192. Of course, it wouldn't have the energy left ‎‎over to perform any useful calculations with this counter‎.‎


    ترجمه: «درواقع، ما نمیتوانیم جهانی را تصور کنیم که brute force های 256 بیتی امکان پذیر باشند. آن به پیشرفت های بنیادین در فیزیک و درک ما از کائنات نیاز دارد.


    یکی از نتایج قانون دوم ترمودینامیک آن است که یک مقدار معین از انرژی برای بیان اطلاعات نیاز است. برای ذخیرهء یک بیت با تغییر وضعیت یک سیستم به حداقل انرژی ای به میزان kT نیاز است، که T دمای مطلق سیستم و k ثابت بولتزمان است.


    یک کامپیوتر ایدئال که در دمای 3.2 کلوین کار میکند هر بار که یک بیت را ست یا پاک میکند مقدار ‎4.4 × 10−16 ergs انرژی مصرف خواهد کرد.

    اکنون، انرژی ای که در یک سال از خورشید خارج میشود حدود ‎1.21 × 1041 ‎ergs‎ است. این مقدار انرژی برای انجام حدود 2.7 × 1056 تغییر بیت بر روی کامپیوتر ایدئال ما کافیست؛ یعنی تعداد کافی تغییر وضعیت برای اینکه یک شمارندهء 187 بیتی تمام مقدارهای خودش را بشمارد. اگر ما یک کرهء مهار کنندهء انرژی ستاره ای به دور خورشید بسازیم و تمام انرژی آن را برای 32 سال، بدون هیچگونه اتلاف، دریافت کنیم، ما میتوانیم انرژی لازم برای شمارش تا 2 به توان 192 را فراهم کنیم. البته، هیچ انرژی ای برای انجام هیچ محاسبهء مفیدی با این شمارنده باقی نخواهد ماند!

    فقط خواهشا به این دقت کنید, ما قرار نیست اینجا چیزیو مقایسه کنیم .
    مقایسه؟
    چرا اتفاقا مقایسه در اینجا بهترین جوابه و 100 مربوط و قابل قیاس.
    چون مورد بیان شده کاملا در چهارچوب ریاضیات و تئوری های هاست و ضمنا هیچ راه و استدلال دیگری و تست عملی براش وجود نداره.
    تنها فرق اینه که عددی که استارتر بیان کردن از این اعداد خیلی خیلی هم بزرگتره.
    وقتی بحث توان باشه رشدش هم خیلی زیاده.
    یعنی انجام کوچکترین عملیات به تعداد عددی که ایشون میفرمایند، کاملا غیرممکنه و فقط از عهدهء خدا برمیاد

    اره میشه ولی نه توی 1 ثانیه!
    محاسبات بالا رو خوندید.
    بله میدونم میشه ولی نه در زمانی که کسی بخواد فکرش رو هم بکنه.
    حداقل تا حدود سال 2032 ممکن نیست؛ و شاید حتی تا مدتها بعد از اون هم غیرممکن بمونه (عملی شدن کامپیوترهای کوانتمی کارا تا اون زمان هم خودش یک قضیهء ثابت نشده ای هست و بین دانشمندان و متخصصان خودش روش اختلاف نظر وجود داره).

    اینو قبول دارم . از اول هم هدف من شمارش اون با پردازشگر ها نبوده . باید یه راه دیگه هم وجود داشته باشه . همیشه یه راه دیگه هم هست , قبلا هم عرض کردم برای این کار میشه از هرچیزی که سیکل تکرار ثابت داره استفاده کرد . هرچیزی مثل اندازه گیری تعداد گردش الکترون ها در اتم و یا هرچیزی که سیکل تکرار ثابت داشته باشه در یک مدت زمان ثابت اندازه گیری بشه . گفتم هنوز نمیدونم چطوری اما حتما باید راهی باشه و حداقل مطمئنم که راهی هست ولی چطوریشو نمیدونم
    نمیدونم و شاید رو ول کن.
    فعلا راهی نیست و با قوانین بنیادین فیزیک و محاسبات روشن و محکم ریاضی رودررو هستیم.
    شما هیچ استدلال و سند روشن و محکمی که حتی یک دهم این مقدار بشه بهش اعتبار داد، در دست ندارید.

    بهرحال شما برای همون اندازه گیری که میگی هم باید اون حداقل انرژی رو مصرف کنی و تازه با شرایط ایدئال که وجود نداره و انتظار زیادی نمیره در آیندهء نزدیک هم شدنی بشه.
    هر گونه پردازشی، هر ذخیره سازی ای، هر تغییر وضعیتی، نیاز به اون حداقل انرژی داره.
    در عمل که میشه گفت شاید هزاران برابر این مقدار مصرف انرژی و اتلاف داریم و در کل در یک سیستم پردازشی عملیاتی که هر چرخهء اون به ده ها و صدها و حتی هزاران برابر عملیات سادهء تغییر وضعیت یک بیت، عملیات پایه نیاز داره.

  20. #20

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    http://security.stackexchange.com/qu...ys/25392#25392

    These numbers have nothing to do with the technology of the devices; they are the maximums that thermodynamics will allow. And they strongly imply that brute-force attacks against 256-bit keys will be infeasible until computers are built from something other than matter and occupy something other than space
    ترجمه: «این اعداد هیچ ربطی به فناوری وسایل ندارند؛ آنها حداکثرهایی هستند که قوانین ترمودینامیک اجازه خواهد داد. و بصورت قوی دلالت میکنند بر اینکه حمله های brute-force به کلیدهای 256 بیتی غیرممکن خواهند بود مگر زمانی که رایانه ها از چیزی غیر از ماده ساخته شوند و چیزی غیر از فضا اشغال کنند».

    http://security.stackexchange.com/qu...nity/6149#6149

    As a starting point, we will consider that each elementary operation implies a minimal expense of energy; Laundauer's principle sets that limit at 0.0178 eV, which is 2.85*10-21 J. On the other hand, the total mass of the Solar system, if converted in its entirety to energy, would yield about 1.8*1047 J (actually that's what you would get from the mass of the Sun, according to this page, but the Sun takes the Lion's share of the total mass of the Solar system). This implies a hard limit of about 6.32*1068 elementary computations, which is about 2225.2.

    Of course this is a quite extreme scenario and, in particular, we have no idea about how we could convert mass to energy -- nuclear fission and fusion converts only a tiny proportion of the available mass to energy


    ترجمه: «بعنوان یک نقطهء شروع، ما توجه میکنیم که هر عملیات پایه به یک مقدار حداقلی از انرژی نیاز دارد؛ قاعدهء Laundauer آن مقدار حداقلی را ‎0.0178 eV تعیین میکند که ‎2.85*10-21 J است. از طرف دیگر، اگر تمامی جرم خورشید به انرژی تبدیل شود حدود ‎1.8*1047 J انرژی بدست خواهد آمد». این دلالت میکند بر محدودیتی به میزان ‎6.32*1068 عملیات پایه، که حدود 2 به توان 225.5 است.

    البته که این یک سناریوی ایدئال است و بویژه ما هیچ ایده ای نداریم که چگونه میتوانیم ماده را به انرژی تبدیل کنیم - انرژی شکافت هسته ای و همجوشی هسته ای تنها یک کسر جزیی از مادهء در دسترس را به انرژی تبدیل میکنند».

    اینم برای حالت واقعی:

    Assuming that the total energy production of the Earth is diverted to a single computation for ten years, we get a limit of 5*1036, which is close to 2122.

    Then you have to take into account technological advances. Given the current trend on ecological concerns and the peak oil, the total energy production should not increase much in the years to come

    Moore's law states that you can fit twice as many transistors on a given chip surface every two years. A very optimistic view is that this doubling of the number of transistor can be done at constant energy consumption, which would translate to halving the energy cost of an elementary operation every two years. This would lead to a grand total of 2138 in year 2040


    ترجمه: «با فرض اینکه تمام تولید انرژی در روی زمین به مدت 10 سال برای یک پردازش صرف شود، ما با یک محدودیت 5 ضربدر 10 به توان 36 روبرو هستیم که نزدیک 2 به توان 122 است

    سپس شما نیاز دارید تا پیشرفت های فناوری را بحساب بیاورید. با توجه به مشی فعلی در ارتباط با مسائل زیست محیطی و نفت، مجموع تولید انرژی در زمین نباید در سالهای نزدیک افزایش زیادی پیدا کند.

    از سوی دیگر، قانون مور اظهار میدارد که هر دو سال میتوان دو برابر تعداد ترانزیستور را روی یک سطح معین چیپ ساخت. یک دیدگاه خیلی خوشبینانه این است که دو برابر شدن تعداد ترانزیستور میتواند با مصرف ثابت انرژی انجام شود، که به معنای نصف شدن مصرف انرژی یک عملیات پایه در هر دو سال است. این به معنای یک مجموع 2 به توان 138 عملیات در سال 2040 خواهد بود.»

    دقت کردید که، اگر تمام تولید انرژی زمین رو به مدت یک سال به پردازش یک عملیات پایه اختصاص بدیم، در این مدت فقط میشه 2 به توان 138 بار اون عملیات رو انجام داد.
    این محاسبه برای شرایط واقعی بود با توجه به مصرف انرژی مدارهای منطقی فعلی و بحساب آوردن پیشرفت اونها؛ ولی همچنان فقط برای انجام یک عملیات پایهء خیلی ساده و نه پردازشهای پیچیده تر.

    حالا بنده نمیدونم شما چطور میخواید 10 به توان 300 میلیون عملیات رو انجام بدید!!
    همون اندازه گیری پدیده های فیزیکی که میگید، خودش نیاز به یک تغییر وضعیت و مصرف انرژی در چیزی داره، حالا در عمل که شرایط از این حالت حداقلی و ایدئال هم به مراتب بدتره و انتظار میره عملیاتی که در هر چرخه باید انجام بشه ده ها و صدها و حتی هزاران برابر بیشتر باشه. شاید هم خیلی بیشتر!!
    شما بالاخره چیزی رو به طریقی اندازه گیری میکنید. آیا اندازه گیری بدون مصرف انرژی ممکنه؟
    بعد اون رو جایی ذخیره میکنید، حداقل پردازشی روش انجام میدید، همون ذخیره توی RAM و کوچکترین تغییر بیت خودش حداقل انرژی رو مصرف میکنه که در عمل هم از اون حداقل خیلی بیشتر عملیات هست و اتلاف انرژی هم زیاده.


  21. #21

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    10 به توان 300 میلیون!
    بقول خارجیها OMG
    اونم انجام یک کاری به این تعداد در فقط یک ثانیه!!
    شما نمیدونید از چی صحبت میکنید.

    تمام منظومهء شمسی رو اگر به انرژی تبدیل کنید، نمیتونید انرژی لازم حتی برای انجام یک کسر کوچک از این تعداد رو بدست بیارید.
    و احتمالا حتی تمام کهکشان شیری رو. و شاید حتی کل مادهء موجود در جهان شناخته شده رو.

    برای هر کاری، حتی صرف اندازه گیری، انتقال، ذخیره کردن هر اطلاعاتی، حتی فقط در حد یک بیت، انرژی مصرف میشه.
    و این عدد بقدری عظیم اندر عظیم است که ... چی بگم.
    یعنی شما انرژی تعداد میلیارد میلیارد میلیارد ... قوی ترین بمب های اتمی رو هم اگر صرف انجام این عملیات کنی به هیچ کجا نمیرسی!!

    این بحث انرژیش بود.
    بحث سرعت هم جداست.
    یعنی ما ساده ترین و سریعترین عملیات و پدیده ای که در دسترس داریم، نهایت چقدر میتونه سرعت داشته باشه.
    البته 10 به توان 300 میلیون از اون عملیات/اتفاق رو که بر اساس محاسبات هیچ بشری هیچوقت نمیتونه مشاهده کنه، چون انرژی لازم براش غیرممکنه، ولی اگر فقط سرعت انجام یک بار از اون عملیات رو درنظر بگیریم خب برای خودش یک مبحثی هست و قابل بحث و تحقیقه.

    فرض کنید، میگم فرض کنید، که الکترون در هر ثانیه این تعداد بار دور هسته اتم میچرخه.
    خب شما بازهم نمیتونید از این پدیده استفاده کنید و تعداد دورها رو بشمارید، چون انرژی ای که برای این کار باید صرف کنید غیرممکنه بشه تامین کرد و غیرممکنه بشه بدون یک انفجار عظیم که جهان رو نابود کنه این انرژی رو ظرف مدت یک ثانیه در یک فضای محدود بوجود آورد.
    حال بگذریم از محدودیت های دیگری که احتمالا هست.
    من راجع به اینکه حداکثر سرعت یک تغییر در جهان هستی چقدره اطلاعی ندارم؛ ولی شاید بعدا در بخش فیزیک راجع بهش سوال کردم (بنظرم سوال جالبیه).

  22. #22

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    البته اینم بگم که حتی اعتبار قوانین فیزیک هم مطلق نیست و یک در میلیون هم که شده ممکنه اشتباهی در جایی و در بعضی نظریه ها رخ داده باشه و/یا در آینده شگفتیهایی کشف بشن که بشر رو قادر به انجام چیزهایی بکنن که الان غیرممکن میدونیم.
    ولی بهرحال علم و واقعیت ها و محاسبات فعلی این رو میگن، که از نظرات و تصورات شما به مراتب استوارتر هستن.
    شما صرفا تخیل میکنید و نهایت به الهام و احساس و ماوراء الطبیعه پناه میبرید!!
    دانش واقعی شما واقعا ضعیفه.

  23. #23

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    نقل قول نوشته شده توسط eshpilen مشاهده تاپیک
    دقت کردید که، اگر تمام تولید انرژی زمین رو به مدت یک سال به پردازش یک عملیات پایه اختصاص بدیم، در این مدت فقط میشه 2 به توان 138 بار اون عملیات رو انجام داد.

    اوه اینجا رو تازه اشتباه گفتم.
    یک سال نه و به گمانم در حدود 30 سال!
    چون تاریخ درج پست طرف 2011 هست و ظاهرا از اون زمان حساب کرده تا سال 2040.
    یعنی اگر از سال 2011 تا سال 2040، تمام انرژی ای رو که بشر روی زمین تولید میکنه به پردازش مورد نظر اختصاص بدید، حداکثر تا 2 به توان 138 تکرار میرسید.


  24. #24

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    نقل قول نوشته شده توسط eshpilen مشاهده تاپیک
    البته اینم بگم که حتی اعتبار قوانین فیزیک هم مطلق نیست و یک در میلیون هم که شده ممکنه اشتباهی در جایی و در بعضی نظریه ها رخ داده باشه و/یا در آینده شگفتیهایی کشف بشن که بشر رو قادر به انجام چیزهایی بکنن که الان غیرممکن میدونیم.
    ولی بهرحال علم و واقعیت ها و محاسبات فعلی این رو میگن، که از نظرات و تصورات شما به مراتب استوارتر هستن.
    شما صرفا تخیل میکنید و نهایت به الهام و احساس و ماوراء الطبیعه پناه میبرید!!
    دانش واقعی شما واقعا ضعیفه.
    شما یا واقعا پست های منو نخوندید یا اصلا منظور من رو نمیگیرید دوست عزیز! من واقعا اینقدر پیچیده صحبت میکنم؟ شما داری خودت جواب خودت رو میدی!
    اینحا رو بخون:
    نمیدونم دیگه به چه زبونی بگم که نظریه منم تا حدی مثل یه معادلست مثل قانون نسبیت و قرار نیست خودم ماشین زمانو اختراع کنم
    اگه واقعا تحلیل این براتون اینقدر مشکله با زبانی ساده میگم :
    فرض کنید من یه معادله دارم به شکل زیر:
    x=y+z
    و y=از 10 به توان 2 تا بینهایت!

    10 به توان 300 میلیون فقط یه عدد بزرگ برای تست هست وهیچ ربطی به نظریه من نداره... تا اینجاشو متوجه شدید؟

    در ضمن در مورد دانش بنده به هیچ وجه هیچ وقت نگفتم دانشمندم! دانش یه چیز اکتسابیه نه ذاتی! شاید شما دانش حفظی داشته باشی اما خلاق و مبتکر نیستی! برای اینکار شما باید خودت قدرت تحلیل و خلق داشته باشی نه گفته های یه سری دیگه رو نقل قول کنی! خیلی از دانشمندان بزرگ حتی تحصیلات اکادمیک هم نداشتن اما بزرگترین جهش های علمی رو بوجود اوردن! وقتی شما با قوانین طبیعت کار میکنید بیشتر از اونیکه به دانش (دانش = حفظیات!) نیاز داشته باشی به قدرت تحلیل نیاز داری!
    شما با این طرز فکری که داری هیچوقت نمیتونی چیز جدیدی خلق کنی چون اگه توی یه کتاب بخونی که x=2 دیگه سعی نمیکنی اثبات کنی که x=3 میشه! چون فکر میکنی هرچی تو کتاب نوشته یا قبلیا گفتن درسته!

    یه نصیحت بهت میکنم . به جای اینکه سعی کنی بری توی اینترنت یا جاهای دیگه دنبال دلیلی بگردی که خودت رو قانع کنی که فلان چیز غیر ممکنه , یه مقدار از مغز خودت کمک بگیر - سعی کن دنیارو با دید خودت ببینی و جور دیگه تحلیل کنی . برای اینکه بتونی انیشتین بشی باید اول بتونی قبول کنی که ممکنه نیوتون هم اشتباه کرده باشه!

  25. #25

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    یعنی اگر از سال 2011 تا سال 2040، تمام انرژی ای رو که بشر روی زمین تولید میکنه به پردازش مورد نظر اختصاص بدید، حداکثر تا 2 به توان 138 تکرار میرسید.
    من فکر میکردم شما حداقل حفظیاتتون خوبه ! اما گویا هنوز این قانون فیزیک ساده دوران مدرستون رو هم فراموش کردید! انرژی بوجود نمیاد دوست عزیز بلکه از حالتی به حالت دیگه تغییر میکنه.

  26. #26

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    من راجع به اینکه حداکثر سرعت یک تغییر در جهان هستی چقدره اطلاعی ندارم؛ ولی شاید بعدا در بخش فیزیک راجع بهش سوال کردم (بنظرم سوال جالبیه).
    لازم نیست سوال کنید دوست عزیز این سوال هم یه سوال دوران طفولیت هست :دی
    خوب معلومه بیشترین سرعتی که تا بحال اثبات شده سرعت نور هست خودم قبلا تو چنتا پست بالاتر گفته بودم!
    و بزار کارتو راحت تر کنم . احتیاجی به اینهمه تحقیق و سرچ و ... هم نیست! اگه ما بخوایم بدون پردازش موازی این مقدار پردازش رو انجام بدیم در نتیجه به پدیده ای احتیاج داریم که بتونه نقطه x به y رو در 10 به توان 300 میلیونیوم ثانیه طی کنه. در نتیجه چون بالاترین سرعت (در حال حاضر) سرعت نور هست پس نمیشه این مقدار محاسبه رو در این زمان انجام داد! همین! فشرده شده ی کل تحقیق و سرچ شما میشه همین 1 جمله ای که بدون هیچ گونه دانش و صرف تحلیل شخصی گفتم.

  27. #27

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    فکر کنم در حال حاضر نباید این مقدار به اون بزرگی رو مطرح میکردم! چون مثل اینه که بری دوران پارک ژوراسیک به آرژانتیناتاروس در مورد هواپیما توضیح بدی :دی
    علم خودش کم کم این مقدارو بالا میبره . اما در حال حاضر حتی 10 به توان 4 هم کار منو راه میندازه و همین مقدار هم جهش بزرگی رو بوجود میاره! شما لطفا بفرمایید در حال حاضر با قویترین پردازشگر موجود حداکثر تا چه مقدار رو میتونم محاسبه کنم؟منظورم همون x++ هست.

  28. #28

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    راستش من 10 به توان 300 میلیون رو فقط جهت تست یک عدد بزرگ گفتم اما اصلا به مقدار بزرگیش در ابتدا دقت نکردم!باید اعتراف کنم که این یک اشتباه تکنیکی از طرف بنده بود که این عدد به این بزرگی رو بدون فکر قبلی بیان کردم.اگرچه توی معادله من هرچی مقدار این عدد بزرگتر باشه نتایج بهتری میده اما الان که دقت میکنم میبینم این عدد خیالی من برای تست عدد بزرگ بیش از حد معقوله! شاید یک زمانی یا چند قرن یا چند هزاره بعد تکنولوژی اونقدر پیشرفت کنه که به این عدد نزدیک بشه اما مطرح کردنش توی زمان فعلی واقعا اشتباه بود!

  29. #29

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    چقدر شما مسائل رو با هم قاطی میکنید، چقدر مغلطه، و ضمنا سعی دارید مخاطب رو زیر سوال ببرید بجای پرداختن به خود مسئله.

    بنده برای شما با قوانین فیزیک و محاسبات ریاضی نشون دادم که انجام 10 به توان 300 میلیون عملیات کاملا غیرممکنه.

    بعد حرف حساب شما چیه؟

    من اصلا کاری به نظریهء شما ندارم چون چیزی ازش نمیدونم.
    کاری به اعداد دیگه ندارم.
    شما یک چیزی گفتید که روشن بود و در حیطهء دانش بنده:
    من میخوام این عمل توی 1 ثانیه حداقل به مقدار 10 به توان 300 میلیون بار انجام بشه!
    بحث من روی همین بود. نه چیزی بیشتر و نه کمتر. نه چیز دیگری.

    بعد دیگه این همه پرداختن به مخاطب و بحث خلاقیت و حفظیات و غیره واسه چیه؟
    بنده واسه شما محاسبات و قوانین علمی روشنی رو آوردم، و شما درمقابل هیچ.
    بجای اینکه به خلاقیت خودتون مغرور باشید برید اول دانش و تئوری و این همه کار دانشمندان بزرگ رو مطالعه کنید و یاد بگیرید، وگرنه احتمال اینکه چیز نو و بزرگی رو اختراع یا کشف کنید یک در میلیون هم نیست!!
    فیلد هم با فیلد فرق داره.
    وقتی شما چنین چیزی رو میگید وارد محدودهء فیزیک و ریاضیات میشید. و وقتی وارد این محدوده شدید چیز دیگه کارایی و اعتبار نداره.
    بله افرادی اختراعات و اکتشافات خوبی در فیلدهای دیگری کردن، ولی آیا کسی که ریاضیدان نبوده تونسته یک کشف مهم ریاضی بکنه، کسی که فیزیکدان نبوده تونسته یک نظریهء قابل قبول و مهم فیزیک ارائه کنه؟

    شما همه چیز رو با هم قاطی کردید و صحبت های شما پر از مغلطه بود.
    بخاطر چیزهایی هم که زحمت کشیدم و براتون ترجمه کردم و توضیح دادم و یاد گرفتید و دیگه از این سوتی های گنده جایی در نمیکنید باید ازم ممنون باشید، اما شما غرور دارید و به ناآگاهی و ضعف خودتون اعتراف نمیکنید و بجاش سعی میکنید مخاطب رو هم بکوبید.
    پس حداقل دیگه به بنده درس اخلاق ندید!

  30. #30
    کاربر دائمی آواتار FastCode
    تاریخ عضویت
    تیر 1388
    محل زندگی
    /dev/null
    پست
    3,486

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    Sorry, i don't have persian keyboard again.
    i just wanted to mention bit is a kind of energy.it is electrical energy stored in a capacitor.
    see my post mentioning 6 transistors per bit, there is of course one capacitor per bit too.

  31. #31

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    نقل قول نوشته شده توسط hamidhws مشاهده تاپیک
    من فکر میکردم شما حداقل حفظیاتتون خوبه ! اما گویا هنوز این قانون فیزیک ساده دوران مدرستون رو هم فراموش کردید! انرژی بوجود نمیاد دوست عزیز بلکه از حالتی به حالت دیگه تغییر میکنه.
    منظور از تولید انرژی همون اصطلاح غیرتخصصی اون بود.
    فکر میکنم روشنه. ولی بازهم شما سعی کردید مخاطب رو بی سواد و در اشتباه نشون بدید.
    و اینم باز بی ادبی و غرور و لجبازی شما رو میرسونه. مثل خیلی های دیگه.

    مردم و حتی متخصصان صنعت انرژی میگن یک نیروگاه انرژی تولید میکنه، نمیگن تبدیل میکنه!
    حالا شما میخواید بهشون گیر بدید که چیزی از فیزیک نمیدونن؟

    استفاده از اصطلاح تولید انرژی به این معنی نیست که طرف این چیزها رو نمیدونه.

    به پدیده ای احتیاج داریم که بتونه نقطه x به y رو در 10 به توان 300 میلیونیوم ثانیه طی کنه. در نتیجه چون بالاترین سرعت (در حال حاضر) سرعت نور هست پس نمیشه این مقدار محاسبه رو در این زمان انجام داد! همین! فشرده شده ی کل تحقیق و سرچ شما میشه همین 1 جمله ای که بدون هیچ گونه دانش و صرف تحلیل شخصی گفتم.
    سوال کلی بود.
    گفتم حداکثر سرعت یک تغییر چی میتونه باشه.
    این مسئله اینقدر واضح نیست و لزوما نمیشه به سادگی به سرعت نور و مسافت ارتباطش داد.
    بطور مثال وقتی یک ذرهء بنیادین به ذرهء دیگری تبدیل میشه، آیا این تبدیل بصورت مطلقا آنی صورت میگیره، یا یک زمانی طول میکشه؟ آیا اینجا طی مسافتی وجود داره که ما بتونیم با سرعت نور اون رو قیاس کنیم؟
    آیا زمان یک تغییر یک حداقل مشخصی داره؟ و بر چه اساسی؟
    منظور از تغییر صرفا تغییر است. هرگونه تغییری. هر تبدیلی. تغییر در سرعت، تغییر در مکان، تغییر در ماهیت، ...

    ظاهرا در اینجا همین سوال مطرح شده: http://physics.stackexchange.com/que...time-in-nature
    و پاسخی که داده شده، تاجاییکه فهمیدم، حکایت از این میکنه که جواب این سوال هنوز شناخته شده نیست!
    واضح ترین بخش پاسخ در این ارتباط بنظرم این جملات است:
    That's a question with no permanent answer. The whole field of particle physics may be classified according to the time scale we can resolve.

    ترجمه: «آن یک سوال بدون پاسخ دائمی است. تمامی حیطهء فیزیک ذرات میتواند بر اساس مقیاس زمانی ای که ما میتوانیم دریابیم طبقه بندی شود».


  32. #32

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    دوست عزیز من سعی در کوبوندن کسی ندارم این شما بودید که از ابتدا اینکارو کردید. من اینجا سوال پرسیدم و مقاله علمی ندادم که نگران سوتی داخلش باشم!در ضمن شاید بنده در یک زمینه خاص دانش کافی رو نداشته باشم اما شما دانش کلی بنده رو ضعیف خطاب کردید ! بنده اینقدر شهامت داشتم که اشتباهمو قبول کنم اما شما باز هیچوقت زیر بار نمیرید! هر چی میشه به گفته های دیگران پناه میبرید! اینکه من گفتم اون عدد به اون بزرگی رو نباید بیان میکردم بخاطر این نبود که غیر ممکن باشه بلکه بخاطر موقعیت زمانی اون بود. گفتم نباید توی این زمان این مقدارو بیان میکردم! شاید 100 سال دیگه این عدد اونقدرا هم بزرگ نباشه! این اسمش سوتی نیست , من سوال پرسیدم و فقط بعضی اشخاص خاص توی یک سوال دنبال سوتی میگردن!

  33. #33

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    چقدر شما مسائل رو با هم قاطی میکنید، چقدر مغلطه، و ضمنا سعی دارید مخاطب رو زیر سوال ببرید بجای پرداختن به خود مسئله.
    اگر اشتباه نکنم شما خودتون در این زمینه استاد هستید! یکم به پست های پسین و پیشین خودتون عنایت کنید و نگاه بفرمایید متوجه خواهید شد!

    شما خودتونم تکلیفتون با خودتون روشن نیست! یه جا حرفی میزنید یه جا دیگه ردش میکنید و توی این سردرگمی سعی میکنید از سوال من سوتی بگیرید!

    بنده برای شما با قوانین فیزیک و محاسبات ریاضی نشون دادم که انجام 10 به توان 300 میلیون عملیات کاملا غیرممکنه.
    البته اینم بگم که حتی اعتبار قوانین فیزیک هم مطلق نیست و یک در میلیون هم که شده ممکنه اشتباهی در جایی و در بعضی نظریه ها رخ داده باشه و/یا در آینده شگفتیهایی کشف بشن که بشر رو قادر به انجام چیزهایی بکنن که الان غیرممکن میدونیم.
    شما با دست پس میزنی با پا پیش میکشی؟ یه چیز یا غیر ممکنه یا نیست! شاید اما و اگر رو بریز دور!فکر کردی علم خودش خود به خود جلو میره؟ اگر امثال شما (توهین نیست کلی میگم) با این طرز فکر بخوان علم رو گسترش بدن مطمئن باش از سر جامون تکون نمیخوریم! شما حتی نمیتونی حدس بزنی اینده چی میشه چون حدس میزنی چیزی که الان غیرممکن میدونی بعدا ممکن بشه! اما حاضر نیستید قبول کنید که شاید راه دیگه ای هم وجود داشته باشه چون تصورات فعلی شما مدام اینو توی مغزتون تکرار میکنه که غیر ممکن غیرممکنه!

    ------------------------------------------------------------
    به هرحال به نظرم این بحث رو تموم کنیم , من نباید این مقدار به این بزرگی رو در این برهه از زمان بیان میکردم چون ذهن ها اماده نیست و در واقع مثل شما ذهنتون ممکنه تعجب کنه OMG!
    اما چیزی که مطمئنم و شکی درش ندارم اینه که روزی بشر به این مقدار و حتی فراتر از اون میرسه! من در حال حاضر باید در مورد 10 به توان 10 یا حداکثر 10 به توان 20 سوال میکردم . اندازه ای که بتونید درک کنید!
    پس خواهشا در مورد مقداری که در حاضر میتونید درک کنید و قابل انجامه بحث کنید. بنده از طرح سوال اون مقدار بزرگ پشیمون شدم!

  34. #34

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    بنظر بنده اتفاقا علم و فناوری رو آدمهایی مثل بنده بیشتر پیش بردن تا امثال شما مدعی های بدون پشتوانه!
    چراکه ما واقعگرا و عملگرا هستیم و راهی رو که باید بریم، زحمتی رو که باید بکشیم، زمانی رو که باید صرف یادگیری کنیم، بخاطر تنبلی و خودخواهی خودمون دور نمیزنیم و انکار نمیکنیم.

    امثال شما زیاد هستن که ادعای خلاقیت میکنن و همش شعار میدن و هر روز یک چیز شگفت آوری اختراع یا کشف میکنن و نظریه هایی میدن که قراره به زودی دنیا رو متحول کنن، ولی دست آخر معلوم نیست بالاخره چرا خبرش توی دنیا منفجر نشد و تحول شگفت آوری که ادعا میکردن رخ نداد.

    نگاه کنید تا اینجا چه اشکالی در بنده بوده و چی رو اشتباه گفتم، چه دلایل و اسنادی آوردم، و شما چطور؟
    بنده یک دانش قبلی داشتم بنا به مطالعاتم در زمینهء علم رمزنگاری، بعد تحقیق و تحلیل منطقی کردم، از منابع و افراد دیگه کمک گرفتم، دلیل و سند ریاضی و فیزیک در تاپیک ارائه دادم.
    حالا شما تاحالا چکار کردید؟
    همش سواد و خلاقیت منو زیر سوال بردید، و بدون هیچ دلیل و سند روشن و محکمی ادعا کردید که حتما یجوری و یه وقتی میشه و یه راهی داره، ادعای خلاقیت کردید، و خلاصه مدام ادعا و فرافکنی و پرداختن به مخاطب و غیره. احساسات و تصورات شخصی صرف.

    ببخشید امثال شما هستن که علم و فناوری رو به پیش میبرن؟
    بنظر بنده شما بیشتر خیالات و خرافات و هرج و مرج و شبه علم رو میتونید گسترش بدید تا چیز دیگه!
    بنظرم تخیل و خلاقیت میتونه در این راه هم بکار گرفته بشه!
    البته که نوشتن یک رمان تخیلی هم خودش استفاده از تخیل و خلاقیته؛ ولی حاصلش چیه؟ آیا راه بهینه ای برای پیشرفت علم و فناوری است؟ خب البته بعضی وقتا یه فوایدی داشته شاید و کمکی کرده، ولی بنظرم بخش اعظم علم و فناوری رو افراد دیگری به روش دیگری پیشرفت دادن! معمولا از یک راه طولانی و سخت. از راه روش علمی و منطق و تحقیق و آزمایش.

    در ضمن اتفاقا ذهن بنده کاملا باز و منعطف هست و احتمال هرچیزی رو میدم. بخاطر همین گفتم که نظریات فیزیک هم ممکنه در آینده اشتباه از آب دربیان یا موارد شگفت انگیزی کشف بشن که ناممکن های فعلی رو تغییر بدن.
    منتها چیزی که هست اینا فقط احتماله و ممکنه هم اینطور نشه! اینم خودش یه احتماله!!
    اصل منطقی بدیهی اینه که ما نمیایم روی احتمالات بیشمار حساب باز کنیم برای نظر دادن و تصمیمگیری، اونم در زمان حال.
    پس ما دلایل و اسناد قوی فعلی بر چیزی رو که داریم ملاکه.
    درحال حاضر قوانین فیزیک و محاسبات ریاضی وابسته میگن که قضیه از این قراره و شما نمیتونید به این اعداد حتی نزدیک هم بشید، و اگر این قوانین فیزیک و ریاضیات درست بوده باشن، گمان نمیره هیچوقت هم چنین چیزهایی ممکن بشن! حداقل نه عدد به اون بزرگی. چون اون عدد در ابعاد کائنات هم خیلی بزرگه. حالا بگی مثلا 2 به توان 128 عملیات ممکن میشه یه چیزی. حتی درحد 2 به توان 256 رو هم کسی گمان نمیبره که بشریت بهش دست پیدا کنه. تجربه ها و تست های عملی هم این محاسبات رو تاحالا کاملا تایید کردن. یعنی نتونستن کوچکترین چیزی خلافش رو نشون بدن.

    شما در بحث با بنده مدام ادعای خلاقیت کردید، ولی عملا یک اپسیلون دلیل و سندی ایده ای چیزی ارائه ندادید که پایهء علمی/منطقی خاصی داشته باشه. همش گفتید میشه و یه راهی داره و خلاقیت و اینها!!

    هیچ در برابر قوانین فیزیک و محاسبات روشن فعلی!
    فکر کنم مثل اینه که توی مسابقهء فوتبال یک طرف 20 تا گل بزنه و اون یکی نتونه حتی یک گل هم بزنه، بعد تیم بازنده بگه که اینها شانسی بوده و ما میتونستیم 20 تا گل بزنیم و از این حرفا!!

    در نهایت هم شما از کجا میدونی بنده خلاقیت بیشتر از شما ندارم؟
    یعنی مثلا باید عکس این مطالب رو میگفتم تا ثابت بشه خلاقیت دارم؟
    یعنی خلاقیت میتونه به این راحتی قوانین شناخته شدهء فیزیک و محاسبات و دستاوردهای یک تاریخ علم و تجربهء بشری رو چپه کنه؟
    اگر به این راحتیه چرا شما خودت نتونستی کوچکترین نشانه ای از چنین چیزی ارائه کنی بجز ادعا و بحثهای نامربوط؟

    خلاقیت بدون دانش پایه و تئوری و اصول علمی و منطقی، کارا و بهینه نیست و در خیلی چیزها هم کاملا ناتوانه.

    با دانش پایه و تئوری حتی اگر خلاقیت خاصی نداشته باشی باز میشه خیلی کارها کرد و خیلی چیزها رو حل کرد، ولی همچنین خیلی کارهایی رو که نیاز به خلاقیت دارن نمیشه انجام داد.

    پس این دوتا هر دو همراه هم هستن که کارایی رو به اوج میرسونن و تا مرزهای ممکن رو تا حداکثر ممکن در دسترس قرار میدن.

    اون کسی که ادعا میکنه به یادگیری دانش و تئوری و استفاده از تحقیقات و دستاوردهای دیگران و کمک و مشورت در این زمینه نیازی نیست، نادانی بیش نیست.
    هرکسی بالاخره تاحدی باید آموزگاری داشته باشه و آموزشی رو طی کنه. حتی بزرگترین نابغه های دنیا هم این کار رو کردن وگرنه در علم و فناوری چیز خاصی نمیشدن.
    همینطوریش هم همهء انسانها دارن از خیلی دستاوردها و آموزه های بشریت تا حالا استفاده میکنن. غیر از این که نمیشه.
    آیا کسی میتونه خودش این حجم عظیم از علوم و فناوری هایی رو که امروز داریم و حاصل یک تاریخ و کار انسانهای بسیار زیادی است، خودش از صفر تحقیق و کشف و اختراع بکنه که این وسط احتمالا چیزهای جدیدی هم کشف و اختراع بکنه که از دست دیگران در رفته بوده؟ عمرش قد میده؟

    بقولی: تا راهرو نباشی کی راهبر شوی؟

    بنده در این مورد خاص خلاقیتم اونقدر قدرت نداره که بخوام نظری خلاف بدم و ایدهء اعجاب آوری داشتم باشم که غیرممکن رو ممکن نشون بده.
    باید پذیرفت که غیرممکن هم ممکنه وجود داشته باشه، همونطور که ممکنه وجود نداشته باشه!! چون هنوز در این زمینه اثباتی وجود نداره.
    پس آدم لزوما نمیاد تمام وقت و انرژی و عمر خودش رو روی چیزهایی که در دنیا غیرممکن ترین ها بحساب میان صرف کنه، مگر اینکه مجبور باشه.
    من شخصا ترجیح میدم وقت و انرژی خودم رو روی مسائلی که در حد و اندازهء خودم و عمرم باشن و بتونم باهاش مشکلات واقعی تری رو حل کنم صرف کنم.
    حالا شما هروقت یکی از نتایج شگفت انگیز خلاقیت بالای خودتون رو نشون دادید و ثابت کردید ما هم شاید از شما الگو گرفتیم!
    شما دوتا محاسبهء اولیهء یک چیزی رو نمیتونید درست انجام بدید و همونطور عجولانه و روی هوا و با اعتمادبنفس کاذب خودتون تصورات اشتباه دارید، بعد میخواید چه کشف و اختراع بزرگی بکنید و چطور دنیا رو شگفت زده بفرمایید بنده نمیدانم!

    بنابراین تئوری و فرمول شما هم به احتمال 99.99999999 درصد اشتباهه یا اونقدری مهم و بزرگ نیست (و به احتمال زیاد (همون 99.9999999 درصد) قبلا کشف شده).
    منطق من واضحا اینو میگه!
    چون کسی که اینقدر بی دقت و کم اطلاعه و چنین تصورات سطحی و اشتباهات فاحشی داره، منطقا نمیشه بیش از این احتمال داد که کار شگفت آوری در علم و فناوری بکنه.

    ادعا در دنیا زیاد هست.
    اما عمل و اثبات و واقعیت کجاست؟

  35. #35

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    عجب! شما خودت مستقیما از هر راهی که بتونی توهین میکنی بعدش به نسبت میدی دوست عزیز؟ شما یکم به حرفا و پست هاتون دقت کنید! از اول تا اخرش فقط زیر سوال بردن و توهینه!من قرار نیست برای شما دلیل و برهان بیارم و نگفتم که ادم خلاقی هستم . اما ضریب هوشی بنده طبق تست رسمی ریون بالای 160 بود (بدون حتی 1 سوال اشتباه!) . نمیخواستم این حرفارو بزنم اما نوع توهین امیز صحبت های شما باعث شد که بنده هم از خودم دفاع کنم .من فقط 1 سوال پرسیدم در زمینه ای که دانشی در اون نداشتم!اما شما به پشتوانه اون تمام دانش منو زیر صفر قلمداد کردی! جناب بنده چندین مقاله معتبر توی جند journal معتبر دارم و بخاطر همین نظریه هام دارم بورسیه تحصیلی میگیرم اونوقت شما با این تصورات خشک و بر پایه حساب و کتاب 2 2 تا چنتا کار مهم کردی؟شما شاید بتونی دانشمند بشی اما هیچوقت نمیتونی چیز جدیدی به دنیا اضافه کنی چون مثل یه دستگاه ضبط اطلاعات بقیه رو تکرار میکنی ! من دیگه این بحث رو که کاملا بر اساس تخریب شخصیتی بنا شده رو ادامه نمیدم و پست هارو دنبال نمیکنم . دوستانی که اطلاعاتی در این زمینه دارن خوشحال میشم از طریق پیام خصوصی منو در جریان بذارن. از مدیران محترم درخواست قفل کردن تاپیک رو دارم

  36. #36

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    نقل قول نوشته شده توسط hamidhws مشاهده تاپیک
    عجب! شما خودت مستقیما از هر راهی که بتونی توهین میکنی بعدش به نسبت میدی دوست عزیز؟ شما یکم به حرفا و پست هاتون دقت کنید! از اول تا اخرش فقط زیر سوال بردن و توهینه!
    ممکنه توش توهین هم باشه، اما بخش بیشترش مطالب علمی و زحمت و ترجمه است و مطالبی مفید و جالب. درحالیکه شما خودت جز ادعا تاحالا چیزی ارائه نکردی. و البته نشانه های غرور در صحبت هات بود و حرفهایی زدی که فکر میکنم بیشتر دیگران رو به ساده انگاری و تنبلی و خیال پردازی تشویق میکنن تا چیز دیگه. حرفایی مثل اینکه افرادی بدون سواد درست و حسابی و دانش تئوریک و این حرفا فقط با خلاقیت کارهای بزرگی کردن و علم و فناوری رو به پیش بردن.
    بله ادیسون هم مخترع بزرگی بود، خلاقیت و پشتکار داشت، ولی هیچوقت دانشمند بزرگی نبود.
    هرکسی نقشی داره. همونطور که دنیا به افرادی مثل ادیسون نیاز داره به دانشمند و نظریه پرداز هم نیاز داره. همون ادیسون هم یک دهم چیزهایی رو که اختراع کرد نمیتونست اختراع کنه اگر اون دانشمندان قبلا زمینهء لازم برای این کار رو فراهم نکرده بودم.

    من قرار نیست برای شما دلیل و برهان بیارم و نگفتم که ادم خلاقی هستم . اما ضریب هوشی بنده طبق تست رسمی ریون بالای 160 بود (بدون حتی 1 سوال اشتباه!).
    همون دیگه واسه همین ادعات میشه
    ولی با این هوش نمیدونم چرا اینقدر بیراهه میری و حرفای صدمن یک غاز میزنی!
    خوبه بدونی طبق تحقیقاتی که انجام شده، افراد باهوش بیشتر مرتکب حماقت های بزرگ میشن و بیشتر شکست دارن در زندگیشون.
    این نشون میده که هوش به تنهایی کافی نیست و میتونه باعث غرور و تنبلی و اعتماد کاذب هم بشه.
    آدمهای باهوش در سالهای اولیهء زندگی و تحصیل خودشون رو برتر از دیگران میبینن و بدون اینکه تلاش زیادی بکنن از عهدهء مسائل بهتر از دیگران برمیان، و همین باعث تنبلی و غرور اونها میشه، و وقتی در مراحل بعدی و پیچیده تر زندگی قرار میگیرن این غرور و تنبلی و انتظار زیادی و سطحی نگری باعث اشتباه و شکست های اونا میشه.

    جناب بنده چندین مقاله معتبر توی جند journal معتبر دارم و بخاطر همین نظریه هام دارم بورسیه تحصیلی میگیرم
    بازم جای تعجب داره.
    همچین قدرت ریاضیات و باریک بینی ای بنده تاحالا در حرفهای شما ندیدم که بتونم تصور کنم چطور نظریهء قابل قبولی ارائه دادید. نمیدونم در چه زمینه ای بوده.
    بعدم شما دارید نون علم رو میخورید و از طرف دیگه بهش خنجر میزنید؟

    شما شاید بتونی دانشمند بشی اما هیچوقت نمیتونی چیز جدیدی به دنیا اضافه کنی چون مثل یه دستگاه ضبط اطلاعات بقیه رو تکرار میکنی !
    فعلا که در همین بحث و قضیه، کارایی این ضبط صوت بر شما برتری کامل داشته
    ضمنا خیلی از اون چیزهایی که بنده مطالعه کردم و فهمیدم رو هرکسی نمیتونه بفهمه. خود این نیاز به هوش و دانش و بینش قابل توجهی داره.
    من صرفا تکرار نمیکنم؛ بلکه اول فهمیدم و درک کردم.
    ضمنا دنیا چیز جدید تاحالا زیاد داشته و شاید بیشتر و سریعتر از ظرفیت و خردمندی آدمهاش هم پیش رفته در علم و فناوری.
    بنده فکر میکنم اینکه به مردم اصول علم و منطق و خرد و معنویت و اخلاق واقعی رو بشناسونیم مفیدتر باشه تا اینکه ذره ذرهء وقت و انرژی خودمون رو با عجله و کورکورانه صرف اضافه کردن چیزهای جدید کنیم.

    یک چیزی هست بنام خرد!
    هوش یک چیزه.
    دانش یک چیز.
    خلاقیت یک چیز.
    و خرد هم یک چیز.
    میتونم بگم خرد از تمام اینها مهم تره و در بین آدمها زیاد عدم تعادل و ضعف در این زمینه دیده میشه.
    همهء دانش و خلاقیت و هوش باید صرفا ابزارهایی باشن در خدمت خرد؛ وگرنه براحتی ممکنه به بیراهه برن و موجب خسارت بشن بجای اینکه سودی داشته باشن.

  37. #37

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    بعدم الان اینترنت هست و باید ازش استفاده کرد.
    قدرت و کارایی بهینه الان توی اینه که اگر دنبال چیزی هستی اول توی اینترنت دنبالش بگردی و از وقت و انرژی ای که دیگران قبلا صرف کردن مفتی استفاده کنی.
    چه اشکالی داره من اون مطالب رو از منابع اینترنت درآوردم و کپی پیست و ترجمه کردم؟
    این کار خیلی هم هوشمندانه است.
    من میدونم که اون مطالب صحیح هستن؛ البته تاحدی که دانش و توان و وقت و انرژی در دسترس من قد میده و درجهء اطمینان کافی درش میبینم که قانع بشم؛ وگرنه در این دنیا و برای ما تقریبا هیچ چیزی مطلق نیست و همیشه احتمال خطا وجود داره.

    دلیلی نداره من بخوام بیام خودم دوباره اون همه مطالب گسترده و پیچیده رو تحقیق و تحلیل بکنم و خودم از صفر محاسبات جدیدی انجام بدم. میتونم براحتی از کار و زحمت دیگران استفاده کنم. مگر اینکه بخوام توی اون فیلد بصورت خیلی تخصصی تر و حرفه ای تری کار کنم. الان برای اهداف و نیازهای من و شما همونقدر کافیه و تازه زیاد هم هست. تازه من خیلی مایه گذاشتم و آیندهء مالی خودم رو تاحدی به خطر انداختم که دنبال مطالعه و یادگیری اینطور چیزا رفتم. چون آدم اگر به دنبال پول باشه راههای خیلی راحتتر و روشن تر و تضمین شده تری هست براش تا علم و فناوری های خاص و در عمق و بصورت مفهومی که تنها در کشورهای جهان اول و توسعه یافته ارزش و کاربرد کامل دارن. البته ما هم اگر بخوایم به اونا برسیم باید همین راه رو طی کنیم!

  38. #38

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    نقل قول نوشته شده توسط eshpilen مشاهده تاپیک
    بعدم الان اینترنت هست و باید ازش استفاده کرد.
    قدرت و کارایی بهینه الان توی اینه که اگر دنبال چیزی هستی اول توی اینترنت دنبالش بگردی و از وقت و انرژی ای که دیگران قبلا صرف کردن مفتی استفاده کنی.
    چه اشکالی داره من اون مطالب رو از منابع اینترنت درآوردم و کپی پیست و ترجمه کردم؟
    این کار خیلی هم هوشمندانه است.
    من میدونم که اون مطالب صحیح هستن؛ البته تاحدی که دانش و توان و وقت و انرژی در دسترس من قد میده و درجهء اطمینان کافی درش میبینم که قانع بشم؛ وگرنه در این دنیا و برای ما تقریبا هیچ چیزی مطلق نیست و همیشه احتمال خطا وجود داره.

    دلیلی نداره من بخوام بیام خودم دوباره اون همه مطالب گسترده و پیچیده رو تحقیق و تحلیل بکنم و خودم از صفر محاسبات جدیدی انجام بدم. میتونم براحتی از کار و زحمت دیگران استفاده کنم. مگر اینکه بخوام توی اون فیلد بصورت خیلی تخصصی تر و حرفه ای تری کار کنم. الان برای اهداف و نیازهای من و شما همونقدر کافیه و تازه زیاد هم هست. تازه من خیلی مایه گذاشتم و آیندهء مالی خودم رو تاحدی به خطر انداختم که دنبال مطالعه و یادگیری اینطور چیزا رفتم. چون آدم اگر به دنبال پول باشه راههای خیلی راحتتر و روشن تر و تضمین شده تری هست براش تا علم و فناوری های خاص و در عمق و بصورت مفهومی که تنها در کشورهای جهان اول و توسعه یافته ارزش و کاربرد کامل دارن. البته ما هم اگر بخوایم به اونا برسیم باید همین راه رو طی کنیم!
    ببین دوست عزیز . بنده به هیچ وجه نگفتم سوال کردن یا تحقیق کردن بده و باید خودمون رو قرنطینه کنیم و به مغز خودمون اتکا کنیم! بنده هم همیشه خودمو شاگرد میدونم و همیشه هم در حال پرسشم , شما تعداد تشکر های منو ببین , این تعداد به خاطر اینه که همیشه در حال پرسشم تا جواب دادن . تا اخر عمرم همین شاگرد بمونم بازم خیلی چیزا هست که باید یاد بگیرم!

    فکر کنم سوء تقاهم شده . برعکس بنده هم به شدت با تحقیق و استفاده از علم دیگران موافقم ! من فقط گفتم نباید فکر کنیم که چون فلان چیز قبلا ثابت شده پس غیر قابل تغییره همین! من هم به شما هم به نظراتتون هم به علمتون احترام میذارم . اما خود شما از اول شروع به تخریب شخصیتی کردی دوست من, اگر بنده مجبور شدم نوعی رفتار کنم که به نظر شما نوعی غرور و خود بزرگ بینی به نظر بیاد به خاطر نوع تخریب شخصیتی بود که شما از بنده کردید و مجبور شدم برای دفاع از خودم این حرفها رو بزنم, وگرنه بنده کوچیک شما و همه بچه های گل سایت هم هستیم .اگر هم از نظر شما بنده هیچی بارم نیست اشکالی نداره بالاخره عمر انسان کفاف نمیده در تمامی علوم دانش کافی رو کسب کرد . انشاالله با هم بتونیم دنیارو به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم چون تمام هدف این بنده حقیر هم همینه

    موفق باشید

  39. #39

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    بنده هم عذرخواهی میکنم اگر توهینی کردم.
    میدونید بنده یجورایی احساس میکنم خوب (حداقل خیلی بهتر از بیشتر افراد دیگه) میدونم علم و منطق و خرد چیه، و چیزی که میبینم اینکه انگار در این دور و زمانه آدمهای خیلی عجول و سطحی شدن، که البته عجیب هم نیست چون کل زندگی و شرایط تاحد زیادی اینطوریه واقعا و بیشتر افراد تصدیق میکنن تاجاییکه دیدم.
    ولی خب من شرایطم تفاوت میکرده و مسیر و روش زندگیم.
    بنده تقریبا هرگز تحت اون فشار و آهنگ سریع و عجله در زندگی و یادگیری و دستاوردها نبودم، و به آرامی و با آرامش و با صرف وقت زیادی که اکثر افراد ندارن یا براشون صرف نمیکنه سعی کردم همه چیز رو تحلیل و یادگیری کنم. بصورت عمقی و کامل و گسترده تاجاییکه میتونم.

    بنده به علم و دانشمندان واقعی خیلی علاقه دارم و براشون احترام قائلم.
    دوست دارم و اصلا احساس داشتن این نقش یا وظیفه رو میکنم، که از حیطهء علم و تعریف واقعی اون و کارهای بزرگ واقعی که افراد عمیق و با بینش با زحمت و صبر و خردمندی در طول تاریخ تاحالا انجام دادن و میدن، دفاع کنم.

    چیزی که بنده از دریچهء چشم خودم میبینم اینه که افراد زیادی هستن که میان و مدام تعریف ها و آگاهی عموم از این واقعیت ها رو مورد تهدید قرار میدن با ادعاهای بی پایه و صرف نیازها و تصورات یا منافع شخصی خودشون.
    بخصوص یک عده از نسل نوجوان و جوان.
    و شاید بخصوص کسانی که در حیطهء کامپیوتر و برنامه نویسی و این فناوریهای اطلاعاتی فعلی فعالیتی دارن.
    بنظرم طرف فکر میکنه چون از دورهء راهنمایی دیگه درسش رو نخونده و بجاش با رایانه کار کرده که باباش که مهندسه بلد نیست، چون رفته با ویژوال استودیو یه برنامه درست کرده، دوتا کد کپی و پیست کرده، دیگه خیلی نابغس!
    خب اطرافیان هم اینطور نشون میدن. عجیب نیست!! کسی نیست که جرات کنه خلافش رو بهشون بگه. کسی نمیتونه خلافش رو ثابت کنه.

    چون توی اینترنت هرچی میخواد سرچ میکنه پیدا میکنه دانلود میکنه نرم افزار کرک شده پیدا میکنه دیگه خیلی کارش درسته و خیلی باهوش و توانمنده.
    بعد با یک سواد در حد صفر یا خیلی محدود و سطحی میاد و دربارهء تقریبا هر علم و فناوری و اختراع و اکتشاف هم نظر میده بر اساس تصور و زندگی خودش!!

    چیزی که بنده دیدم دیدگاه جوانهای امروزی نسبت به علم واقعی و راه سخت و طولانی رسیدن بهش خیلی محدود و سطحی و غیر مطابق با واقعیت است.
    البته کسی هم نیست که به اینها چیز زیادی یاد بده و روشنشون کنه.
    باباش رو که مال نسل قبله و از رایانه و اینترنت هم زیاد سردرنمیاره که آدم حساب نمیکنه و عقب موندس، که البته تاحدی هم درسته، و خود باباش هم بر اثر این مسائل ازش فاصله میگیره و تفاوت و اختلاف حل نشدنی رو میفهمه؛ و البته که شتاب و کمبود وقت در زندگی امروزی آدمها هم باعث رها شدن بیشتر نوجوانها و جوانها به حال خودشونه.

    الان افراد تقریبا همشون دنبال پول و جاذبه های شهوانی و زرق و برق های ظاهری دنیا هستن.
    دیگه کمتر کسی به علم به اون شکلی که دانشمندان سابقا داشتن علاقه نشون میده و دنبالش میره.
    انگار یک چیز تکراری شده و تقریبا به انتها رسیده یا دیگه زیادی سخت و هزینه بر شده!
    بعضی افراد تا این حد گستاخ هستن که اصلا به علم و افرادی که شیفتهء علم و دانش واقعی و اصیل هستن یجورایی توهین یا تحقیرشون میکنن.
    چند وقت پیش با یکی بحث میکردم، میگفت باید الان که جوونی و فرصت داری دنبال درآمد و پول و جمع کردن دارایی و ثروت باشی و مطالعه و کتاب خوندن رو بذاری واسه بعدش و دوران بازنشستگی!
    دنیا کم کم داره برعکس میشه به گمانم!
    آخه اون مطالعه و کسب علم دوران پیری که کاهش کاراییه و از عمر آدم هم چیز زیادی نمونده به چه دردی میخوره.
    الان که آدم جوونه و قدرت و انرژی و آمادگی مغزی داره میتونه یاد بگیره و بعد تاجاییکه میشه در بقیهء زندگیش استفاده کنه و حالش رو ببره.
    البته بنظر بنده یادگیری پایانی نداره و تاجایی که ممکنه باید همیشه ادامه داشته باشه حتی در کنار چیزهای دیگه.

    بنظر میرسه ما از علم و فناوری و منبع قدرت حقیقی دور هستیم.
    اصلا منابع انسانی و مالیش رو نداریم به گمانم.
    بعد بارها خیلی ها ادعا میکنن که ما چیزی کم نداریم و میتونیم پا به پای پیشرفت بقیهء دنیا پیش بریم و حتی جلودار بشیم!
    این همه مباحث گسترده و پیشرفته و پیچیده در علم رایانه و برنامه نویسی و فناوریهای مدرن هست، بنده چون علاقه داشتم و جسته و گریخته هم که شده تحقیق کردم و دیدم میدونم که چقدر چیزهای زیاد و جالب و پیچیده ای هست در این زمینه ها، ولی سهم ما ازش چیه؟ بنظرم نزدیک صفر!
    در کشور ما سطح علمی چندانی وجود نداره.
    ما چی میدونیم از علم؟

    بنده خودم یادم هست که چند نفر معدود معلم و دبیر و استادی داشتم که خودشون آدمهای کم و بیش شیفته ای بودن یا حداقل ذوق و شعوری داشتن و چیزهایی حتی تک و توک جملاتی که گفتن همونا چقدر در اون سن روی من تاثیر گذاشت که به گمانم اثرش در تمام زندگیم منعکس شد و خواهد شد. همین یه چیز ساده. فقط چندتا جملهء با احساس و شعف. از زبانی که به دل آدم مینشست و آدم درکش میکرد.
    ولی بنظر میرسه نظام آموزشی ما بجای پیشرفت افت کرده!
    فقط دانشگاه هم نیست.
    از همون دبستان مهمه تا آخرش.
    تازه شاید از دوران اولیه مهمتر باشه که استاد خودش کی باشه و به چی فکر کنه و ارزش بده و به دانش آموزان چیا بگه.

    البته شاید هم بخاطر همین کامپیوتر و اینا باشه که نسل جدید دیگه خوب درس های پایه و تئوری نمیخونن و سطحی و مغرور بار میان!
    فکر میکنن با همینا میشه همه کار کرد و به همه چیز رسید و اون درسها و تئوری ها و علم کلاسیک اونقدری مهم نیست.
    فکر میکنم باید بگم خوشبختانه بنده چنین شرایطی نداشتم! اون موقع رایانه و اینترنت نبود یا اینقدر در دسترس و ارزان نبود. حداقل ما که نداشتیم!!
    هرچند من هم اونقدری که باید راهنما و مراقب و الگو نداشتم و اونقدری که باید خوب درسهام رو نخوندم. ولی بازهم بنظر میرسه از نسل الان وضعمون خیلی بهتر بوده!!

    بنده فکر میکنم از این جهات بقول معروف Old school باشم
    الان بنظر میرسه اصلا School درست و حسابی نداریم. واسه همین Old school بودن خیلی خوبه!!

    حالا با تمام این توضیحات، شاید بتونید درک کنید که بنده چرا همیشه در حالت تدافعی/رزمی هستم و اینکه درواقع هر بهانه ای که گیر میاد و مورد مشکوکی هم که میبینم، میخوام این مسائل رو بیان و روشن کنم و به دیگران انتقال بدم و با افراد سطحی و تحریف علم و تعریف ها و واقعیت ها و چیزهایی که در عمق قرار دارن و آدمهای عجول و سطحی امروز براحتی نمیبینن، مقابله کنم.
    از دید بنده این یک جنگ است. همانطور که تمامی بقیهء زندگی را هم اساسا یک نبرد میدانم.
    وسط این میدان جنگ و نبرد همیشگی، راستش بنده دیگر اینقدر انرژی و روحیه و خوشبینی ندارم و اولویت بالایی نمیدانم برای لطافت و رعایت کردن و تعارف و اینطور چیزها. بنظر بنده همه چیز باید مستقیم و کاملا روشن و کامل بیان شود، ولو خشن باشد. بنظرم روشهای دیگر در این شرایط کارایی کافی ندارند. اصلا نمیتوانم مطمئن باشم که کسی منظورم را بقدر کافی متوجه میشود. باید صریح و مستقیم چیزی را که فکر میکنم بگویم. حتی افراد مخاطب هم در این میان اگر تا آن حد مجرم و گناهکار نبوده و عمدی نداشته باشند، بنده زیاد اهمیت نمیدهم که تاحدی هم منصفانه ناراحت و قربانی شوند. در جنگ تلفات و خطر و هزینه برای همه هست. بسیار پیش میاید که حتی خودی ها توسط خودی ها به اشتباه کشته و زخمی میشوند.

    در کل بنده به شخص خاصی گیر ندارم، اما با دسته ای شاید بزرگی از مردم و تفکرات خاصی خودم را در تقابل و نبرد انکار ناپذیری میبینم.

  40. #40

    نقل قول: چگونه یک پردازش خطی را در کم ترین زمان ممکن انجام دهیم

    دوست عزیز ضمن تشکر از نظراتتون . البته کاملا با شما هم عقیده هستم ولی باور کنید من از اون دسته از ادما نیستم که بدون تلاش بخوام به چیزی برسم . اینکه من همیشه در حال سوال پرسیدنم و یا ممکنه کمتر از کلمات خاصی استفاده نکنم بدلیل نداشتن شعور علمی نیست. من عاشق یادگیری هستم و عشق سیری ناپذیری توی سوال کردن دارم! از 10 سالگی شروع به برنامه نویسی کردم و از سن 14 سالگی برنامه نویسی جرفه ای رو با یه تیم برنامه نویسی شروع کردم و همون زمان ها کار روی الگوریتم های فشرده سازی رو شروع کردم. کلا یه عادت دارم تا یه کاریو تموم نکنم ول کن نیستم و به هیچ وجه نمیتونم کلمه غیر ممکن رو توی ذهنم قبول کنم . از نظر من هر چیزی ممکنه . اگر از نظر خیلی ها این خیال پردازی باشه اما من با همین خیال پردازی تونستم خیلی کارها انجام بدم و حداقل به خودم ثابت کردم که هرکاری بخوام میتونم انحام بدم. دلیل این اعتماد بنفس یچیز کاذب نیست بلکه در سالیان متوالی باعث شده به این اطمینان شخصی برسم. همین الان هم که دارم با شما صحبت میکنم دست از کارم نکشیدم و با اینکه فقط تعداد برنامه هایی که برای تست الگوریتم هام ساختم از دستم در رفته و حجمش حدود 35 گیگابایت شده اما حاضر نیستم از کارم دست بکشم , این کارو بدون دانش قبلی هم اغاز نکردم بلکه خیلی از الگوریتم ها مثل هافمن و ... رو مورد بررسی خیلی دقیق قرار دادم و مطمئن باشید اگر شده تا اخر عمر دست از کار نمیکشم . توی چند ماه اخیر یه روش از بین انبوه روش هایی که بهش رسیدم رو مورد بررسی قرار دادم که مربوط به پایین اوردن انتقال اطلاعات بود و برای همین این سوال رو مطرح کرده بودم.

    از اینا که بگذریم, راستش من فکر میکنم یادگیری چیزایی مثل فرمول های ریاضی باعث میشه کمتر از تحلیل مغزی خودمون کمک بگیریم. بنده خودم زیاد از فرمول های ریاضی سر در نمیارم اما بدون اینکه خودم بدونم توی سن 5 سالگی مثلث خیام نیوتون رو پیاده سازی کرده بودم وبعد ها فهمیدم چی بوده! و یا برای تست خیلی از الگوریتم هام خودم فرمول های جدیدی خلق کردم ! ببینید وقتی مثلا شما بدونید که برای محاسبه مقدار y باید از فرمول y=x*2+i استفاده کنی دیگه قدرت تحلیل مغز کاملا بلا استفاده میمونه چون داریم یه سری چیزای حفظی رو مرور میکنیم!

    برای مثال قبلا توی سایت زومیت یه سوال ریاضی بود که بدون داشتن هیچ گونه دانشی از فرمول های ریاضی اونو حل کردم . از این لینک میتونید ببینید . (با اسم حمید رضاییان)

    نمیخوام بگم فقط من میتونم این مسائل رو حل کنم اما خدایی به نظر شما چند درصد قادرن بدون داشتن هیچ گونه دانشی از فرمول های ریاضی و صرف تحلیل خودشون یه فرمول جدید رو توی تنها 5 دقیقه برای حل اون سوال پیاده سازی کنن؟

صفحه 1 از 4 123 ... آخرآخر

تاپیک های مشابه

  1. سوال: چگونه پردازش فوق سنگین را در کمترین زمان انجام دهیم؟
    نوشته شده توسط hamidhws در بخش برنامه نویسی مبتنی بر Microsoft .Net Framework
    پاسخ: 0
    آخرین پست: یک شنبه 29 اردیبهشت 1392, 21:58 عصر
  2. چگونه مدل ساخته شده max را به محیط openGL دلفی انتقال دهیم ؟
    نوشته شده توسط mkalone در بخش طراحی و ساخت بازی‌های کامپیوتری
    پاسخ: 9
    آخرین پست: یک شنبه 19 دی 1389, 14:38 عصر
  3. چگونه کنار زیر منوهای یک منو در ویژوال بیسیک عکس قرار دهیم
    نوشته شده توسط sepahbod در بخش برنامه نویسی در 6 VB
    پاسخ: 5
    آخرین پست: یک شنبه 30 مهر 1385, 19:43 عصر
  4. چگونه می توانیم از vb مسیر بانک اطلاعاتی گزارش را تغییر دهیم
    نوشته شده توسط محسن شمس در بخش گزارش سازی با Crystal Report
    پاسخ: 3
    آخرین پست: چهارشنبه 26 مرداد 1384, 21:42 عصر
  5. پاسخ: 0
    آخرین پست: سه شنبه 10 خرداد 1384, 07:57 صبح

قوانین ایجاد تاپیک در تالار

  • شما نمی توانید تاپیک جدید ایجاد کنید
  • شما نمی توانید به تاپیک ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید ضمیمه ارسال کنید
  • شما نمی توانید پاسخ هایتان را ویرایش کنید
  •